در این تلاطم های آخر الزمانی وپراکندگی قلوب مسلمین که با فتنه های شیاطین شعله ور می َشود یادی از شهدا کنیم . ❤️یه لحظه فک کن الان تو جاده های بهشتی راهیان نور شهدا قرار داری.... #خوش_به_حال_شهدا 👇👇👇👇

#صوتی دل میزنم به دریا پا میزارم تو جاده راهی میشم دوباره با پاهای پیاده... 🎙#حاج‌مهدی_سلحشور

برادری در سیره انبیا #امام_قلبها👇👇👇

اگر تمام انبیا جمع بشوند در یک محلی، هیچ وقت با هم نزاع نمی‌کنند. اگر اولیا و انبیا را، شما فرض کنید که الآن بیایند در دنیا، هیچ وقت با هم نزاع ندارند. برای اینکه نزاع مال خودخواهی است. از نقطه نفس انسان پیدا می‌شود که آنها نفس را کشته‌اند. جهاد کرده‌اند و همه خدا را می‌خواهند. کسی که خدا را می‌خواهد نزاع ندارد. همه نزاعها برای این است که این برای خودش یک چیزی می‌خواهد، آن هم برای خودش یک چیزی می‌خواهد. این دو خودها تزاحم می‌کنند. این قدرت را می‌خواهد مال خودش باشد، آن هم قدرت را می‌خواهد مال خودش باشد. تزاحم می‌کنند. جنگ درمی‌آید. اگر مردم تربیت بشوند به تربیت انبیا که همه کتب آسمانی برای این تربیت آمده است، همه این نزاعها از بین می‌رود. همه این گرفتاریهایی که برای بشر است از بین می‌رود. برادر می‌شوند همه. همان طوری که در قرآن کریم همه را برادر خوانده است. مؤمنها برادرند. از این آیه استفاده این معنا می‌شود که چنانچه دو نفر به اخوت ایمانیشان عمل نکنند، برادر نباشند، مؤمن نیستند. «الْمُؤمِنُونَ اخْوَة» (2) اینکه برادر هستند. این مؤمنها برادرند. همان طوری که یک برادر برای برادر خودش خیر می‌خواهد، مؤمن این است. اگر یک وقت ما دیدیم که کسی برای برادرهای خودش خیر نخواست، نزاع راه‌ انداخت، هیاهو راه انداخت، این به طرف خودش بکشد، او به طرف خودش بکشد، این از ایمان معلوم می‌شود که حظ صحیح نبرده است. این که باید ایمان در قلب این تأثیر بکند، نکرده است. صحیفه ج۱۱ ص۳۸۲

أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنَيْنِ اِهْتَجَرَا فَوْقَ ثَلاَثٍ إِلاَّ وَ بَرِئْتُ مِنْهُمَا فِي اَلثَّالِثَةِ فَقِيلَ لَهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ هَذَا حَالُ اَلظَّالِمِ فَمَا بَالُ اَلْمَظْلُومِ فَقَالَ ع مَا بَالُ اَلْمَظْلُومِ لاَ يَصِيرُ إِلَى اَلظَّالِمِ فَيَقُولُ أَنَا اَلظَّالِمُ حَتَّى يَصْطَلِحَا . امام باقر(ع)فرمود: هر دو مومن كه از يك ديگر بيش از سه روز قهر كنند من از آن دو بروز سوم بيزارم عرض شد: يا ابن رسول الله اين سزاي ستمكار است گناه مظلوم چيست كه از او بيزار شوي؟ فرمود: چرا مظلوم به نزد ظالم نميرود تا او را گويد: تقصير با من بود و با هم آشتي كنند. خصال ج۲ص۱۸۳

🔰محل تنفس نخبه ترین وزبده ترین نخبگان تاریخ ؛نگاهی نخبگانی به حوزه ودانش های حوزوی در عصر مدرن ✍یادداشتی برای نوجوانانی که به حوزه می اندیشند 🆔@abhas313 👇👇👇👇

ممکن است شما به عنوان یک دانش آموز دوره دبیرستان در هر رشته ای که هستید در برهه ای از زندگی خود به تحصیل وعلم آموزی در کسوت طلبگی وورود به حوزه های علمیه فکر کرده باشید ویا حداقل چند لحظه ای بودن در کسوت روحانیت به ذهنتان خطور کرده باشد والبته بعد از کمی تامل وفکر کردن به افکارتان در این باره بخندید ومثلا بگویید ما کجا وکسوت روحانیت کجا ؟ومثلا با خود بگویید این کسوت یک جایگاه معنوی است وبا تیپ وقیافه وروحیات من سازگار نیست ویا اینکه بگویید حال وحوصله دعا واعمال عبادی را ندارید زیرا روحانیت بیش تر به دعا واعمال عبادی مشغولند ویا اینکه با خود حدیث نفس کنید وکمی آینده نگر باشید وبگویید خوب اگر پزشک ومهندس شوید اعتبار اجتماعی بیش تری در جامعه خواهید داشت ویا احتمال می دهید در این مکان علم جایگاه خاصی ندارد وفقظ وفقط به عبادت ودعا خواهید پرداخت . خوب در این یادداشت قرار است یک تصویر واقعی از نهاد حوزه برای شما دوستان عزیز دانش آموز ارائه بدهیم تا ابهامات ویا سوالات ذهنی تان پیرامون حوزه وروحانیت برطرف شده وپاسخ داده شود . 🆔@abhas313

📍علوم انسانی دانش های کلان برای مدیریت وطراحی جامعه مطلوب در کشورهای غربی به خصوص آمریکا که تمدن غرب را رهبری می کند وبه دنبال حاکمیت خود در عرصه جهانی است علوم انسانی بر خلاف علوم مهندسی وپزشکی نقشی مهم وجدی را ایفا می کند.در آماری که پیرامون خروجی های دوره دکترای کشور آمریکا در سال 2016از سازمان NFSمنتشر گردیده است بیش ترین خروجی دکتری مربوط به رشته های علوم انسانی است ؛به نوعی می توان گفت آمریکا وکشورهای غربی سرمایه گذاری اصلی خود را بر ورود نخبگان خود در علوم انسانی کرده اند .این در حالی است که در کشورهای آسیایی وغرب آسیا عمده جامعه نخبگانی علاقه مندی وافری به جذب در رشته های فنی ومهندسی دارند ورشته های علوم انسانی در این کشور ها در یک ضعف جدی به سر می برد. پیرامون جایگاه واهمیت علوم انسانی در همین حد باید بگوییم که این علوم دانش هایی هستند که به واسطه آن می توان جوامع را مدیریت کرد و با ایجاد نظام ها وشبکه هایی که توسط این علوم طراحی می گردد پیشرفت وتوسعه کشورها رقم می خورد .کشورهای غربی به خصوص آمریکا علاوه بر علم به این مقوله برای تسلط واشراف خود بر کشورهای دنیا ونگاه هژمون بزرگترین اندیشکده ها را به خود اختصاص داده است تا با مطالعه فرهنگ ووزیست بوم کشورهای دنیا میزان تسلط واشراف خود را بر این کشورها بیش تر کند .از همین سو نخبگان جوامع غربی در دانش های علوم انسانی جذب شده وبر روی آن ها سرمایه گذاری می شود واز ثروت نیروی انسانی سایر کشورها در مسائل فنی ومهندسی در جهت مدیریت جهانی خود بهره می گیرند .وقتی به حجم انبوهی از دانشجویانی مهاجری که به کشورهای غربی مهاجرت کرده اند تا در آن جا مشغول به ادامه تحصیل باشند می نگریم این نکته مورد تایید قرار می گیرد.هم چنین بسیاری از پروژه های مهندسی در کشورهای غربی به صورت مجزا در جهت طراحی یک ابرپروژه نظامی است که در راستای نظم نوین آمریکایی شکل گرفته است .به عبارتی می توان گفت این دسته از متخصصین هموار کنندگان نظام نوین جهانی توسط مدیران نخبه جامعه آمریکایی است که در حقیقت نخبگان علوم انسانی این کشور ها تلقی می شوند .برای نمونه به این گزارش توجه کنید ابوذر سیفی، پژوهشگر و مسئول توسعه آینده پژوهی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) در این باره به ایسکانیوز، گفت: «اگر بخواهیم بر مبنای system thinking پیش برویم، می توان شایعه تعمد غرب برای بورسیه ندادن به دانشجویان علوم انسانی ایران را جدی در نظر گرفت. به طور مثال مخترع یا نخبه ای در ایران روی یک قطعه کار می کند، دیگری در چین، تحقیقاتش را روی قطعه متفاوتی انجام می دهد و دانشمندی در اروپا تحقیق مجزایی را پیگیری می کند؛ اما در نهایت ایالات متحده آمریکا، قطعات را کنار هم قرار می دهد و محصولی جدید معرفی یا اکتشافی تازه رونمایی می کند.» مجموعه ای از شواهد نشان می دهد که کشورهای غربی پروژه هایی را به خصوص در عرصه صنایع نظامی تعریف می کنند وبه صورت مجزا در اختیار دانشجویان قرار می دهند که هر یک تکمیل کننده ابرپروژه وپروژه مادر است . 🆔@abhas313

📍رابطه علوم دینی با مساله مدیریت جوامع اساسی ترین تفاوت در علوم انسانی مدرن وغربی با علوم انسانی بر گرفته از معارف اسلامی ،منقطع بودن علوم انسانی غربی از معارف وحیانی است.در مبانی اندیشه دینی با توجه به این که خالق وهستی بخش انسان خداست از این رو بیش ترین معرفت وشناخت را نسبت به انسان دارد وسعادت وشقاوت انسان را بهتر از خود او می داند؛به همین سبب برنامه ای که او برای زندگی سعادتمندانه بشر از سوی انبیا عرضه می کند راقی ترین ولذت بخش ترین برنامه ای است که می توان برای بشر ارائه داد .اما جهان مدرن به سبب دوری از معارف وحیانی وبا روی آوردن به عقل خود بنیاد خویش مدعی برنامه ای سعادت بخش برای خود است که هر چه پیش می رود به نابودی خود مینجامد وامروز با بحران وخلا هویت ومعنویت روبروست.بسیاری از افسردگی ها وخود کشی ها وپوچ انگاری ها همه وهمه در روی برتافتن از معارف زلال وحیانی وانقطاع از آن است.البته در جهان غرب تلاش های گسترده ای در تدوین وطراحی این علوم صورت گرفته است که نمی توانیم این زحمات وتلاش ها را کتمان کنیم وموفقیت مرهون تلاش نیز از سنت های الهی است که اختصاصی به جامعه ایمانی ندارد وحتی غیر مومنین نیز در صورت تلاش به نتایجی دست خواهند یافت واز طرفی این سنت یک تهدید بزرگ برای جامعه ایمانی است که در صورت عدم تلاش عقب خواهد افتاد.با توجه به سنت سعی وتلاش که نسبت به جامعه ایمانی وغیر ایمانی مساوی است با این تفاوت که در صورت تلاش جامعه ایمانی برکت نیز از سوی خدا ضمیمه خواهد شد باید جامعه مسلمین تلاش های مضاعفی در تهیه وتدوین علوم انسانی مبتنی بر معارف دینی کند .یعنی با توجه به اقتضائات زمانه وپیشرفت های فناورانه ای که در جهان کنونی صورت گرفته که بسیار متفاوت با گذشته است از این رو باید تلاشی مضاعف صورت گیرد تا از ماحصل آنچه در منابع دینی موجود است در جهت تدوین این دانش ها استفاده شود .منابع دینی به سبب ادبیات خاص وفضای خاصی که بر آن حاکم است وخیلی در این یادداشت به توضیح آن نخواهیم پرداخت نیازمند ابزارهایی است تا خوب فهم شود وبرای فهم آن نیازمند تجهیزاتی است که بدون این تجهیزات توانمندی فهم آن وجود نخواهد داشت ویا فهمی اشتباه از ان صورت می گیرد.به شخصی که توانمندی قابل توجهی در فهم منابع دینی را داشته باشد مجتهد می گویند که با تسلط وتضلعی که بر منابع دینی دارد می تواند مراد صاحب شریعت را به خوبی متوجه شده ومنتقل کند . 🆔@abhas313

📍معرفی برخی از نخبگان جوامع غربی متخصص در فرهنگ اسلامی وشیعی همانطور که در یادداشت های قبلی گفته شد تصور ما این است که نخبگان باید در عرصه های مهندسی وپزشکی ورود کنند و حال آن که در کشورهای غربی به خصوص آمریکا عمده خروجی های تحصیلی آن ها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند ونخبگان این جوامع در اندیشکده ها وبنیاد های علوم انسانی مشغول هستند. در ادامه مطالب به معرفی برخی از مهم ترین نخبگان جوامع اروپایی وآمریکایی که در تفسیر وتاریخ وحدیث اسلامی سال ها کار کرده اند می پردازیم . . «تئودور نولدکه» (Theodor Noeldeke): این مستشرق بزرگ آلمانی در سال 1836 م. در «هامبورگ» به دنیا آمد. وی در سال 1856 م. با رساله تاریخ قرآن به درجه دکتری نایل آمد. این کتاب در اصل، به زبان لاتینی به نگارش درآمده بود و در سال 1860 م. منتشر شد. پس از مرگ وی «اوتو پریتسل» (Otto Pretzl) این کتاب را کامل کرد و با عنوان تاریخ نص قرآنی به طبع رسانید. این کتاب، حاوی مطالب بسیار مهمی درباره قرآن و علوم قرآنی است و در زمره مهمترین کتابهایی است که مورد انتقاد و خشم مسلمانها قرار گرفته است. 2. «اگناس گلدزیهر» (Ignaz Goldziher): او از بزرگترین مستشرقان آلمانی زبان و مجاری نژاد و صاحب آثار بسیاری در زمینه «اسلام‏شناسی» است. وی در یک خانواده یهودی ‏الاصل در سال 1850 م. در شهر «اشتول فسنبرگ» به دنیا آمد و در سال 1921 م. در بوداپست وفات یافت. او در دانشگاههای «بوداپست»، «لایپزیک»، «برلین» و «لیدن» تدریس کرد و در «سوریه»، «الجزایر»، «فلسطین» و «مصر»، فعالیتهای علمی و فرهنگی داشت. در «الازهر» نزد استادانی همچون «محمّد عبده» به فراگیری دانشهای اسلامی پرداخت و در «سوریه» با «شیخ طاهر الجزایری» عضو مجمع علمی دمشق و مدیر کتابخانه ظاهری آشنا شد و بهره‏ ها از وی برد. آثار و اندیشه‏ های وی مورد غضب فراوان مسلمانان قرار گرفته است؛ بویژه این که از خانواده‏ای یهودی بوده است. مهمترین کتاب وی مذاهب تفسیری در میان مسلمانان است. این کتاب در سال 1920 م. در شهر «لیدن» به چاپ رسیده است. او علاوه بر این کتاب، دارای آثار متعدد در زمینه قرآن‏ پژوهی است. 3. «رژی بلاشر» (Regis Blachere): این مستشرق فرانسوی در سال 1900 م. در حاشیه «مونروگ» در پاریس به دنیا آمد. در سال 1915 به مراکش سفر کرد.o وی تا سال 1970 م. استاد کرسی زبان عربی بود. یکی از مهمترین آثار وی درباره قرآن، در آستانه قرآن و نیز ترجمه قرآن به زبان فرانسه است. لازم به ذکر است که این ترجمه قرآنی، همانند غالب ترجمه ‏های مستشرقان، بر حسب ترتیب زمانی نوشته شده بود، امّا در سال 1957 م. بر حسب ترتیب مصحف مرتّب گشت. کتاب در آستانه قرآن در سال 1958 م. در پاریس به نگارش درآمد و ترجمه آن به فارسی توسط مرحوم «دکتر محمود رامیار» انجام گرفته است. 4. «ریچارد بل» (Richard Bell): وی یک مستشرق انگلیسی‏ الاصل بود که در دانشگاه «ادینبورگ» زبان عربی را به خوبی آموخت. او قرآن را به انگلیسی ترجمه کرده است. پس از این ترجمه، مهمترین اثر وی راجع به قرآن، کتابی است با عنوان مقدمه ‏ای بر ترجمه قرآن. این کتاب در دانشگاه «ادینبورگ» به چاپ رسید. وی در این اثر می ‏گوید: مهمترین تأثیر بر شخصیت پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم از طرف محیطهای بومی؛ مانند یهودیت، نصرانیت، و وثنيّت و نیز محیط های خارجی؛ مانند مجوسیت و آیین زرتشت بوده است. این کتاب را شاگرد و دوست «بل»؛ یعنی «مونتگمری وات» بازنگری و بازنگاری کرده است. 5 . «مونتگمری وات» (W.Montgomery Watt): از مستشرقان بزرگ و صاحب آثار بسیاری در زمینه «اسلام ‏شناسی» است. مهمترین کتاب وی در زمینه قرآن‏ پژوهی، بازنگری و بازنگاری مقدمه‏ ای بر ترجمه قرآن، اثر استادش، «ریچارد بل» است که شرحش گذشت. همچنین تفسیری به انگلیسی بر قرآن دارد. او صاحب مهمترین سیره نبوی است که به دست یک مستشرق یا محقق غیرمسلمان نگاشته شده است؛ در دو جلد که جلد اوّل آن، «محمّد در مكّه» و جلد دوم آن، «محمّد در مدینه» است. رهیافت او به اسلام، بسیار دوستانه و همدلانه است. او به همه مستشرقان و غربیان اعلام کرده است که باید ولو برای رعایت اخلاق و عرف تحقیق هم که شده، قرآن را کتاب حضرت محمّد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم و اثر او ندانیم، بلکه مانند مسلمانان، آن‏را وحیانی و الهی بشمریم. 🆔@abhas313

📍متخصصین غربی کتاب اصول کافی مرحوم کلینی ویلفرد مادلونگ ویلفرد فردیناند مادلونگ W. Madelung (۱۹۳۰ – ۲۰۲۳ م) اسلام‌شناس و استاد تاریخ اسلام دانشگاه آکسفورد به مناسبت ترجمه برخی آثارش از جمله کتاب مشهورش با عنوان جانشینی محمد (ص)، چهره ای نام آشنا در ایران است. مادلونگ چند مقاله درباره الکافی دارد آندره نیومن از استاد آندره نیومن درباره الکافی کلینی چندین اثر شایسته توصیف و تحلیل است‌‌. / مقاله «آموزه غیبت امام عصر در دیدگاه کلینی و نعمانی» (۲۰۰۲ م) رابرت گلیو از پژوهش‌ها‌ی دکتر رابرت گلیو درباره الکافی کلینی می‌توان به مقالات زیر اشاره کرد: مقاله «پیوند حدیث و فقه؛ مجموعه‌ها‌ی رسمی احادیث امامیه»(۲۰۰۱ م) مارسین کاوسکی دکتر مارسین کاوسکی در سال‌ها‌ی ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ میلادی دو مقاله درباره الکافی کلینی منتشر کرد که ترجمه فارسی ‌‌آن‌ها در مجموعه مقالات کنگره هزاره کلینی آمده است‌‌ تمیمه دائو تمیمه دائو ( Tamima Bayhom-Daou) در رساله دکتری خود با عنوان رساله خود با عنوان The Imami Shii Conception of the Knowledge of Imam and the Sources of Religious Doctrine in the Formative Period: From Hisham B. Al-Hakam (d. ۱۷۹ A.H.) to Kulini (d. ۳۲۹ A.H.). ( ۱۹۹۶ م ) از جمله پژوهشگرانی است که تصویر دکتر امیر معزی از شیعه با تاکید بر دو مؤلفه غلو و باطن گرایی را نقد کرد‌‌. مراجعه تفصیلی در این لینک https://hadith.net/PrintSourceText.aspx?n=145&e=76983&p=1 🆔@abhas313

📍اعتبار علمی علوم حوزوی *خیلی ها سوال می پرسند ومی گویند آیا واقعا تحصیل در حوزه ارزش واعتبار علمی دارد ؟ در پاسخ باید بگوییم هم شیوه تحصیل وهم علومی که در حوزه به شما ارائه می گردد بسیار دقیق تر ومعتبر از نهاد دانشگاه است ؛زیرا روش تحصیلی در حوزه های علمیه بسیار دقیق وموشکافانه است ویکی از مهم ترین مزایای حوزه نسبت به دانشگاه در همین ویژگی منحصر به فرد حوزه های علمیه است زیرا یک محصل باید دانش را در مراحل مختلف بیاموزد ویکی از مهم ترین مراحل مباحثه وارائه درس به هم دوره ای های خود است ؛شما با مباحثه های مستمر مهارت های متعددی را می آموزید که در غوطی هیچ عطاری یافت نمی شود وهمین روش موجب تسلط واشراف شما بر مباحث علمی می شود اما در دانشگاه با توجه به خلا این روش ها به ذبح آموزه ها منتهی می شود .از سویی غیر از روش دقیق وموشکافانه آموختن که در نهاد حوزه وجود دارد شما علومی را فرا می گیرید که متاسفانه جایش در دانشگاه خالی است ؛یعنی علومی که پایه تمام علوم دیگر است وبا آموختن این علوم در هر علم دیگری وارد شوید توانمندی نظریه پردازی وارائه ایده های جدید را خواهید داشت ؛به عبارتی می توان گفت با کسب این علوم کلید های خلاقیت وابتکار در سایر علوم در دستان شما قرار می گیرد ودر صورت نبود این کلید ها قدرت خلاقیت وابتکارتان بسیار کاهش می یابد ونمی توانید در حوزه علوم خلاقانه بیندیشید ومبتکرانه به ارائه نظریات جدید بپردازید .علومی مانند منطق ،اصول فهم وفلسفه از جمله علوم مادری هستند که بر هر علم اموزی واجب است تا آن ها را به عنوان کلید همه علوم بیاموزد تا استدلال های نادرست را تشخیص دهد ومقصود ومراد هر گوینده ونویسنده ای را درست تشخیص دهد تا بتواند ایده ای نو بر پهنه علم دراندازد واز سویی با فهم فلسفه بتواند در دانش ها عملیات فلسفیدن را صورت دهد .بنابراین کسی که با روش عمیق حوزوی درس بخواند وعلوم مادر وپایه ای را در حوزه مسلط گردد این توانمندی را دارد در هر علم دیگری وارد وکرسی نظریه پردازی دائر کند .به همین دلیل وقتی به بزرگان واندیشمندان مسلمان خود می نگریم همه مشی فقیهانه وحکیمانه داشته اند وبا تسلط بر دانش های مادر در علوم تجربی وریاضی نیز طرحی نو در انداخته اند ؛بوعلی ها ،رازی ها ،خیام ها و....از جمله اندیشمندان علوم تجربی مسلمانی هستند که قبل از کرسی نظریه پردازی در علوم تجربی اندیشه های خود را با مبانی اصول وفلسفی ومنطقی تقویت واستوار کرده اند . 🆔@abhas313