#پیام_مخاطب https://eitaa.com/abedshahi/354 هستی! چه زود گذشت... وقتی نام او را میشنوم ناخودآگاه ذهنم گره میخورد به همین تابلوی نقاشی بهسرا! کودکی کوچک با چشمانی گرد و براق که موهایش را خرگوشی بسته بود و فارغ از همه هیاهوها با شیطنت کودکانه وارد سن شد. لحظه ورودش را خوب به یاد دارم، مادر با چادرش دست کودک را به سمت رنگ و سپس بوم رنگ هدایت می‌کرد، واقعا نمی دانید شاید همه نگاهشان به دست گره خورده هستی در دست مادر بود اما تلاش مادر مرا بیشتر محو حرکات خود کرده بود... مادری که مادرانه کنار کودک نشست، قدش را ببینید، نگاه منتظرش! دقیق همه را رصد می‌کرد، زاویه نگاهش و دستی که پشت دست کودک آماده است و با دست دیگر تابلوی بوم و رنگ را به صورت حائل نگاهداشته... از دید روانشناسی تفسیرش کنم هر کدام از این حالت‌ها ساعت ها حرف دارد و مجال سخن نیست. مادر! مگر مادر جز این است؟! نه! امروز تنها تولد یک فرزند نیست، امروز روزیست که یک مادر با افتخار و تمام قد به مادری قیام کرده است... مادر مهربان هستی نوشیدن شهد شیرین #قیام_مادری گوارای وجودت🌸 هستی جان تولدت مبارک 🎂 کانال پدربزرگ خوانده @abedshahi