#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام1 #سنگین_زمینه جواب: چه غریبی،ای راوی کربوبلا یابن الزهرا ، ای باقر آل عبا یابن الزهرا ای باقر آل عبا.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بنداول: شب عزای ولی طاهر شهید مسموم امام باقر باظلم و جور هشام کافر پراز اندوه وماتم شددل صاحب زمون شده پشت امام صادق از غصه کمون بساط روضه بر پا شد میون عاشقون باز، خاطرات کربلا باز، قِصّه شام بلا(۲) باز، زیر سایه ی سرها باز، خنده به چشم ترها(۲) چه غریبی ای راوی کربوبلا یابن الزهرا ای باقر آل عبا...... 🌸🌸🌸🌸🌸 حرم نداره امام باقر کنار قبرش نداره ذاکر بمیرم اقا نداره زائر نه گنبد ونه گلدسته نه صحنی وسرا نداره سایبونی و ، نه ایوون طلا شده خادم تو دشمن،امون ازاین جفا ای ،وارث درد زهرا ای ،آخرین یار مولا(۲) ای، صاحب اشک وغمها ای، تشنه لب پیش دریا(۲) چه غریبی ای راوی کربوبلا یابن الزهرا، ای باقر آل عبا ..... 🌸🌸🌸🌸🌸 شب مروره غم حسینه به گونه بارون ازاشک عینه به یاد کرب وبلا به شینه کفن گردیده آماده ، امون از بی کفن سه روز افتاده درصحرا،چرا خونین بدن غریب وبی کس وتنها،حسین دور از وطن باز، یاد خیمه وغارت باز، یاد صبح اسارت وای ، لاله های رسالت وای،به عمه ها جسارت چه غریبی ای راوی کرب وبلا یابن الزهرا، ای باقر آل عبا .... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام2 😭گریز به روضه ی حضرت رقیه علیهاالسلام با زهر کینه آخرمن شفا گرفتم، الحمدالله،دارم می میرم از خاطرات کربلا دارم دلی پر،ازناله وآه،دارم می میرم هنوز مونده یاد من وداع آخر بوسه ای که عمه زدبه روی حنجر صبح روز یازدهم اومد به گودال بوسه زد رگ تنی که گشته بی سر من هم شهید ِ،کرب وبلایم جامونده ی اون،شام بلایم آه وواویلا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 منم شبیه عمه ها سرم شکسته،تو کوچه ی شام،خدا میدونه شدند همه گلا زخمی به زیر سنگ و ، خاکستر بام ، خدامیدونه تن من داره نشون تازیونه داغ اون جسارتای بی بهونه سر جدّ من حسین ز نیزه افتاد عمه لطمه زدبه خود در اون میونه من هم شهید ِ،کرب و بلایم جامونده ی اون،شام بلایم آه وواویلا... 🌸🌸🌸🌸🌸 پناه آل زهرا شد زمین داغ ِ، خرابه ی شام ، آه و واویلا شده کبود ولاله گون به زیر آفتاب،صورت ایتام،آه و واویلا شد رقیه از غمای کوچه بیمار برا پاشدن میزاش یه دست به دیوار سرباباشو بغل گرفت و دق کرد دیگه گشته راحت از جفا و آزار من هم شهید ِ،کرب و بلایم جامونده ی اون،شام بلایم آه وواویلا... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام3 #سنتی_نوحه_زمزمه #سنگین_زمینه زبان حال ایشان باحضرت صادق علیهماالسلام راحت شدم من،ز غم های دنیا بسته شود این ، نگاه چو دریا گیری سرم را تو به دامان در زیر سایه می دهم جان دیگر نباشد کعب نیزه اینجا جواب چشم گریان وای ازدل مظلوم باقر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 الحمدالله برایم کفن هست دروقت مردن به تن پیروهن هست دیگر نشد رأسم بریده هر بیت من صدها قصیده دیگر نبوسیده رگم را یک خواهر قامت خمیده وای ازدل مظلوم باقر..... 🌸🌸🌸🌸🌸 مانده به یادم غم کوچه ی شام می زد عدو سنگ مرا از روی بام خورده تن من بی بهانه در کوچه کعب ِ تازیانه شد سمت من با بغض حیدر از هر طرف سنگی روانه وای از دل مظلوم باقر... 🌸🌸🌸🌸🌸 هرروز وشب کرد،نگاه مرا خیس در بین بازار ، حضور نوامیس ما را عدو در شهر گرداند آل علی را خارجی خواند با رقص وجشن وپایکوبی قلب مرا صد بار سوزاند وای ازدل مظلوم باقر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 من یاد چوب ونگاه ربابم پر از گلایه ز بزم شرابم از خیزران،جان ها به در شد از خون ، لبان خشک، تر شد کرب و بلا تکرار گردید زینب دوباره خون جگر شد وای ازدل مظلوم باقر.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام4 #زمزمه_سنگین_زمینه دردای این جسم کبودم ،دیگه داره آروم می گیره دق کرده ی هرروز وهرشب،از درد دنیا دیگه سیره جامونده از صحرای مقتل، شکرخدا داره می میره من شاهد جفایم ، از بار غم خمیدم مسموم زهر ولی از کرب وبلا شهیدم اززندگی به جزدرد،چیزی دیگه ندیدم هجده سر بریده ،به روی نیزه دیدم من باقرالعلومم،غریب مرتضایم...... 🌸🌸🌸🌸🌸 در نیمه ی روزی تموم ، گلهای باغ ما خزون شد دیدم که عمه بر روی تل ،از بارغم قامت کمون شد خون ازگلوی شاه دین و روداز دوچشم من روون شد من شاهد عبا و ، زخمای اکبر هستم بایاداون سه شعبه،غمگین اصغرهستم با خاطرات قاسم ، بار سفر رو بستم با روضه ی علمدار، ازپا دیگه نشستم من باقرالعلومم،غریب مرتضایم 🌸🌸🌸🌸🌸 از روی بام قوم یهودی ، قلب منو کرده نشونه بوده سپر عمه ی مظلوم،هرجاکه خوردم تازیونه می زد عدو با بغض حیدر ،با کعب نیزه بی بهونه درکوچه یهودی ، سبّ علی ثواب بود با ناله ی یتیمان ، رقص زنان جواب بود از غصه ی سه ساله ،دل همه کباب بود مأوای آل حیدر،یه خونه ی خراب بود من باقرالعلومم،غریب مرتضایم.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام5 #نزله_نوحه #زمینه_شور دل ها باز غمگین و باز داغی سنگینه ناله ی یا باقر شد همدم سینه شیعه محزون ِ،باقر آل عباست روز ماتم ِ ، بانی بزم عزاست مسموم وشهید،راوی کربوبلاست راحت شد دیگه،از غم کرب وبلا از یاد تن ِ ، زیر نعل مرکبا کار او همش،تداعی روضه هاس هر روز می بینه،سرای از تن جدا مسموم وغریب،باقر آل عبا... یا مظلوم وشهید،باقرآل عبا... 🌸🌸🌸🌸🌸 یادت نرفت عمری محنت عاشورا از کربلا تا شام همراهی با اعدا گشتی همسفر ، با یه قوم بی حیا قومی که تو رو،خارجی میزد صدا شد سایه بونت ، سر روی نیزه ها قصه ی غم ِ ، تو بوده آقا دراز چل منزل کتک،ناله وسوز و گداز بستند دستای ، بابای بیمارتو مرکب ها شده،ناقه های بی جهاز مظلوم وشهید،باقر آل عبا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 درتن تو مونده آثار کبودی سرت شکسته در کوچه ی یهودی دیدی توی شام،غُصّه های تازه رو رقص و هلهله ، درد بی اندازه رو آذین بسته اند ، براتون دروازه رو خاطرات شام، براتو بوده عذاب گشتی از جفا، مهمون بزم شراب دیدی توی طشت،سر جدّت رو جدا چوب خیزرون ،دلت رو کرده کباب مظلوم وشهید،باقر آل عبا.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #هروله_شور_حماسی #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام6 من غلام قاصر تو امیر طاهر پاکم بنما آقا ادرکنی یاباقر وارثی تو بر ، نور زین العابدین با تو سرمستم ، ای امام پنجمین باتو آبادم،چون تویی حصن حصین مددی ارباب، یاامام باقر... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو بَرد و سلامی باب هفت امامی مثل بابت سجّاد ذوالفقار شامی نزد ظلمت ها،بوده صبح تو سپید کس به شهر شام،خم به ابرویت ندید از وقار توست ، ذلّت آل یزید مددی ارباب،یا امام باقر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای دریای کرم سلطان بی حرم برای بقیعت من یک کبوترم آخرش یک روز ، می شود حقّت روا می کنیم احداث،بهترین صحن وسرا حرمی مثل ِ ،حرم امام رضا مددی ارباب، یاامام باقر... 🌸🌸🌸🌸🌸 تویی نور الیقین امام ِ عاشقین نظری بنما ای سید الباقرین نوه ی ِ ارباب ، ببرم پایین پا اربعین،امسال،نجف وکرب وبلا بمیرم آقا، گوشه ی صحن وسرا مددی ارباب ،یاامام باقر..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام7 زمینه چار تا قبر خاکی بدون صحن و سرا خالیه چرا جای اشک اهل منا زائری نداره دیگه مزار بقیع غرق در سکوته چرا کنار بقیع راوی کربلا رفته ز دنیا مهدی شد زائر ِ مظلوم زهرا روضه میخونه مهدی کنار قبر باقر ولی نداره این خاک نه گریه کن نه زائر غریب...وااای.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بین بسترم حال من شده احتضار می کشم برای شهادتم انتظار عمریه که دل زخمی از تب روضه هاس خسته از مرور مصائب کربلاس مونده تو خاطرم عصر غریبی بین مقتل تن شیب الخضیبی یکی با کعب نیزه با بغض حیدر میزد یکی با خنجر از پشت به روی حنجر میزد غریب....وااای.... 🌸🌸🌸🌸🌸 من اگر چه میشم شهید زهر هشام کشته در حقیقت منو جنایات شام مونده توی گوشم صدای رقاصه ها روی رأس من مونده جای سنگ جفا هستم از کودکی قامت خمیده دیدم رو نیزه ها رأس بریده نمیره از یاد من بزم شراب دشمن با خیزرون زد با بغض روی لب جدّ من غریب....وااای.... 🌸🌸🌸🌸🌸 من میمیرم اما میشه تن من کفن روی خاک صحرا رها نمیشه بدن نیزه ای نمونده میون پهلوی من جای دست دشمن نمونده بر روی من زیر مرکب گلم پرپر نمیشه رو سینم محتضر دختر نمیشه محاسن من اینجا نمیشه حنا از خون توی تنور خولی نمیشه سرم مهمون غریب...وااای.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام8 بارونیه نگاهم لبریز درد وآهم واسه رفتن یه عمره چشم به راهم..... آتیش توی سینه خاموش نمیشه نمیشه تن ارباً اربا فراموش نمیشه نمیشه غم نعلای تازه درمون نمیشه نمیشه غم رأس رو نیزه درمون نمیشه نمیشه در راه کوفه و شام عدو میزد جلو چشام با کعب نی به عمه زینب در بین بازار شام وسط رقص و ازدحام ناموس ما شدن معذّب واویلا.....‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 زخمی دارم به سینه یاد اشک سکینه دید باباشو که بی سر رو زمینه سر پیرهن ِ کهنه شد جنگ تو گودال تو گودال یکی زد عصا ،دیگری سنگ تو گودال تو گودال برید از قفا حنجرش رو یه نامرد یه نامرد روی نیزه ها زد سرش رو یه نامرد یه نامرد پاره پاره پیکرش جلوی چشم مادرش به زیر نعل مرکبا رفت با یک قوم بی حیا دختر شاه اولیا به کوفه وشام بلا رفت واویلا.....‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 در شهر شام چه دیدم خیلی محنت کشیدم در کوچه ی یهودی من خمیدم دیگه زخم کوچه مداوا نمیشه نمیشه دیگه راوی کربلا پا نمیشه نمیشه واسه بزم مِی، روضه خونم شب و روز شب و روز به یاد لب و خیزرونم شب و روز شب و روز در بین بزم شراب روبه روی بی بی رباب با چوب خیزرون ِ دشمن پاره شد لب امام شد دلیل اشک مدام قلب رقیه رو شکستن واویلا...... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

رزق نجف #هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام9 سبک مهدوی تویی اون شاه غریبی که نداره یاری میون این همه مدّعی برات ناصر نیست داری با دوچشم دریا می بینی این روزا زائری به دور قبر حضرت باقر نیست می بینی نداره حرم مزارش توی ایّام شهادت نیس یه روضه خون کنارش تو شبها نداره شمع و چراغی میون آفتاب سوزان نیس یه گنبد و رواقی یا صاحب الزّمان العجل العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دوباره کنار قبر راوی کربلا تداعی میشه تموم روضه های ارباب دل تو میره به همراه امام باقر کنار تلظّی های اصغر و قحط آب قحط آب به رباب چه ها گذشته عمو رفته آب بیاره ولی دیگه برنگشته قحط آب رو زده حسین به دشمن اما با تیر سه شعبه علی رو از شیر گرفتن یا صاحب الزّمان العجل العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 حالا با زهر جفا ، رها شد از بند غم دیگه از خاطره های شهر شام راحت شد از همون چارسالگی که دیده داغ شامو روضه ی بزم شراب روی لبش عادت شد بزم شام بردن ناموس حیدر تنها با قصد جسارت میون یه مشته کافَر بزم شام خیزرون و لعل قاری خون لب،پیش سکینه شده قطره قطره جاری یا صاحب الزّمان العجل العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

عنایت شده در نجف #هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام10 سنتی مهدوی ای زائر قبر امام باقر قبری که ندارد جز تو یک زائر حائر ندارد ذاکر ندارد یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 قبر نورالهدی، بی سایبان است در روز شهادت،بی روضه خوان است چه سوت و کور است پر از مأمور است یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 راوی کربلا از غم رها شد مرهم بر درد او، زهر جفا شد محنت کشیده قدّش خمیده یا صاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گرچه در ذی الحجّه راحت شد از غم در اصل، شد شهید از داغ محرّم کشته شد گویا ظهر عاشورا یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 او هم نالیده از وداع آخر دیده عمّه زده بوسه بر حنجر دیده در صحرا شاه تنها را یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 او جدّش را دیده در خون تپیده دشمن سرش را از قفا بریده رفته از جفا زیر دست پا یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیده وقتی سر جدّش جدا شد بر سر عمّامه ی او دعوا شد شد ارباً اربا زیر مرکبها یا صاحب الزّمان آجرک الله..... 🌸🌸🌸🌸🌸 او هم عطشان بوده بین دو دریا دویده روی خار ،در بین صحرا گردیده مضطر بین یک لشکر یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 او هم رفته تا شام با قلب پردرد خورده تازیانه از خصم نامرد با اشک بسیار رفته به بازار یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 او طعنه شنیده از مردم شام او سنگباران شده از بالای بام با دست بسته سرش شکسته یا صاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیده ناموسش را در بزم دشمن شد نقش لب او ،دعای مردن از لب قاری گشته خون جاری یا صاحب الزّمان آجرک الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

مکتوب در نجف #هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام11 زمزمه،روضه،سنتی... مناسب دسته گوشواره: العجل یا مهدی... یا ادرکنی یا باقر.... یا یامظلوم یا باقر.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دلیل زندگیمه ، عشق امام باقر تمومی هستی ام رو، زدم به نام باقر مرجع اصلی من، امام پنجمینه مزار بی حریمش،جنّت رو زمینه 🌸🌸🌸🌸🌸 خاک بقیعه ولله،عرش برین دلها حرم نداره امّا،بهشته واسه دنیا روح الامینه هر دم ،ذاکر قبر باقر ملائکَن نوبتی ، زائر قبر باقر 🌸🌸🌸🌸🌸 از کودکی همیشه، خیلی جفا کشیده تو کودکی قامتش، تو کربلا خمیده تو کربلا شبیه ِ همه عطش کشیده صدای ناله های شیش ماهه رو شنیده 🌸🌸🌸🌸🌸 دیده توی خیمه گاه، اکبرو ارباً اربا آوردنش با ناله، با کمک ِ یک عبا عمو به علقمه رفت ولی دیگه برنگشت دیدی چه ها به روز ِ گلهای تشنه گذشت 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدی که میره جدّت تنها به سوی میدون دیگه براش یاوری ،نمونده تو بیابون دیدی که وقت وداع، قامت عمّه خمید جلوی تو با گریه، زیر گلوشو بوسید 🌸🌸🌸🌸🌸 رفت توی میدون و بعد،اسبش اومد بی سوار سرش رو دیدی رو نی ،رفت از دل تو قرار دیدی که عمّه دوید به سمت قتلگاهش خنده ی دشمنا شد جواب اشک و آهش 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدی با شعله میان،سمت حرم دشمنا دویدی بین غربت، به روی خار صحرا بابات توی خیمه بود، میون آتیش و دود چی به روزش می رسید،اگر که عمّه نبود 🌸🌸🌸🌸🌸 شدی مسافر شام، همسفر قاتلین باضرب کعب نیزه ،خوردی به روی زمین قسمت تو هم شده ،جسارت شهر شام سر تو هم آقاجون،شکسته با سنگ بام 🌸🌸🌸🌸🌸 تا وقت مرگ آتیش ِ سینَتِه آزار شام یادته با نوامیس،رفتی به بازار شام تو بزم باده رفتی، دیدی جفا بی امون روی لب حسین خورد،جلوی تو خیزرون 🌸🌸🌸🌸🌸 مهدی میاد یه جمعه،برات حرم میسازیم به پرچم (یا باقر) رو گنبدت می نازیم باز میکنه مو به مو ،پرونده های شامو میندازه توی آتیش،قاتل تو هِشامو ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

#هفتم_ذی_الحجه #شهادت_حضرت_باقرالعلوم_علیه_السلام12 باز شدی تو زائر قبر امام باقر پیش قبری که نداره یک ضریح و حائر کربلا شده بقیع برای تو آقاجون میشنوی توی بقیع صدای هل من ناصر آه، آقا بیا باقرالعلوم تو رو زده صدا داره میخونه:بیا منتقم کربوبلا آه، پنجم امام کشته شد با بغض و کینه ی هشام دیگه راحت شده از روضه های کوفه و شام العجل به حقّ ِ....روضه های باقر به تن کبود و......... زخم پای باقر اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال امام باقر علیه السلام: عمریه روضه ی سرها دلمو آتیش زد یاد رقصیدن اعداء دلمو آتیش زد خون جگر شدم زمون گریه ی هر کودک دیدن آب گوارا، دلمو آتیش زد😭 آه، کنار آب نیمه جون شد از عطش، طفل رباب روبه روی جدّ من، تیر سه شعبه شد جواب آه، شام بلا سر اصغرو دیدم رو نیزه ها گاهی دیدمش که افتاده به زیر دست و پا مادرش رو دیدم........... روزا زیر آفتاب شبها روضه میخوند... پیش ظرفی از آب اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اضطرار مادرم رو ناقه یادم مونده زنجیر گردن بابام دلمو سوزونده خدا لعنت کنه دشمنو که توو شهر شام ما رو توی بازار و بزم شراب گردونده آه، توو شهر شام بردن عمه ها رو بین ازدحام شد شکسته توی کوچه ها سر سه تا امام آه، بزم شراب ما شدیم با لفظ خارجی خطاب عمریه کابوس خیزرونو دیده ام به خواب توی بزم باده........ لب پاره دیدم یادگار اونجاس.... موهای سپیدم اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158