#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍عبدالمحسن
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍عبدالمحسن
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر، گرفتار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ دلدار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158