eitaa logo
آب وآجر.الهه بیات مختاری
247 دنبال‌کننده
371 عکس
140 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام به صبح به دیواری که از آفتاب بالا میرود @aboajor
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کودکی در روستا این شکلی بود خانه های کاهگلی درخت و باد و آسمان و آب که صدایش همه جا بود ما آن موقع نمی‌دانستیم روزی فرا خواهد رسید که تصویر چیزی که در واقعیت اش زندگی کرده ایم حسرت روزهای میان سالی مان شود @aboajor
پاییز هم دلتنگ خانه های قدیمی ست پاییز هم دلش میخواهد گوشه ی دنجی پیدا کند و برگ هایش را آنجا پهن کند پاییز هم با آن همه رنگ و زیبایی میداند همان خانه ی کاهگلی بی رنگ اگر باران بخورد چه ها که نمیکند با آدم.... آدمی که دلش برای شهر تنگ نمی‌شود ! @aboajor
این زندگی بیمارستانی‌ست که در آن هربیماری در آرزوی عوض کردن تخت‌هاست. یکی می‌خواهد روبه‌روی بخاری درد بکشد و دیگری گمان می‌برد کنار پنجره شفا خواهد یافت… @aboajor
‏ما کسانی را بیشتر دوست می‌داریم ‏که زخم‌هایمان ‏شبیه هم باشند. ‏ ‏‌احمد حامدی‌ @aboajor
کس ندانست که چون زخم جگر‌سوز نهانی سوختم سوختم از حسرت و لب باز نکردم @aboajor
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره‌راه زندگانی را @aboajor
در اینکه زن یک اثر هنری است، هیچ شکی نیست. @aboajor
آب وآجر.الهه بیات مختاری
در خاطره های روشنم خنده ی توست هر صبح اشاره ای به آینده ی توست می آمدی و الهه ی خوشبختی می گفت که
در خاطره های روشنم‌ خنده شدی خورشید شدی و ماه تابنده شدی تا نام تو را به این رباعی گفتم در عاطفه ی شعر پراکنده شدی 😊 @aboajor
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می‌کند: «سه‌شنبه را به هیاهوی هفته برگردان» شب شعر و ترانه همراه با آیین رونمایی از کتاب «سه‌شنبه» اثر ملیحه آخوندی با حضور محمدکاظم کاظمی بی‌بی سمانه رضایی و شاعران برجستۀ خراسان همراه با اجرای گروه موسیقی ارغنون گاه: سه‌شنبه، ۱۷ مهرماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۳۰ جایگاه: دانشگاه فردوسی مشهد، مجتمع کانون‌های فرهنگی، تالار رودکی
هدایت شده از " ققنوس". مرضیه موفق
در خاطره های روشنت، خنده شدم از "عاطفه" ی "الهه" آکنده شدم زان آتش عشقت که به جانم افتاد "ققنوس" شدم، شبی که زاینده شدم 😊 https://eitaa.com/Ghoghnooooooos
هدایت شده از حاجی پور
به بهانه ی تولد.... متولد شده است با قلمت معبد پر شکوه مضمون ها شعر تو می شود الهه ی عشق می‌برد عقل و دین یونان را مادری پر شکوفه دستانت دامنت را بهار می گویند لای لایی بگو ،قناری ها حنجرت را سه تار می گویند تو خزان غمی که لبخندت طعم انگور عسگری دارد گر چه سرخ است انار و دلخون است با تو احساس بهتری دارد پادشاه فصول پاییز است چون که رنگ تو را به خود دیده باد پوشیده دامنی قرمز دور تقویم باغ رقصیده ....