eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
.... پسرم پاشو ببین که پدر پیر تو😭 اومده کنار تو با کُنده های زانو همین که دیدم تو رو ، یاد بابام افتادم😭 آخه دیدم که سرت داره شکاف تا ابرو ای اکبر هرکسی رسید تو رو زد بی هوا ای اکبر ارباً اربا شده پیکرت چرا ای اکبر ای اکبر کلّ صحرا داره از تنت نشون ای اکبر نبینم باشی میون خاک و خون ای اکبر چه به روز من......کنارت رسید شده موی من.....از غمت سپید مظلومم ای علی اکبر...... 🌸🌸🌸🌸🌸 صورتم رو میزارم‌ رو صورتت شاید که دل بی قرار من‌ آروم بگیره امّا اکبرم ببین محاسن سپید بابات شده از خون سرت خضاب جلوی اعدا ای اکبر پاشو عمّه اومده بالاسرت ای اکبر تا نبینه پاره پاره پیکرت ای اکبر ای اکبر مادرت منتظره بین حرم ای اکبر چطوری تو رو به خیمه ببرم ای اکبر چیده شد تنت......به روی عبا بردنت تو رو....سمت خیمه ها مظلومم ای علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... اولین روزه می بینم که تو میدون جنگ علم از دست تو افتاده، علمدار من تموم غمای دنیا توی سینَم افتاد وقتی که دیدم زمین خوردی میون دشمن ای سقّا ای امید چشمای خیس رباب ای سقّا مشک پاره داده قلبتو عذاب ای سقّا ای سقّا سکینه میگه میون خیمه ها ای سقّا ما دیگه آب نمیخوایم فقط بیا ای سقّا اینقده نباش...........فکر اصغرم کاش میشد تو رو......ببرم حرم پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی هر قسمت تو ردّ یه تیره امّا چشم ناز تو چرا تیر سه شعبه خورده قامتم خمیده از زمونی که دیدم من چی به روز ِ تو عمود آهنین آورده واویلا چه شکافی رو سر تو وا شده واویلا کلّ اعضای تنت جدا شده واویلا واویلا بعد تو میشه به دخترام جفا واویلا همسفر میشن با زجر بی حیا واویلا میشکنه با سنگ....سر دخترام میخورن کتک.....تو مسیر شام پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد آخرین شبه که من کنار تو می شینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین شبه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر فردا اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از زمونی که میشه گلامون پرپر می بینی سپید میشه موی سرم ای خواهر می بینی کنار کشته ی عزیزام اینجا قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر امون از غم وداع آخرم ای خواهر می زنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ویرایش سبک ۲۴۹ برای روز عاشورا👇👇👇 .... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد تنها راهی ِ نبرد با دشمن بی دینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین روزه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر دیگه اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 توی نیمه روزی شد همه گلامون پرپر شد سپید محاسن و موی سرم ای خواهر یک به یک کنار کشته ی عزیزام رفتم قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر رسیده وقت وداع آخرم ای خواهر میزنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
دهتایی پانزدهم توسل به امام زمان علیه السلام با گریز به موضوعات شبهای محرم سبک سنتی ،واحد سنگین،شور قابل اجرا باهر سبکی 👇👇👇👇
... یاصاحب الزّمان،شد ایام غم آقا روضه بخوان، آمد محرم صاحب عزایی آقا کجایی یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 از داغ ِ جدّ تو، شد عالم گریان پیراهنش شده،در عرش آویزان ماه عزا شد ندبه به پا شد یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 پیراهن مشکیست بر تن خاتم دلهای اولیا شد غرق ماتم لب با شور وشین گوید یاحسین یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بارد جای اشک،خون از هر دیده حَیَّ عَلَی العزا ، در عرش پیچیده غریب زهرا رود کربلا یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 راهی ِ کربلا گشته ثارلله گویا که می رود سمت قتلگاه او می دهد جان با کام عطشان یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 یک طفل رضیع است در کاروانش دل برده از همه،جان به قربانش با تیر سه پَر گردد خون جگر یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 این کاروان دارد،رقیّه سادات ندارد طاقت ِ ظلم وجنایات می گردد نیلی از ضرب سیلی یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دارد این قافله،علی اکبر مؤذن حرم ،شبه پیغمبر گردد او پرپر صدپاره پیکر یاصاحب الزّمان آجرک الله..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
... یاصاحب الزّمان ای ماه زهرا راهی کوفه ای با چشم دریا اشکت شد دائم از داغ مسلم یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی در کوفه آواره گشته در کوچه های شهر،بی چاره گشته شد طوعه یارش تنها غمخوارش یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 یک شهر، شد دشمنش،تنهای تنهاست فکر غریبی ِ فرزند زهراست کوفه سراسر شد خصم حیدر یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 با یک لشکر؛ تنها، در کوفه جنگید از بی وفایی ِ این مردم نالید با سنگ عدو شکست سر او یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 از بس جراحت داشت،شد او غرق درد آخر شد اسیر ِ دشمن نامرد سرش جدا شد با خون حنا شد یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 شکر حق که نبود آنجا خواهرش دیگر ندیده است روی نی سرش نشد او رها در بین صحرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
... یا صاحب الزّمان آجرک الله پای جدّت رسید روی قتلگاه همراهش گویا رفتی کربلا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 کاروان،رسیده به خاک پر درد نشسته بر لب ِ همه آهی سرد اینجا کربلاست که مهد بلاست یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 چون پای عمّه ات زینب کبری' رسیده بر روی خاک کربلا گردیده مضطر نزد برادر یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دریای خون شده چشمان زینب در راه خیمه اش گشته جان بر لب لبریز غم شد غرق ماتم شد یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 از مرکب تا خیمه ، رفته با عزّت دورش صف کشیدند چندین با غیرت خواهر امام دیده احترام یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی رفته زینب سمت خیمه ها حتّی کسی ندید سایه ی او را وای از شهر شام بین ازدحام یا صاحب الزمان آجرک الله 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا اگر بارید اشک از دو عینش دلداری داده است او را حسینش وای از عاشورا حمله ی اعدا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وای از عصر دهم،غارت خیام تنها بین اعداست،خواهر امام وای از جسارت بند اسارت یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 همسفر می شود زینب با اعدا می رود چل منزل تا شام بلا پای هجده سر او گردد مضطر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
... ای صاحب درد و آه مستدام گویا هستی بین خرابه ی شام اشکت شد جاری دل بی قراری یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی عمّه ات ،آن لاله ی پاک دارد در خرابه ، بالشی از خاک از بس دیده غم دارد قدّ خم یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شده مویش سپید از داغ بسیار در کوچه های شام او دیده آزار با دست بسته سرش شکسته یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 از بس بابای خود را دائم خوانده قلب عمّه ها را خیلی سوزانده بهانه گیر است از هجرش سیر است یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بهر تسلّایش ،دشمن نامرد سر بابایش را برایش آورد چگونه دیده سر بریده یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گفت ای باباجانم، ای نور دیده چه کسی حنجر تو را بریده دیدم من تو را روی نیزه ها یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سر بابایش را گرفت در آغوش دیدند که لاله ی ارباب شد خاموش با حالی پردرد رقیّه دق کرد یاصاحب الزّمان آجرک الله... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
... یا صاحب الزّمان،مظلوم حیدر بنگر دلشوره ی گلهای جعفر لبریز دردند فکر نبردند یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می خواهند از ارباب ،اذن میدان را تا که فدا کنند، در راهش جان را دارند با غیرت قصد شهادت یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زینب رفته نزد بهتر از جانش تا اذن گیرد بهر ِ دو تا جوانش گرفته هستش را روی دستش یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گفت ای برادرم با اذن جهاد به دو تا گوهرم،کن قلبم را شاد گردند فدایت کشته به جایت یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گفت ای برادرم به جان مادر اذن میدان بده به آل جعفر تا شوند پرپر مانند اکبر یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 رفتند سوی میدان دو نور عینش کشته شدند نزد مولاحسینش زدند دست وپا در راه مولا یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸 پرده ی خیمه را زد پایین زینب تا نبیند مولا، او را جان به لب نبیند غمش اشک‌ ِماتمش یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 رفتند وندیدند ،عصر ِ غارت را مادر را آواره، در بین صحرا گردد همسفر با قوم کافر یاصاحب الزّمان آجرک الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
... یا صاحب الزّمان آجرک الله داری بر سینه ات،داغ عبدالله رفتی تو از حال از داغ گودال یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یادگار حسن رفته به میدان در راه عمویش گردیده قربان دستش جدا شد جانش فدا شد یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی که دیده است عمو مظلوم است در بین دو دریا از آب محروم است بخشید جانش را در راه مولا یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 کشته شد در مقتل با تیر اعدا سینه ی او شکست مانند زهرا نوشید با عزّت شهد ِ شهادت یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 او هم مثل عمو از بغض اعدا مانده بین‌ مقتل زیر دست و پا در بین گودال گردیده پامال یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تا نگاه مولا ، به سینه افتاد یاد تیرباران ِ مدینه افتاد زنده شد گویا داغ مجتبی' یاصاحب الزّمان آجرک الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158