سبک بس کن رباب
سبک 14
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_مجتبی_علیه_السلام
جواب:
بس کن حسن ، لطمه نزن یاد گذر
بس کن حسن،شدم مث تو خون جگر
مظلوم حسن روحی لک الفدا حسن...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آتیش این سینه شد اشک نگاهت
می کشی من رو داداش با سوز آهت
شد جواب خوبی تو بغض همسر
ای گل زهرا شدی در خونه پرپر
کشته تو رو ، زهر جفا خاکم به سر
کشته منو، دربین تشت دیدم جگر
🌸🌸🌸🌸🌸
عمریه گریونی از روضه ی مسمار
از غم کشته ی بین درب و دیوار
کوچه رفتن شد دلیل احتضارت
یاد سیلی عدو برده قرارت
یادت نرفت،اون ضرب دست پرشتاب
یادت نرفت، کبودی زیر نقاب
🌸🌸🌸🌸🌸
مونده تابوتت میون بارون تیر
دیدمت گلگون،شدم از زندگی سیر
می کِشم تیر از تنت با قامت خم
بعد از این شد اشک داغ تو دمادم
زخمی شدی،لعنت به اون زن حسود
زخمی شدی،شکر خدا زینب نبود
رفتی حسن،خون از تن پاکت چکید
رفتی حسن ،کرده غمت مویم سپید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 15
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_مجتبی_علیه_السلام
#اعتقادی
#یک_بند_امام_حسین_علیه_السلام
#یک_بند_امیرالمومنین_علیه_السلام
#یک_بند_امام_حسن_علیه_السلام
رفاقت خوبه که زیور باشه
فقط با شیعه ی حیدر باشه
کی گفته اینو: رفاقت ممنوع
رفاقت ممنوع با کافر باشه
به جنت بابم حسینه
به شب مهتابم حسینم
(رفاقت) محدود دنیاس
بگو (اربابم) حسینه
منم گدای تو ای شه عالم
به نوکری تو عمری می بالم
شده دم روضه احسن الحالم
بحق زینب عجل لولیک الفرج
🌸🌸🌸🌸🌸
با شیعه تنها ما الفت داریم
با اهل روضه رفاقت داریم
فقط با عدوی ِ آل حیدر
تا زنده هستیم عداوت داریم
به هر سر سرور علیه
امیر و حیدر علیه
به ولله بعد از پیمبر
امام و رهبر علیه
تویی صراط حق،من مسلمانت
برادرم تنها ، با محبانت
بهشت من گشته زیر ِ ایوانت
بحق زینب عجل لولیک الفرج
🌸🌸🌸🌸🌸
دلم مجنون ِ کریم طاهاس
که مهرش بهتر ز کل دنیاس
به کوری ِ اون زن بدکاره
حسن محبوب دل نوکرهاس
صحاب رحمت حسن جان
تموم نعمت حسن جان
با مهرت ای عشق شیعه
قبوله طاعت حسن جان
تویی کریم و ما، کلب(عبد)تو هستیم
به عشق تو آقا عمری سرمستیم
به غیر تو درب ِ این دلو بستیم
بحق زینب عجل لولیک الفرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
کانال اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 16
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
(حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وحضرت رضا علیه السلام برای نجات شیعیان چه بلاها که کشیدند 😭😭امامی به زندان رفت وامامی به میان دشمن)
سنگین،زمزمه،زمینه.....
منم عزیز فاطمه ، غریب شهر مشهدم
برا نجات شیعیان ، میون دشمن اومدم
کسی به دادم نرسید ، زهر بلا شد کارگر
خدامیدونه من چقدر،تو حجره دست وپا زدم
از دست غصه ها خزونم
حالا میشه مرگم امونم
تو حجره با لبای تشنه
منتظرم بیاد جوونم
قد من از جفا خمیده
کسی غریبی مو ندیده
ندیده که به خود می پیچم
اینجا شبیه مارگزیده
امون امون از این غریبی....
🌸🌸🌸🌸🌸
با یاد کربلا زدم ، فرشای حجره رو کنار
سر میزارم به روی خاک،با دیده های بی قرار
سنگینی سینه ی من ، از یاد ظلم شمره که
سینه ی جدّمو با بغض،داده با چکمه هاش فشار
دیگه خوشی از نینوا رفت
از قلب زینبین صفا رفت
جلوی چشمای سکینه
سر باباش رو نیزه ها رفت
زینب رو تل صاحب عزا شد
دیگه به مردن هم رضا شد
جواب ِ(اُسْقونی) ِجدّم
نیزه و شمشیر و عصا شد
امون امون از این غریبی....
🌸🌸🌸🌸🌸
خدا رو شکر نرفت تنم ، دیگه به زیر دست و پا
نشد شکسته دنده هام ، به زیر نعل مرکبا
خدا رو شکر کنار من ، معصومه خواهرم نبود
تا که بشه همسفر و ، اسیر قوم بی حیا
وای از غم عصر جسارت
زینب و موسم اسارت
گوشواره ی بی بی رقیه
از گوش پارش رفته غارت
یک کاروون غم کشیده
عزیزاشون در خون تپیده
شده انیس دیده هاشون
به روی نی، سر بریده
امون امون از این غریبی....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 17
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
در 6 بند
بند اول: مدح وتوسل
بند دوم وسوم :مصیبت
بند چهارم: سفرمشهد
بندپنجم: سفرکربلا
بند ششم:حضرت زینب علیه السلام
پادشاه طوس ابوالحسن،رضا
تو نور کاظمی و هشتمین شه ولا
به شهر مشهدی امام ِ رازقُ العطا
برای کشور عجم ، امیر و مقتدا
دست من بگیر رئوف ِمرتضی
تویی آقا پناه و تکیه گاه اولیا
تو کعبه ی فقیری و امیر اغنیا
از بند غیر آل تو ببین شدم رها
یاامام رضا یاامام رضا.....
🌸🌸🌸🌸🌸
ای گل غریب شکسته از بلا
جواب خوبی های تو چرا شده جفا
نشون رفتنه به سر کشیده ای عبا
گرفته خادمت برای درد تو عزا
هی می شینی و پامیشی ناله گون
چه سم مهلکی، تو رو نموده ناتوون
میزاری سر رو خاک حجره با نگاه خون
برای جد خود حسین می باری بی امون
یاامام رضا یاامام رضا......
🌸🌸🌸🌸🌸
روضه خون شدی برای کربلا
برای کشته ای که شد تو مقتلش رها
جلوی خواهرش شده سرش ز تن جدا
شکسته دنده هاش به زیر نعل مرکبا
به انتها رسید یه عمر غم وعذاب
یاد غمای شام دلت رو کرده هی کباب
یاد حضور عمه ها تو مجلس شراب
میزد یزید با چوب روی لب نخورده آب
یاامام رضا یاامام رضا...
🌸🌸🌸🌸🌸
حضرت کریم تو دعوتم نما
کبوترم همیشه دور گنبد طلا
بده تو آب ودونم ای عزیز مصطفی
بده اجازه جون بدم به راه تو آقا
مشهدالرضا حریم عاشقا
همون دوای دردوغصه های زائرا
شده انیس ما و قبله گاه انبیا
برای عرشیان شده مکان التجا
یاامام رضا یاامام رضا.....
🌸🌸🌸🌸🌸
باز نظر نما حرم میخوام آقا
آخه تو تذکره میدی برای مبتلا
بده اجازه تا برم پیاده کربلا
به شهرکاظمین،نجف،دمشق وسامرا
اشک من ببین میون نغمه ها
همیشه بر لبم دعا، میون خیمه ها
یه روز میسوزه بهرمن،دل کریمه ها
میشم مدافع حرم ، شهید عمه ها
یاامام رضا یاامام رضا....
🌸🌸🌸🌸🌸
ای گل دمشق به عشق تو قسم
برای تو نفس زنیم ، به زیر این علم
به راه تو دودست نوکرت میشه قلم
می ترسه دشمنت ز نام ارتش عجم
دشمن پلید برو سوی عدم
چراکه ما شدیم همه سپاه و هم قسم
که صف کشیده ایم جلوی تو به هرقدم
فدائیان زینبیم ، مجاور حرم
کُلُّنا فِداک ، یا زینبا
أُسْرَتی فِداک یا زینبا
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 18
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
مست شاه طوسیم
یک ایران پابوسیم
از کودکی آقا
با مهرت مأنوسیم
عمریه آقا عاشق زارتوأم
اجازه دادی که گرفتارتوام
تانفس باشه آقا دلدارتوأم
ضامن آهو یا علی موسی الرضا......
(یا رضا ارباب آقاجون دریابم)
🌸🌸🌸🌸🌸
دل به تودل داده
چون با تو آباده
کلید هر قفلی
پنجره فولاده
درمون دردم،یه سفر پایین پات
همهٔ دنیا ، گشتن صحن و سرات
ذکر جوادت،رو لب حاجت روات
ضامن آهو یاغریب الغربا......
(یا رضا ارباب آقاجون دریابم)
🌸🌸🌸🌸🌸
به توهستم واله
زائر هر ساله
حالم تو حرمت
احسن الاحواله
گنبد زردت گشته حج فقرا
پیش تو خاضغ والیان و امرا
مونده از مدحت ذاکرین وشعرا
ضامن آهو یاعلی موسی الرضا.....
(یارضا ارباب آقاجون دریابم)
🌸🌸🌸🌸🌸
عبد خونه زادم
باتومن دلشادم
طائر هر روز
صحن گوهرشادم
به تو محتاجم یاغریب الغربا
یه نگاهی کن یا معین الضعفا
روزیم بنما ، سفر کرب وبلا
ضامن آهو یاعلی موسی الرضا.....
(یارضا ارباب آقاجون دریابم)
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 19
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
نوحه،زمزمه،نزله......
(سبک همانند دهتایی ششم محرم)
کنارحجره اباصلت
ببین که چشم انتظار است
نپوشان دیگر سرت را
که او خیلی بی قرار است
ببیند ، عبا بر سر کشیدی
به سختی،لب حجره رسیدی
بمیرم ، ز زهر کین خمیدی
خودت راتا به حجره رساندی
چقدر درد بر قلب او نشاندی
خودت را در این فاصله ی کم
می کشاندی
رضاجان،رضاجان،گل مظلوم زهرا...
🌸🌸🌸🌸🌸
رسیده از ره جوادت
سرت را در بر بگیرد
دعا دارد بر لب خود
خدایا بابم نمیرد
عزا با،دو چشم تر بگیرد
اگر از ،خدا صبری نگیرد
گمانم ، کنار تو بمیرد
به خاک حجره سررا نهادی
ز مقتل کردی دوباره یادی
نهایت با روضه های زینب
جان تو دادی
رضاجان،رضاجان،گل مظلوم زهرا...
🌸🌸🌸🌸🌸
ازاین دانه های انگور
گرفتی مولا تو سامان
شدی راحت از بلا و
ز درد غربت رضاجان
نماشکر،به حجره خواهرت نیست
در اینجا ، کسی فکر سرت نیست
کسی در ، تب انگشترت نیست
امان از درد زینب روی تل
نگاهش خورد گره سوی مقتل
چه دیده شمر را با چکمه روی
سینه ی یل
حسین جان،حسین جان،گل مظلوم زهرا
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 20
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
واحد ،سنگین،زمینه....
(سبک همانند دهتایی اول محرم)
غریب شهر طوسم و رفته دیگه قرارم
دشمن دیگه نمیکنه رحمی به حال زارم
روی سرم دیدی عبا، بدون تمومه کارم
ازجور مأمون.........رو گونه بارون
درد امام رضا دیگه ،نداره درمون
رو خاک حجره.........افتاده معصوم
هشتم امام عالمین گردیده مسموم
مولا رضا جان........
یا
غریب حیدر.....
🌸🌸🌸🌸🌸
از درب قصر تا حجره ام،فاصله پرمحن شد
هی میخورم زمین آخه،سم حریف بدن شد
جواد من بیا دیگه ، موقع پر زدن شد
گوشه ی حجره....دارم می میرم
منتظرم بهونتو، همش می گیرم
رو خاک حجره.........افتاده معصوم
هشتم امام عالمین گردیده مسموم
مظلوم رضا جان.....
🌸🌸🌸🌸🌸
عطش امونمو بُرید ، تو فکر اصغرم باز
تو آغوش گرم جواد ، به یاد اکبرم باز
روضه خون حسین شدم،باچشمای ترم باز
کنار دریا......................از آبه محروم
بالب تشنه کشته شد،حسین مظلوم
سری به روی.................... بدن نداره
سه روزه که جدم حسین کفن نداره
حسین مظلوم......
یا
غریب مادر.......
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 21
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
یاامام رضا
منم همیشه مست گنبد طلا
کبوترم همیشه بوده مبتلا
اجازه ده بیام به مشهدت آقا
یاامام رضا........
نوکرتوأم
یه عمره که همیشه ازتو دم زدم
سگ حریم تو شدم نکن ردم
به دعوت تومن همیشه اومدم
یاامام رضا.....
تا ابد
ببین منم به خاک مشهدت اسیر
منو گدایی تو میکنه امیر
تو مثل کعبه ای برای هرفقیر
آهوأم
ضمانتم نما شفیع بی نظیر
نزار برم بدون تو میشم حقیر
یه روز میمیره نوکرت تواین مسیر
یا رضا یا رضا یارضا ........
🌸🌸🌸🌸🌸
یاامام رضا......
میگن سفر به نینوا به دست توست
به کاظمین وسامرا به دست توست
نظر به صحن مرتضی به دست توست
یاامام رضا
کربلا
ببر که تربتش شفای دیده ام
غم زیارتو به جون خریده ام
ببر ز زندگی دیگه بُریده ام
یاامام رضا....
آقاجون
ببین دیگه نمونده تو دلم شکیب
فقط برام شده غم حرم نصیب
ببر ز مشهدت به مشهد حبیب
آخرش
منم میرم به شوق بوی کوی سیب
غبار راه شیش گوشه میشه طبیب
میشم منم شهید خیمه ی غریب
کربلا کربلا کربلا.....
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 22
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
(گریز به روضه ی حضرات علی اصغر و علی اکبر علیهما السلام)
نوحه،زمزمه....
من و انتظار وغم ودرد
تو و ناله و صورتی زرد
چقدر ناتوان و نحیفی
از این جور مأمون نامرد
ازچه شده ای تو مسموم رضاجان
زهر بلا از تو بگرفته سامان
دور از مدینه به غربت دهی جان
امان از غریبی، واویلا
مسموم ومظلوم زهرا،رضاجان...
🌸🌸🌸🌸🌸
زدی فرش حجره کناری
روی خاک سرت را گذاری
به یاد لب خشک اصغر
دوباره تب روضه داری
گریان شدی یاد لب های اصغر
شش ماهه ای که شده تشنه پرپر
با تیر عدوان شده پاره حنجر
رباب وغم هجر اصغر
مسموم ومظلوم زهرا رضاجان....
🌸🌸🌸🌸🌸
اگر عمری ماتم کشیدی
ز هجر جوادت خمیدی
دگر بر عبای پر ازخون
گل ارباً ارباً ندیدی
آمد حسین سمت اکبر به زانو
بیرون کشید نیزه ای را ز پهلو
شد محتضر از غم زخم ابرو
امان از شکاف جبینش
ای کشته ی اربا اربا،علی جان...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 23
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
شور،نوحه،زمزمه....
عبا به سر کشیدم من
یعنی دیگه تمومه کارم
از زندگی دیگه بیزارم
سامون گرفته قلب زارم
با زهر خوشه ی انگور
گرفته زخم این دل درمون
رها شدم من از این زندون
از دست ظلم وجور مأمون
امون از این غریبی....
🌸🌸🌸🌸🌸
انیس این دل خسته
یه عمره روضه ی مسماره
حکایت در و دیواره
غُصّه ی مادر بیماره
با بغض جد من دشمن
به هم دیگه چرا پیوستند
دستای جد من رو بستند
بازوی مادرو بشکستند
امون از این غریبی....
🌸🌸🌸🌸🌸
به یاد جد لب تشنه
رو خاک حجره سر میزارم
برای اکبرش می بارم
برای اصغرش غم دارم
وای از جنایت گودال
جلوی چشم زار خواهر
جدا شده سرش از پیکر
با نعل تازه گشته پرپر
امون از این غریبی....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
تقدیم به مادرسادات علیهاالسلام
سبک1
#سه_مناسبت_آخر_صفر
🌸در 7 بند🌸
🌸سبک قدم قدم🌸
بنداول ودوم :پیامبر صلوات الله علیه وآله وسلم
بند سوم وچهارم: حضرت مجتبی علیه السلام
بندپنجم وششم:حضرت رضاعلیه السلام
بند هفتم: گریزبه کربلا
جواب:
فاطمه شد،صاحب عزا
غم پدر، غم حسن، غم رضا
فاطمه شد،صاحب عزا
هم تو مدینه هم تو مشهدالرضا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بنداول:
نشسته در کنار بابا
بادیده های مثل دریا
امیّدش بارسفر بسته
بمیرم داره میشه تنها
باغ گل شده بی باغبون
زهراشددیگه بی سایه بون
چی گفته در ِ گوشش بابا
خوشحاله بادو چشم گریون
فاطمه جون گریه نکن
تو زودتر ازهمه بابا میای پیشم
این دم آخری ببین
فکر تو و علی و درب و آتیشم
🌸🌸🌸🌸🌸
سرش رو سینه ی باباشه
آه و ناله روی لبهاشه
ازبس که سنگینه این غُصّه
توونی نداره که پاشه
باباش فکر غم حیدره
غمگین ِدردای دختره
چندروز ِدیگه گل یاسش
از ضرب میخ در پرپره
دست علی بسته میشه
زدن به دختر نبی روا میشه
با تازیونه،کعب نی
اجر رسالت نبی ادا میشه
🌸🌸🌸🌸🌸
می سوزه برای حسنش
اون که غریبه تو وطنش
امام بی کسی که گشته
همسر بی وفا دشمنش
دلشو پیش زینب برده
ازخون توی تشت آزرده
این خون دلیه که اون روز
تو کوچه برا مادر خورده
یادش نرفت،کوچه ی تنگ
دستی که گوشواره ی مادرو شکست
تو خونه دیگه مادرش
به صورتش ازاون به بعد پوشیه بست
🌸🌸🌸🌸🌸
کاشکی می شدشبونه مدفون
دور از چشم همه و پنهون
دیگه کنار قبر جدّش
تابوتش نمی شد تیر بارون
حسین اومده بالا سرش
کفن خیسه با چشم ترش
انگار هدف گرفته قلبش
تیری که کشید از پیکرش
گفت حسنم،پشتم شکست
هجرتو برده از دلم قرار وصبر
غارت زده ، به من میگن
برادرم رو می زارم میون قبر
🌸🌸🌸🌸🌸
باز ذکر یارضا می گیره
باز برا غربتش دلگیره
بی کس وتنها توی حجره
پاره ی جگرش می میره
گشته مسموم زهر انگور
که مأمون داده به او با زور
هی می شینه وهی پا میشه
توونش رو گرفته بدجور
خادم چی دید که گریونه
رو سر عبا کشیده و تمومه کار
گذاشته سر،به روی خاک
چرا زده فرشای حجره رو کنار
🌸🌸🌸🌸🌸
راحت میشه ز غربت کم کم
بسّه این همه درد و ماتم
می پیچه به خودش توحجره
انگار کاری شده دیگه سم
کسی نیست برسه به دادش
جوابی بده به فریادش
منتظر مونده بار آخر
ببینه باز روی جوادش
بادل خون،از راه دور
جوادش آخر اومده به دیدنش
تو بچگی یتیم شدو
گرفت سرباباشو روی دومنش
🌸🌸🌸🌸🌸
هم نبی هم رضا هم حسن
از غم کربلا دم زدن
میخونن لحظه های آخر
روضه ی شاه دور از وطن
جسمشون شده غسل وکفن
زیر آفتاب نمونده بدن
جدا نشد دیگه انگشتی
نشدغارت دیگه پیروهن
امون ز غربت حسین
باهرچی توی دست دارن می زننش
ز نعل تازه ی عدو
نموند یه جای سالمی روی تنش
غریب حسین،غریب حسین
امیر بی سپاه کربلا حسین
غریب حسین غریب حسین
شهید بی گناه کربلا حسین
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
تقدیم به مادرسادات علیهاالسلام
#سه_مناسبت_آخر_صفر
#بیست_وهشتم_صفر1
🌸در 7 بند🌸
🌸سبک قدم قدم🌸
بنداول ودوم :پیامبر صلوات الله علیه وآله وسلم
بند سوم وچهارم: حضرت مجتبی علیه السلام
بندپنجم وششم:حضرت رضاعلیه السلام
بند هفتم: گریزبه کربلا
جواب:
فاطمه شد،صاحب عزا
غم پدر، غم حسن، غم رضا
فاطمه شد،صاحب عزا
هم تو مدینه هم تو مشهدالرضا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بنداول:
نشسته در کنار بابا
بادیده های مثل دریا
امیّدش بارسفر بسته
بمیرم داره میشه تنها
باغ گل شده بی باغبون
زهراشددیگه بی سایه بون
چی گفته در ِ گوشش بابا
خوشحاله بادو چشم گریون
فاطمه جون گریه نکن
تو زودتر ازهمه بابا میای پیشم
این دم آخری ببین
فکر تو و علی و درب و آتیشم
🌸🌸🌸🌸🌸
سرش رو سینه ی باباشه
آه و ناله روی لبهاشه
ازبس که سنگینه این غُصّه
توونی نداره که پاشه
باباش فکر غم حیدره
غمگین ِدردای دختره
چندروز ِدیگه گل یاسش
از ضرب میخ در پرپره
دست علی بسته میشه
زدن به دختر نبی روا میشه
با تازیونه،کعب نی
اجر رسالت نبی ادا میشه
🌸🌸🌸🌸🌸
می سوزه برای حسنش
اون که غریبه تو وطنش
امام بی کسی که گشته
همسر بی وفا دشمنش
دلشو پیش زینب برده
ازخون توی تشت آزرده
این خون دلیه که اون روز
تو کوچه برا مادر خورده
یادش نرفت،کوچه ی تنگ
دستی که گوشواره ی مادرو شکست
تو خونه دیگه مادرش
به صورتش ازاون به بعد پوشیه بست
🌸🌸🌸🌸🌸
کاشکی می شدشبونه مدفون
دور از چشم همه و پنهون
دیگه کنار قبر جدّش
تابوتش نمی شد تیر بارون
حسین اومده بالا سرش
کفن خیسه با چشم ترش
انگار هدف گرفته قلبش
تیری که کشید از پیکرش
گفت حسنم،پشتم شکست
هجرتو برده از دلم قرار وصبر
غارت زده ، به من میگن
برادرم رو می زارم میون قبر
🌸🌸🌸🌸🌸
باز ذکر یارضا می گیره
باز برا غربتش دلگیره
بی کس وتنها توی حجره
پاره ی جگرش می میره
گشته مسموم زهر انگور
که مأمون داده به او با زور
هی می شینه وهی پا میشه
توونش رو گرفته بدجور
خادم چی دید که گریونه
رو سر عبا کشیده و تمومه کار
گذاشته سر،به روی خاک
چرا زده فرشای حجره رو کنار
🌸🌸🌸🌸🌸
راحت میشه ز غربت کم کم
بسّه این همه درد و ماتم
می پیچه به خودش توحجره
انگار کاری شده دیگه سم
کسی نیست برسه به دادش
جوابی بده به فریادش
منتظر مونده بار آخر
ببینه باز روی جوادش
بادل خون،از راه دور
جوادش آخر اومده به دیدنش
تو بچگی یتیم شدو
گرفت سرباباشو روی دومنش
🌸🌸🌸🌸🌸
هم نبی هم رضا هم حسن
از غم کربلا دم زدن
میخونن لحظه های آخر
روضه ی شاه دور از وطن
جسمشون شده غسل وکفن
زیر آفتاب نمونده بدن
جدا نشد دیگه انگشتی
نشدغارت دیگه پیروهن
امون ز غربت حسین
باهرچی توی دست دارن می زننش
ز نعل تازه ی عدو
نموند یه جای سالمی روی تنش
غریب حسین،غریب حسین
امیر بی سپاه کربلا حسین
غریب حسین غریب حسین
شهید بی گناه کربلا حسین
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158