مردم و حق تعیین سرنوشت؛ مردم و بیت‌المال در کلام امیرمؤمنان علی علیه‌السلام به شهادت تاریخ امیرمومنان علی علیه‌السلام جز به خواست مردم بر مسند خلافت ننشست و پیوسته در خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان خود بر حق تعیین سرنوشت مردم برای انتخاب حاکم تاکید داشت. یکی از روشن‌ترین این موارد هنگامی است که مردم بعد از کشته شدن عثمان بن عفان به در خانهٔ امیرمومنان برای بیعت هجوم آوردند. در این هنگام امام به مسجد رفت و خطاب به مردم فرمود، «ای مردم، درمقابل همه شما و با إذن شما سخن می‌گویم(یَا أیُهَا النَّاسُ عَنْ مَلَإٍ وَإِذْنٍ)» حضرت درباره حق حاکمیت میفرمایند، «این امر خلافت برای شما است و هیچ‌کس حقی ندارد مگر شما او را حاکم کنید(إِنَّ هَذَا أَمْرُكُمْ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ حَقٌّ إِلَّا مَنْ أَمَّرْتُمْ)» حضرت پس از بیان اصرار مردم به قبول خلافت میفرماید، «من در امر خلافت بدون شما مردم هیچ ندارم، جز کلیدهایی (کلیدهای بیت‌المال) که برای شماست و همراه من است و من بدون شما حتی نمی‌توانم با آن کلیدها درهمی بردارم(لَيْسَ لِي دُونَكُمْ إِلَّا مَفَاتِيحُ مَا لَكُمْ مَعِي وَلَيْسَ لِي أَنْ آخُذَ دِرْهَماً دُونَكُمْ)» حضرت بار دیگر برای تأکید بر حاکمیت مردم میفرماید، «اینک نیز اگر شما بخواهید بر مسند خلافت می‌نشینم و اگر نخواهید هیچ اقدامی نخواهم کرد(فَإِنْ شِئْتُمْ قَعَدْتُ لَكُمْ وَ إِلَّا فَلَا آخُذُ عَلَى أَحَدٍ.)»  [بحارالأنوار/جلد۳۲/صفحه۸الكامل ابن اثیر/جلد‏۳/صفحه۱۹۳تاريخ طبري جلد۴صفحه۴۳۵] https://eitaa.com/abdorrahim_1357/4904

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْأَشْعَرِيِّ عَمَّنْ سَمِعَ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لاَ تَبْذُلْ لِإِخْوَانِكَ مِنْ نَفْسِكَ مَا ضَرُّهُ عَلَيْكَ أَكْثَرُ مِنْ مَنْفَعَتِهِ لَهُمْ(الکافی، ج۴، ص۳۲ ؛ من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۱۶۸) امام کاظم علیه السلام فرمود: به برادرانت بخششی نکن که ضررِ آن بخشش بر تو بیش از فایده‌ی آن برای برادرانت باشد. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَیْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَدْخُلْ لِأَخِیکَ فِی أَمْرٍ مَضَرَّتُهُ عَلَیْکَ أَعْظَمُ مِنْ مَنْفَعَتِهِ لَهُ(الکافی، ج۴، ص۳۲) حُذیفة بن منصور گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: برای برادر خود به کاری وارد نشو که ضرر آن بر تو از منفعتش برای او، بیشتر باشد. عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْجُرْجَانِیِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تُوجِبْ عَلَی نَفْسِکَ اَلْحُقُوقَ وَ اِصْبِرْ عَلَی اَلنَّوَائِبِ وَ لاَ تَدْخُلْ فِی شَیْءٍ مَضَرَّتُهُ عَلَیْکَ أَعْظَمُ مِنْ مَنْفَعَتِهِ لِأَخِیکَ(الکافی، ج۴، ص۳۳) راوی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: به ضرر خودت حقوقی را واجب نکن، در مصیبت‌ها صبر کن و در کاری وارد نشو که ضرر آن بر تو از منفعت آن به برادرت، بزرگتر باشد. https://eitaa.com/abdorrahim_1357/4904

عباس‌ بن هلال(غلام امام کاظم علیه‌السلام) می‌گوید به امام کاظم علیه‌السلام عرض کردم، «فدایت شوم، برای مردم عجیب و شگفت‌آور کسی است که غذای سفت و نامرغوب بخورد، لباس ضخیم بپوشد و متواضع و فروتن باشد»(اشاره به منصور دوانیقی) امام کاظم علیه‌السلام پس از بیان ویژگی حکومت حضرت یوسف‌نبی که همراه با عدالت و دادگری بود، در عین حالی که یوسف قبای دیبا و زرکوب برتن می‌کرد و در مجالس آل فرعون نشست و برخواست می‌کرد و آنچنان به ساده‌زیستی و درویشی تمایلی نداشت و مردم هم به همین عدالت و دادگستری او نیازمند بودند میفرماید : «...إِنَّمَا يُحْتَاجُ مِنَ اَلْإِمَامِ فِي أَنَّ إِذَا قَالَ صَدَقَ وَ إِذَا وَعَدَ أَنْجَزَ وَ إِذَا حَكَمَ عَدَلَ...» (همانا که از پیشوا(و حاکم) فقط انتظار می‌رود که هرگاه سخن می‌گوید، راست بگوید، هرگاه وعده می‌دهد به آن عمل کند و هرگاه حُکم می‌کند عدل را در نظر دارد.)[فروع کافی/جلد۸/صفحه۴۳۰ _تفسیر عیاشی/جلد۲/صفحه۱۵] https://eitaa.com/abdorrahim_1357/4904

موضوع:معیار تشخیص حق از باطل عبدالرحیم فرضی زاده بریس https://eitaa.com/abdorrahim_1357

اگرچه آیینه تک کِئچدیم جهانین جمله وارین دَن هنوز آردیْمجادیْر قیدِ تعلق، زلف تارین دَن شهید عشق اُولوُب، فیض بقا کسب اِئیلَه مَک خوشدور * نَه حاصل بی وفا دهرین، حیات مستعارین دَن حباب اشک و آه پرشرر، قیْلمیْش منی فارغ جهانین قصرِ سیم اندود وُ کاخ زرنگارین دَن گُورونمَز صورت امید وصلین، لوح جانیم دَه مکدر دیر مگر اُوْل آینه، جسمیم غبارین دَن https://eitaa.com/abdorrahim_1357/4904

عالمه آیتِ صنعِ حقِ یکتا گَلدی عصمت آئینه سی صدّیقهء کُبری گَلدی نفسِ هستی اُولا باجادی فَدا مَقدمینه صفحهء خلقته مَدلولِ فداها گَلدی مَهبط وَحیه اِیدوب نورِ اِلهیّه هُبوط تا او مَعمورهء قدّوسیه زَهرا گَلدی جلوهء کَنزِ خفی بیتِ هُدادَه گُورونوب صدفِ وَحدته تا لُولُو لالا گَلدی طُهر مُطلق تاپوب آئینهء خلقتدَه ظهور اِنَّما فصلینه بیر طاهره مَعنا گَلدی قُلّهء قاف عفاف اُوج سپهره اُوجالوب تا ستیغندَه مکان اِیتماقا عَنقا گَلدی لطفِ فردوس تاپوبدور چمنِ قُدس و عِفاف که بهشتی رُخیله بیر چَمن آرا گَلدی خانهء آینهء عصمت اُولوب عَرصهء کُون تا رُخِ عصمته اَنوار هُویدا گَلدی دَمِ رَحمتدَن آلوب فیض، گُلِ باغِ مُراد گلشنِ کُونه بو گُل اُولدی شکوفا گَلدی گَلمَسِیدی تنِ بی روحیدی آزرم و حَیا نَفَسی نفسِ حَیانی اِیدَه اِحیا گَلدی نه فقط کُونی اِیدوب جلوه سی آئینهء طور دیدهء اَحمد اُولوب روشن او مَه تا گَلدی نور آلوب باهره اَنجم مهِ رُخساریندَن فلکِ عصمته تا زُهرهء زَهرا گَلدی وجهِ حق آینه سیندَن کَدرِ غم گِیتدی ذاتِ حق نُورینه مِرآتِ تجلّی گَلدی آرتیروب گَلماقی اِسلافینه تَکریم و وِقار مَفخرِ آسیه و مَریمِ عُذرا گَلدی پَردهء جَهلی اِیدوب پاره فروغ حَقیله مَحو اُولا تا اثرِ ظلمتِ عَمیا گَلدی عالمه قامتی مین خُلد صَفاسی گَتیروب باغِ خُلدَه دیمورم نَخلهء طوبی گَلدی تا تَموُج اِیلدی بحرِ عَطای ازَلی ساحلِ حاصله بو گُوهرِ والا گَلدی آیریلوب مَشعلِ وَحدتدَن ازلدَه نچه نُور نُورِ زَهرا ولی بو عالمه یکتا گَلدی https://eitaa.com/abdorrahim_1357

پس از کشته شدن عثمان جامعه اسلامی سرگردان به در خانه ی علی رجوع کرد، مردم اصرار می ‌کردند تا علی خلافت را بپذیرد و علی خلافت را نمی پذیرفت. او گفت، اگر من وزیر برای شما باشم بهتر است از آن که امیر باشم. ولی با اصرار فراوان مردم تسلیم شد، اما در همان زمان گفت، برای بیعت باید تمام مردم حضور داشته باشند. علی در مسجد بالای منبر رفت و رو به مردم می گوید: ای مردم، چشم و گوش خود را باز کنید، داستان خلافت امر شماست و هیچ کسی در این حکومت حقی ندارد مگر آن که شما او را برگزینید. حق آن است که مردم برگزینند نه کسی دیگر و نه حتی خداوند. اگر مردم با حاکمی بیعت کردند آن حاکم حق است. اگر با کسی پیمان بستند او حاکمیت پیدا کرده و حاکمیت او حق است. علی می گوید من تنها کلیددار شما بیش نیستم و بدون اجازه شما حق ندارم از بیت المال خرج کنم؛ علی پس از آن ‌که حاکم شد برای امیرانی که جهت بلاد مختلف فرستاده بود بخش نامه ای نوشت و در آن بخش نامه به امیرانش می گوید، رسول خدا به من فرمود ای علی بهترین فرد برای حاکمیت بر مردم هستی، اما اگر این مردم بیعت کردند بر آن ها حکومت کن و اگر به سمت تو نیامدند تو به دنبال کار خودت برو، از نظر رسول خدا هم مشروعیت علی بر اساس نظر مردم است. چون مسئله حقانیت حاکمیت تنها از سوی مردم مطرح می شود. علی پس از پذیرش حکومت در تحولات بعدی در جنگ صفین با عده ای مواجه شد که به علی گفتند برای ما مشخص نیست که آیا تو بر حقی یا معاویه و ما باید در این مسئله تفقه کنیم . آن ها مورد تشویق علی قرار گرفتند https://eitaa.com/abdorrahim_1357

رسول (ص) نشسته بود سائلی برخاست و سؤال کرد. رسول (ص) روی سوی یاران کرد و گفت: با وی جوانمردی کنید. على (ع) برخاست و رفت چون باز آمد یک دینار داشت و پنج درهم و یک قرص طعام. رسول (ص) گفت: یا علی این چه حالست؟ گفت: یا رسول الله چون سائل سؤال کرد، بر دلم بگذشت که او را قرضی دهم، باز در دلم آمد که پنج درم به وی دهم، باز به خاطرم بگذشت که یک دینار به وی دهم، اکنون روا نداشتم که آنچه به خاطرم فراز آمد و بر دلم بگذشت نکنم. رسول (ص) گفت: «لا فتى إلّا على»، جوانمردی نیست مگر علی. کشف الاسرار رشیدالدین میبدی https://eitaa.com/abdorrahim_1357

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) : واللّه نمی‌بینیم بنده‌ای را متقی حساب شود مادامی که زبانش را حفظ کند. https://eitaa.com/abdorrahim_1357

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام:«اصلاح جامعه ممکن نمیشود مگر اینکه حاکمیت اصلاح و سالم شود و اصلاح حاکمیت نیز ناممکن است مگر در سایه مطالبه گری و استقامت ورزی مردم در رصد مستمر مسئولین «فَلَیسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلاَةِ، وَلَا تَصْلُحُ الْوُلاَةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیةِ» https://eitaa.com/abdorrahim_1357

قدیمیترین عکس مشهد حرم امام رضا (ع) https://eitaa.com/abdorrahim_1357