هدایت شده از سعیده کرمانی
#غزل
#سعیده_کرمانی
#میخواستمکهخیمهبهسامانشودنشد
#مرثیه
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
میخواستم که خیمه به سامان شود نشد
غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد
گفتم در این دقایق آخر اگر شده
روی پر اضطراب توخندان شود نشد
روی لب علی که خودش چشمهی بقاست
یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد
با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر
از سنگها جدا دل انسان شود نشد
هرکس که در میان جماعت مردد است
شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد
جز تیر حرمله که سر از پا نمیشناخت
یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد
شرمنده ام رباب که آغوش زخمیام
میخواستم براش نگهبان شود نشد
تا پشت خیمهها برسم خواستم کمی
دستم عمود این سر بی جان شود نشد
از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای
دفن علی برای من آسان شود؟
نشد
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
☆..کߊܦ̇ܘ ܠߊࡐ..☆
ســــــلــام بــه کــانالمون خــوش اومــدید♡
Date channel: 1403/4/19
اینجا قـــراره کـــــلی کلیپ،رمان ،عکس و شعر داشته باشیم
امــید وارم خوشتون بیاد
و در کـــنار ما لـــذت بــبــریــد
𝐵𝑒𝑙𝑖𝑒𝑣𝑒 𝑡𝒉𝑎𝑡 𝑦𝑜𝑢 𝑑𝑒𝑠𝑒𝑟𝑣𝑒 𝑡𝒉𝑒 𝑏𝑒𝑠𝑡 𝑙𝑖𝑓𝑒..🦋
https://eitaa.com/kafelove16
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر
به میدان می رود تا پیکرش را جا گذارد عشق
تنش را تکه تکه در دل صحرا گذارد عشق
به میدان می رود بدر و احد زیر سپر دارد
به قعر خندقش صد لشگر از اعدا گذارد عشق
به صوت وصورت وسیرت به پیغمبر شبیه اش نیست
که نامش را کنار حضرت طاها گذارد عشق
چه شیرین کرده بی تابی او کام شهادت را
چه خوش وقتی ست وقتی که به میدان پا گذارد عشق
به قد قامت چو گلدسته علی خیر العمل دارد
به هر نیت به جز الله اکبر.. لا گذارد عشق
میان چک چک شمشیر وقتی تشنه تر میشد
لبش را در دهان تشنه ی دریا گذارد عشق
به معنی لن تنالو البر حتی تنفقوا یعنی
که از مما تحبون بهترین را واگذارد عشق
صدای خشک شمشیر از گلوی تشنه می بارد
سر بی تاب را بر نیزه آن بالا گذارد عشق
شکست آیینه و چندین برابر گشت زیبایی
بنای کل نور واحد از این جا گذارد عشق
«لیال عشر» «والفجر» شب تاریک تاریخ است
که نام کربلا را «عروة الوثقي » گذارد عشق
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
ای پیکر صدپاره ی صد چاک حسین
ای خون تو از تبار گل پاک حسین
از سرخی گودال دل عرش افتاد
لولاک کما خلقت الافلاک حسین
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
در مشهدت آفتاب برپا کرده
یک روضه کنار آب برپا کرده
با ذکر حسین صحن سقاخانه
دریا شده انقلاب برپا کرده
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
خورشید رفته از شب و ماه اسارت است
قرص قمر در عقرب شوم مدارها
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
آتش زده است صورت گل را عذارها
افتاده خون به ساحت سرخ انارها
آماج تیر غمزه و غم توأمان شده
دل برده است معرکه از بیشمارها
سردار سر ندارد و افتاده روی خاک
پاشیده خون به پیکرهی استوارها
بر روی نیزه از وسط دشت میبرند
سردارهای قافله را نیزهدارها
باغ از کمر شکسته به شلاق میکشند
گلهای تشنه را همه از بین خارها
خورشید رفته از شب و ماه اسارت است
قرص قمر در عقرب شوممدارها
تنها عمود خیمه ولی ایستاده است
با اقتدار زیر تمام فشارها
یک زن که بوی عطر شب چادرش شده است
آرام بیقرار دل بیقرارها
هر جا گشوده بند زبان را بریده است
نیش زبان چرکی و مسموم مارها
هر جا که خطبه خوانده به آتش کشانده است
کاخ سیاه سلطنت نابکارها
یک زن رسول لشگر هفتاد و دو تن و...
یک زن امیر قافلهی سربدارها
زینب شروع کرب و بلایی دوباره است
زینب ادامه ی همه ی اقتدارها
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را
آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را
یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند
شرح سیاهکاریِ چرخِ خمیده را
القصّه هر کَسی به طریقی ز روی مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟ 😭
چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد
آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
#امام_حسین
#ایرج_میرزا
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
داستانِ کربلا به سر رسید و قصّه ناتمام ماند
امتدادِ روضه را بخوان
که مجلسِ یزید هست
بعدِ کربلا هنوز هم
شهید هست...
#علی_داودی