🌸 رنگ آمیزی زیبا و جذاب 😊
❣️ حتماً ببین، بکش و رنگشون کن ✅
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #رنگ_آمیزی
📎 #کودکانه
📎 #نقاشی
@setadznj1
1️⃣1️⃣6️⃣ قصه شب
💠 «امام جواد و گوسفند گم شده»
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 موضوع قصه: ضررهای قضاوت عجولانه
🔷 همه به سمت خونه ای که امام گفته بود رفتن. وقتی گوسفند رو دیدن، همه روی سر صاحب خونه ریختن، قبل از اینکه حرفی بزنه، حسابی اون رو کتک زدن. مرد بیچاره داد میزد و می گفت: به خدا اشتباه می کنید، بذارید بگم چی شده! اما اون ها بدون این که به حرف هاش اعتنا کنن، اون بیچاره رو کشون کشون، در خونه امام جواد بردن.
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید.
📎 #قصه_شب
📎 #ابتدایی
📎 #کودکانه
@setadznj1
🌺 سیزدهمِ ماهِ رجب
🌸💚🌼♥️🌸
🌷سلام سلام امام علی
🌱اول امام امام علی
🌷خوش آمدی خوش آمدی
🌱تورو میخوام امام علی
🌷خوشحال وشاد و خندونم
🌱با بچه ها تا می تونم
🌷خنده کنم دست بزنم
🌱قدرتو مولا میدونم
🌷بهت بگم چه غم دارم؟!
🌱توو دنیا من چی کم دارم؟!
🌷بیام نجف پیشِ شما
🌱 که آرِزو حرم دارم
🌷یه شب شما رو میدیدم
🌱تووی بهشت گل میچیدم
🌷بود شبِ میلادِ شما
🌱توو خوابِ خوش میخندیدم
🌷سیزدهمِ ماهِ رَجَب
🌱گفتند همه یا لَلعَجَب
🌷کعبه چو گل شکفته شد
🌱آمد اِمامِ مُنتَجَب
🌷علی امامِ عارفان
🌱علی امامِ انس وجان
🌷نامِ تو مرتضی علی
🌱به ناتوان دهد توان
🌷سلام سلام امام علی
🌱اول امام امام علی
🌷خوش آمدی خوش آمدی
🌱تورو میخوام امام علی
✍🏼شاعر: سلمان آتشی
📎 #کودکانه
📎 #شعر_کودکانه
📎 #روز_پدر
📎 #میلاد_امام_علی
@setadznj1
🌺 دوازدهم بهمن ماه
روز تاریخی ورود
امام خمینی به ایران
🌸🌼🍃🌼🌸
🌸 در دوازده یِ بهمن
🌱 کوچه ها پر از شادی
🌸 جمع گشته یک ملت
🌱 گردِ بُرجِ آزادی
🌸🍃
🌸 رهبرم فرود آمد
🌱 در محلِ مهرآباد
🌸 تا شود دلِ ملت
🌱 از زیارتِ او شاد
🌸🍃
🌸 درهوایِ بهمن ماه
🌱 رهبرم بهار آورد
🌸 با قدومِ زیبایش
🌱 باغِ گل به بار آورد
🌸🍃
🌸 چهره ی درخشانش
🌱 باصلابت و خندان
🌸 لا بلایِ گفتارش
🌱 آیه آیه یِ قرآن
🌸🍃
🌸 رهبرم خمینی آن
🌱 رهبرِ مسلمانان
🌸 در بهشت زهرا او
🌱 نزدِ ملتِ ایران
🌸🍃
🌸 گفت رمزِ پیروزی است
🌱 « لا اله الا الله »
🌸 سرفرازی و عزت
🌱 حاصل آید از این راه
🌸🍃
🌸 جشن و شورِ پیروزی
🌱 می رسد ز بهمن ماه
🌸 رمزِ اقتدارِ ماست
🌱 « لا اله الا الله »
🌸🌼🍃🌼🌸
📎 #کودکانه
📎 #شعر_کودکانه
📎 #دهه_فجر
📎 #ورود_امام_خمینی_به_ایران
@setadznj1
💠 تنبلی ممنوع
🔻 ظهر بود و آفتاب وسط آسمون بود، جوونی از کنار مزرعه امام صادق علیه السلام رد شد. با تعجب دید امام مشغول بیل زدن هستن. و تمام لباساشون خیس عرق شده.
جلو رفت و گفت: بیل رو بدید تا بقیشو من انجام بدم. امام لبخندی زدن و گفتن: دوست دارم برای به دست آوردن روزی، خودم تلاش کنم.
📚 الکافي، ج5، ص76.
📎 #کودکانه
📎 #یک_حدیث_یک_درس
📎 #بچه_شیعه
💠 راوی غدیر
🔻عبدالرحمن خیلی از بی وفایی مردم کوفه ناراحت بود، شب عاشورا به بریر گفت: خودم از این مردم کوفه برای امام بیعت گرفتم، چقدر برای این مردم بی وفا از غدیر خاطره گفتم.
🔸بریر که این حرف های تلخو می شنید، همش شوخی می کرد و می خندید، اما وقتی ناراحتی عبدالرحمن رو دید گفت: من الان پیرمرد شدم، اما توی جوونی هم اهل شوخی نبودم، علت خوشحالی من بهشتیه که داریم به سمتش میریم.
📌طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۳
📌انصار الحسین علیه السلام، شمس الدین، ج۱، ص۹۷.
📎 #داستان_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #عزاداری
📎 #بچه_شیعه
💠 بهونه های آبکی
❇️ بعضی ها امام حسین علیه السلام رو به بهانه يك دست صدا ندارد تنها گذاشتند.
🔴 مثلا: ضحاک بن عبدالله مشرقی تا ظهر عاشورا پشت سر امام بود و نماز خواند، اما بعد گفت: اگر من در این سپاه بمانم، کمک خاصی نمی توانم انجام دهم. می روم و مقابل او می ایستم، اما فقط سکوت می کنم و نمی جنگم.
🟡 این طور شد که عده زیادی از این سپاه، در همین جا ماندند و به بهانه یک دست صدا نداره حسین فاطمه را تنها گذاشتند.
🟠 در راه خدا یک دست اگر خدایی باشد، اثری به بلندی تاریخ دارد.
📎 #داستان_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #بهونه_آبکی
📎 #بچه_شیعه