#یا_حسن_مجتبی
#هشتم_شوال
#تخریب
#یمن
هر سال تا که اول شوّال میشود/
حال دلم به جان تو بد حال میشود/
از غصه ی فراق، زبان لال میشود/
این زخم را حدود نود سال میشود_/
مرهم گذاشتیم، مداوا نشد ولی/
ویرانه ماند صحن تو، احیا نشد ولی/
از غربت بقیع دلم بیقرار شد/
تا راز و رمز فاطمیون آشکار شد/
خاک بقیع تربت زهرا تبار شد/
سهم حسن فقط غم دنباله دار شد/
اعجاز بود صبر امام کریم ما/
در غربت است قبر امام کریم ما/
گفتم حسن، که صبر سماوات تاب شد/
دنیا به روی اهل محبت خراب شد/
جانم برای غربت آقا کباب شد_/
روزی که ناسزا به تو گفتن ثواب شد/
با این مزار و روضه و غم، میکشی مرا/
از روضه ی تو رد نشوم، میکشی مرا/
جان توشه ای است هدیه به جانان شود، همین/
کفر از مسیر عشق تو ایمان شود، همین/
"سرو"یم و پایدار چون طوفان شود، همین/
اندیشه بُقعه نیست که ویران شود، همین/
ما زنده ایم، مکتب اسلام زنده است/
بحرین و غزه و یمن و شام زنده است/
تاریخ! میشود سند ننگ دشمنان/
هم عهد میشوند "سَنان"های هر زمان/
تا تیشه ای زنند به انگیزه هایمان/
ترس از نفوذ مکتب شیعه است در جهان/
ماندیم با صلابت و دشمن ز یاد رفت/
ای ننگ بر "سیاست تخریب" آل نفت/
دشمن همیشه صلح و صفا را خراب کرد/
یک روز صحن کرب و بلا را خراب کرد/
روزی بقیع و صحن و سرا را خراب کرد/
یک روز سامرای شما راخراب کرد/
چشم طمع کنون به قَرَن بسته، دوستان!/
دشمن کمر به جنگ یمن بسته، دوستان!/
امروز روز ماست، زمان یمن، ببین/
"سجیل" میرسد به کمان یمن، ببین/
ایمانِ راسخ است توان یمن، ببین/
افتاده موریانه به جان یمن ببین/
آل سعود عبرت انظار میشود/
در زیر پای حیدریون خار میشود/
عبدالڪریم