eitaa logo
به یاد ابوکوثر
207 دنبال‌کننده
109 عکس
136 ویدیو
1 فایل
مکانی برای دل نوشت... @abokosar110
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آقا روایت می کنن: در زندان از راه رسید با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند.نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، در خاطرم گذشت خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ به ویژه ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، به خوبی وارد است نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم مدتی بعد شام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود نخستین روز بر این منوال گذشت روز دوم نگهبان اطلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده است همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل تهیه و صرف چای آوردند لذا افطاری خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم این کار هر روز تکرار شد🌱 منبع|📚خون دلی که لعل شد 🌱|@abokosar313