#سبک_352_محرم
#سربند_مهدوی_محرمی
حضرت سید الساجدین علی بن الحسین از پدرش سید الشهداء حسین بن علی علیهما السلام نقل می کند که پدرم فرمود :
یا وَلَدی یا عَلیّ وَاللهِ لا یَسْکُنُ دَمی حَتّی یَبْعَثَ اللهُ الْمَهدیَّ فَیَقْتُلَ عَلی دَمی مِنَ الْمُنافِقینَ الْکَفَرَةِ الْفَسَقَةِ سَبْعینَ اَلْفاً
ای فرزندم، ای علی، به خدا قسم خون من از جوشش نمی افتد تا اینکه خدای متعال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه را برانگیزاند تا انتقام خون مرا از هفتاد هزار نفر از منافقین و فاسقین بگیرد
موسوعه کلمات امام حسین علیه السلام ص 371
یا وَلَدی یا عَلی
وَاللهِ لایَسکُنُ دَمی
حَتّی یَبْعَثَ اللهُ المَهدی
تا نرسه منتقم
از جوشش نمی افته خونم
مرهم نیس واسه زخمام
چون تنهاس ظهورش درمونم
عجّل انتقام
ای خدا به خشکی لبای اصغرم
عجّل انتقام
ای خدا به زخمای علی اکبرم
عجّل انتقام
ای خدا به صورت کبود دخترم
عجّل انتقام
ای خدا به مشک پاره ی برادرم
یا وَلَدی یا عَلی
وَاللهِ لایَسکُنُ دَمی
حَتّی یَبْعَثَ اللهُ المَهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
11 روز تا عید ولایت
#غدیر_خم
امام باقر علیه السلام در ضمن روایتی فرمودند:
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله دست امیرمؤمنان علیه السلام را در غدیر گرفتند و فرمودند: « من کنت مولاه فعلي مولاه،
شیاطین (از فرط ناراحتی) بر سر خود خاک می ریختند.
سپس حضرت نقل کردند که شیطان آنها را دلداری داده و گفت : اطرافيان پیامبر به من قولی داده اند و هرگز خلاف وعده نمی کنند!
📚تفسیر قمی ج ۲ ص ۲۰۱
تاویل الآیات ج ۲ ص ۴۷۴
عوالم ج ۱۵ ص ۱۲۵_۱۲۶
در غدیر خم، علی بر هر عمل میزان شده
پایبندی بر ولایش، محور ایمان شده
از احادیث گهربار امام ِ باقر است:
غاصب حق علی،هم دست با شیطان شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
بااشک.....
#سبک_353_محرم
#الهی_عظم_البلاء
#لالایی_علی_اصغرم
الهی عظم البلاء
شده دنیا بی مهدی، غرق بلا
خدایا رحمی کن به ما شیعه ها
تا کی ما باشیم از مولامون جدا
الهی عظم البلاء
فقط که نیس طعنه های دشمنا
شنیدیم از خودی ها هم ناسزا
همین که واسه فرج کردیم دعا
یارب دلهای ما شده خون
منتقم رو دیگه برسون
می باره بلا از آسمون
یارب منتقم رو برسون
تا کی غریب باشه بابامون
یارب منتقم رو برسون
یارب یارب عجّل فرجه.....
🌸🌸🌸🌸🌸
لالایی علی اصغرم
تلظّی ِ تو من رو میده عذاب
عزیزم تو حرم شده قحط آب
فدای لب خشکت یه کم بخواب
لالایی علی اصغرم
دعای بارونم نشد مستجاب
تو رو تشنه کشتن پیش نهر آب
به بابات با سه شعبه دادن جواب
حرمله می خنده بی امون
یارب منتقم رو برسون
از چی سیرابت کرده با خون
یارب منتقم رو برسون
رو دست بابا داده ای جون
یارب منتقم رو برسون
یارب یارب عجّل فرجه.....
🌸🌸🌸🌸🌸
لالایی علی اصغرم
بخواب اصغرم رو سر نیزه ها
مواظب هستم ای گل سرجدا
نیفتی یک دفعه زیر دست و پا
لالایی علی اصغرم
حواسم به تو هست بین سلسله
ببین هر وقت از داغت کردم گله
کمونش رو نشونم داد حرمله
قدّم شد از داغ تو کمون
یارب منتقم رو برسون
در پای نیزه ام نیمه جون
یارب منتقم رو برسون
شد سر تو واسم سایه بون
یارب منتقم رو برسون
یارب یارب عجّل فرجه.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_حضرت_مسلم_علیه_السلام
شب اول محرم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده گشته و انگشت سالم است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#رفته_ام_در_مجلس_ابن_زیاد
السلام علیک یا سفیرالحسین یا مسلم بن عقیل علیهما السلام
رفته ام در مجلس ابن زیاد امّا حسین
دختران و همسر من نیستند اینجا حسین
در همین جا با عصا بر تو جسارت می شود
بین جشن دشمنان، روضه شود برپا حسین
بین غربت من اسیر دشمنان هستم ولی
دیدگانم از غریبی تو شد دریا حسین
آن کسی که ماه ها نامه نوشته، یک شبه
شد به لطف سیم و زر از لشکر اعداء حسین
کوچه های کوفه شد غرق خجالت، دیده اند
طوعه شد یار سفیر بی کس و تنها حسین
حنجر خشک مرا دشمن بریده روی بام
حنجر خشک تو را هم بین دو دریا حسین
چشم بر راه توأم هرچند پاره حنجرم
وعده ی دیدارمان باشد سر نی ها حسین
حرمله چندین سه شعبه ساخته با بغض تو
دلهره دارم، نیاور با خود اصغر را حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دودمه_مهدوی
#شب_اول_محرم
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
دسته اول:
آقا بیا سفیر خون خدا
شده اسیر مردم بی وفا
شده غرق غربت شنیده جسارت
آقا ببین خون می چکد از دو عین
چون که می آید سمت کوفه حسین
بحقّ مسلم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دسته دوم:
مسلم شده با لشکری روبرو
پاره شده لب های عطشان او
غریب است و تنها شکستند سرش را
شده سر سفیر جدّت جدا
منتقم حضرت مسلم بیا
بحقّ مسلم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دودمه
#شب_اول_محرم
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
بی کس و تنهاست مسلم در میان کوفیان/
العجل صاحب زمان
از لب و پیشانی مجروح او خون شد روان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بر روی دارالاماره شد سر مسلم جدا/
یا اباصالح بیا
پیکرش از روی بام افتاده بین کوچه ها/
یا اباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#هشتم_ذی_الحجه
خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا
زمزمه
یک قافله از کعبه شده راهی صحرا
از محنت آن دیده ی زهرا شده دریا
این قافله را قافله سالار حسین است
بر گونه ی عالم ز غمش اشک دو عین است
ای وای حسین جان....
🌸🌸🌸🌸🌸
در محمل این قافله آسوده رباب است
سیراب،علی اصغر او یکسره خواب است
صدشکر در این راه دگر حرمله ای نیست
از تیر سه شعبه به لب او گله ای نیست
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
در قافله همراه پدر اکبر لیلاست
با جلوه ی چون فاطمه اش دلبر باباست
ذکر کرمش بین همه قافله جاری ست
حرفی ز عبا وتن صد پاره ی او نیست
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
سردار سپاهش پسر اُمّ بنین است
غمخوار عقیله ز یسار و ز یمین است
شد دیده ی او نور دل و چشم سکینه
ای وای که این دیده شود بسته ز کینه
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
زینب برود کرب وبلا بین نوامیس
ای وای شود از غم طف ،گونه ی او خیس
ای وای از آن دم که زند بوسه به حنجر
بر تل برود دق کند از ضربه ی خنجر
ای وای حسین جان...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
با موضوع عرفه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دیده روشن شده از نور دعای عرفه
دل من پر زده در اوج هوای عرفه
باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من
دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه
حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی
گوئیا در طلب توست گدای عرفه
آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف
سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه
نوکر روسیه ام بار گناه آوردم
تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه
تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم
من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه
قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات
تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه
باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش
بشنوی از لب او سوز صدای عرفه
داری از غربت او در دل خود شور ونوا
کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا
در میان کاروانش هست زینب خواهرش
هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش
با خودش برداشته گل های باغش را تمام
اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش
می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان
می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش
وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان
روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش
می زند بوسه به دستان جدای حامی اش
می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش
بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان
با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش
وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه
بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش
می رود زینب به روی تل ولی بیند که
شمر
رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش
می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل
محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش
بی کفن گردد رها در بینمقتل جسم او
می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش
روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا
می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش
می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش
زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158