eitaa logo
مهدی میرزائی
569 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
728 ویدیو
647 فایل
كانال رسمى حجت الاسلام مهدی میرزائی در زمينه نشر درسگفتارها، مواضع و سخنراني هاى ايشان و ارائه ومعرفی محتویات راهبردی در تربیت انسان تراز در تحقق تمدن مهدوی برای كاربران مي باشد. ▶️https://t.me/alab : ارتباط با ادمین📮
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت برای دسترسی آسان به محتوای تولیدی در کانال، موضوعات را بصورت هشتگ و برچسب‌گذاری نمایش می‌دهد. لیست دقیق هشتگ‌های به‌کار رفته در این کانال و وب‌گاه به شرح زیر است: ❗️توجه: محتوا در حال تکمیل شدن است. ▪️ (توضیحی مختصر درباره پایگاه جامع محتوایی هیأت) ▫️کتاب هیأت ▫️منشورات هیأت ▫️شعر هیأت (سبک) ▫️ستایشگر هیأت ▫️سخنران هیأت ▫️مقتل هیأت ▫️هیأت و خدمات‌اجتماعی ▫️هیأت و اقتصاد ▫️هیأت و خانواده ▫️هیأت و رسانه ▫️هیأت و هنر (استوری) ▫️راهبردی هیأت ▫️هیأت بین‌الملل ▫️مناسبت‌های مذهبی و ملی ▫️معصومین علیهم‌السلام ▫️موضوعات و محورها #فرزند_ایران ▫️قالب‌ها #تحلیل #ایده #فراخوان #آموزش #هم_اندیشی ▫️شخصیت‌ها #امام_خمینی_ره #امام_خامنه‌ای #حاج_قاسم_سلیمانی 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت ▫️@heyat_co 🌐 www.heyat.co
🔆 بنده پروری اهل بیت علیهم‌السلام تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند ● پس از رفتن مرحوم نظام رشتی از تهران به مشهد، زمانی که به امر حکومت عمامه‌ها را برداشتند و منبرها را تعطیل کردند، رضا خان ماموری به منزل ایشان فرستاد و تذکر داد که اگر منبر جور نشد، ناراحت نباشید؛ از این ماه، ماهی ۵۰ تومان بگرید و اگر خواستید در مدرسه‌ای که نزدیک منزلتان هست هفته‌ای دو ساعت شرعیات درس دهید؛ زندگانی شما اداره خواهند کرد. ایشان گفت: فکر می‌کنم و پاسخ می‌دهم. ● در مسیری که نظام از بازار سرشور تا حرم حضرت رضا علیه‌السلام می‌رفت، در بین راه فرش‌هایی برای فروش در وسط بازار گسترده بودند. نظام هم هر چند قدمی می‌ایستاد تا کمر خود را راست کند و به راه خود ادامه دهد. تصادفاً در مکانی که ایستاده بود فرشی مقابلش گسترده بودند و نظام هم خواهی نخواهی آن را نگاه می‌کند. پس از زیارت که به منزل می‌آید همسرش می‌گوید: آقای نظام این فرش را که فرستادید درس اندازه اتاق است. می‌پرسد کدام فرش؟! می‌گوید صبح این فرش را آورده‌اند و این نامه هم برای شما نوشته اند. ایشان نامه را می‌گیرد و می‌خواند. ● در نامه آمده بود: آقای نظام ایام بازنشستگی شماست. رد می‌شدم؛ دیدم شما به این فرش توجهی کرده بودید. شب اوّل قبرِ من هم فرش ندارد، این فرش را برای شب اول قبر خودم گرفته‌ام. امیدوارم الطاف ارباب شما شامل حال من شود و این را قبول فرماید. ● در ضمن مأمور رضا شاه آمده بود تا جواب نامه او را بگیرد. مرحوم نظام، نامه فرش فروش را به او می‌دهد و می‌گوید: ما در این خانه (خانه اهل بیت علیهم‌السلام) خدمت می‌کنیم، نخواهند گذاشت ما به جای دیگری احتیاج پیدا کنیم. @abhas313