وَ لاَ خَرَجَ!
حُبُّڪَ:)
مِنْ قَلْبِـــے...💔
مرا ٺا دل بُوَد
دلـبـꨄ︎ــر
ٺو
باشے...
#نفسےلڪالفداءیاحســـین(ع)
🖤| @shahidaneh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس اخلاق
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
انقدر جوان مرد و یکی پیر نشد
➖🔝🌻اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌻🔝➖
➬@abdozahra_69♡
#کپی_به_شرط_پنج_صلوات_به_نیت_امام_زمان(عج) 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸❤️
امام صادق-ع:
هر كس مؤمنى را به گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود.
آره رفیق شاید تو جای اون نفر بودی بدتر از اون گناه میکردی.
➖🔝🌻اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌻🔝➖
➬@abdozahra_69♡
#کپی_به_شرط_پنج_صلوات_به_نیت_امام_زمان(عج) 🌻
خلاصه:
کسیو برای گناهی قضاوت نکن.
ینی کسیو کلا قضاوت نکنیم.
4_5902143340903663342.mp3
11.53M
°♡°
#زیارت_عاشورا
🎤 بانوای علی فانی🏴🖤
#ما_ملت_امام_حسینی➖🔝🌻اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌻🔝➖
➬@abdozahra_69♡
#کپی_به_شرط_پنج_صلوات_به_نیت_امام_زمان(عج) 🌻
"مداحی" 🖤
ابراهيم از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد، بدون هيچ تكلفي ميخواند، و بقيه را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب ميكرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامي به همراه عبدالله مسگر حضور داشت و مداحي ميكرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود و در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچهها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير علامه محمدتقي جعفري و حاج آقا نجفي و دعوت از شخصيتهاي سياسي، مذهبي جهت صحبت از فعاليتهاي اين هيئت بود.
لذا مأموران ساواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. ابراهيم، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام ميداد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن هم به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت ميكرد اين بود كه ميگفت: "براي دل خودم ميخونم و سعي ميكنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي رو در مداحي وارد نكنم".
يكبار روي موتور به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي حضرت زهرا (س) نمود كه خيلي جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه شب توي هيئت همون اشعار رو به همان سبك بخونه ولي زير بار نرفت و گفت: "اينجا مداح دارن. منم كه اصلاً صداي خوبي ندارم، بيخيال شو..." اما ميدونستم هر وقت چيزي بوي غيرخدا بده، يا باعث مطرح شدنش بشه ترك ميكند.
در مداحي عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها ميشد كه بدون بلندگو ميخواند. در عروسيها و در عزاها هر جا ميديد وظيفهاش خواندن است ميخواند. اما اگر ميفهميد به غير از او مداح ديگري هست نميخواند و بيشتر به دنبال استفاده بود.
توي سينهزني هم خيلي محكم سينه ميزد و ميگفت: "اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادن، ما همين سينهزني را كه ميتونيم انجام بدیم ، بايد خوب باشه. " در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري و گريههای او شور و حال خاصي پيدا ميكردن.
کتاب سلام بر ابراهیم ۱📚
#ادامه_دارد🔁
➖🔝🌻اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌻🔝➖
➬@abdozahra_69♡
#کپی_به_شرط_پنج_صلوات_به_نیت_امام_زمان(عج) 🌻
هرجا ڪم آوردے...
حوصله نداشتی😞
گرفته بودے💔
پول نداشتی...💵
ڪار نداشٺی...🚶🏾♂
باطرے ات تموم شد...⛓
تسبیحت📿رو بردار و صد بار بگو✨
{{استغفراللہ ربے واتوب الیہ}}
استغفار فقط برای آمرزش گناه نیست....🌿
@ghrt_alavi_eft_fatemi❤️🌱
هے مے بخشه... 🙂
هے تو عهد میشکنے...💔
هے مے بخشه... 🙃
هے رجب هیچے نمیشے، 💔
شعبان رو میاره... 🙂
هے هیچے نمیشے، 💔
رمضان رو میاره... 🙃
بازم اگه هیچی نشے، 💔
محرم رو با امام حسین ع میاره...:)🖤
تهش اگه بازم هیچے نشدی،💔
حق نداری نا امید شے🙂✋
وگرنه گناهکاری! 🤭⚡️
کیه این خدا؟! :))))😍❤️
#الهــــــــے_العـــفو🌿🌎
@ghrt_alavi_eft_fatemi❤️🌱
*🍃 #بانو...
👑 #چادر کہ بہ سر کردے❗️
♨️ باید خیلی چیز ها را ز سر برون کنی...
🎈 یادت نرود تو بہترین و #ارزشمند ترین خلقت خدایے❗️
✨ #ریحانہ ے زیباے #خدا...
🌼 سخنت 🌼
🌸 رفتارت 🌸
🌺 ظاهرت 🌺
👒 بیانگر بانو بودنت هست❗️
♥️بانو بودن کم #مسئولیتی نیست...
😇 #مسئولیتپذیر ڪہ باشے...
ڪار حساس تر مےشود❗️
🌹 اینجا دیگر تنہا بحث چادر نیست...
🌸 #علاقہ و احساست 🌸
🌺 دخترانگے هایت 🌺
🌼 #زیبایے هایت 🌼
❤️ فقط و فقط میشود سهمِ #یڪ نفر...
💫 ڪسے ڪہ حتے بہ #باد هم #حسادت میکند اگر ببیند #زلف هاے پاکت را پریشان کرده❗️
❣ #تعهد داشته باش بہ این حسِ عاشقانہ...
🙂 متعہد بودن ڪار سختے نیست❗️
🌙مطمئن باش طعم شیرین #خوشبختے را میچشے...
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
@ghrt_alavi_eft_fatemi
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
پروفایـــــــل
مذهبــے
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
@ghrt_alavi_eft_fatemi
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
پروفایـــــــل
مذهبــے
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
@ghrt_alavi_eft_fatemi
❀••┈••❈🍂✿🌼✿🍂❈••┈••❀
سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز بهم نساخت، بدجوری مریض شدم. افتاده بودم گوشهی خوابگاه. یکی از بچهها برایم سوپ درست میکرد و ازم مراقبت میکرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمیشناختمش. اسمش رو که از بچهها پرسیدم گفتند: «مهدی باکری»
#تشیع_حقیقی🍃○°
عاشق اهلِ ترس نیست!
ناخدایی کہ از طوفان بترسد
هرگز بہ مقصد نمیرسد' (:🌱