eitaa logo
ابــووصـال؛
1.9هزار دنبال‌کننده
479 عکس
62 ویدیو
1 فایل
[ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ] • -شهیدمحمدرضا‌دهقان‌امیری 🌷 • ولادت: ۷۴/۱/۲۶ شهادت: ۹۴/۸/۲۱ • پل‌ارتباطی - https://daigo.ir/secret/4480418493 تبادل: @hero_135 -کپی؟‌با‌ذکر‌صلوات ؛
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃 💌✨ یادت هست تا سر سفره مے آمدے دست را دراز میکردے ظرف خرما را به سمت تڪ تڪ ما دراز میکردے و میگفتے: میخوام ثواب مهمان ڪردن روزه دار به من برسد ... ☺️😍 محمدرضا با این سن ڪمت مگر براے پریدن به آسمــــان چقدر ثواب نیاز داشتے؟؟؟✨ چرا اینقدر خاطره درون ذهن و قـلـب ما جا گذاشتے ..... 🍃 🌷 📚 💌 🍃| @Abo_Vasal
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 💌 محمدرضا خیلی هیئتی بود و حضورش در مراسم ها و مجالس اهل بیت علیهم السلام ترک نمی شد. همین هم باعث شده بود تا زمینه های اعتقادی و معنوی اش عمیق تر و شوق شهادت در او ریشه دار شود.🍃 مدرسه که بود اغلب شبها🌙 در هیئت دانش آموزیشان می ماند و به کارهای اجرایی علاقه مند بود. شب_های در یک شب، به چند هیئت و مسجد می رفت و استفاده می کرد. گاهی هم برای آخرین مجلسی که قصد رفتن داشت، می گشت تا جایی پیدا کند که شام می دهند!! با اینکه می توانست به خانه🏡 رود ولی روی این قضیه اصرار داشت؛ می گفت: "غذای هیئت یه چیز دیگه ست"✨ ـــــــــــــــــــــــــــــــ 🌷 🍃| @Abo_Vasal
بسم‌رب‌الشهد‌دالصدیقین 💫 با یکی از رفقایش به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر از اراذل اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر میخواهند دخل را خالی کنند.😳 ترس و وحشت عجیبی بین مردم بود 😖و کسی جرئت نداشت کاری کند محمد رضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا کاری کند، اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی که آنجا بوده را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله و گردن او را می شکافد. زخمی به عمق یک بنده انگشت در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد. آن موقع فقط چهارده سالش بود که میخواست امر به معروف کند و جانش را هم به خطر انداخت.🙃💔 🌷 🍃| @Abo_Vasal