eitaa logo
صالحین (تجیر) ابوزیدآباد و حومه
126 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
720 فایل
کانال مربیان، معلمین،والدین و هادیان سیاسی http://eitaa.com/abozeiedabad منطقه ابوزیدآباد-بخش کویرات آران بیدگل استان اصفهان* لینک کانال@abozeiedabad ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/snatkar1364
مشاهده در ایتا
دانلود
نوروز و ايام عيد كه مي‌شد در شرايط عادی جبهه و جنگ تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود ... عيدی بچه‌ها، سكه‌های يك تا پنجاه ريالی و اسكناس‌های صد تا هزار ريالی متبرك به دست امام(ره) بود؛ همچنين پول‌هايی كه يادگاری نوشته خود بچه‌ها يا فرماندهان بود. غذاهای اين ايام بهترين غذاها بود و پذيرايی با ميوه و شيريني در همه جا داير... دركنارهمه‌اين نعمتها مراسم‌جشن و سرور بود تئاترها و نمايشنامه‌هاي نشاط آور كه بچه‌ها خود تهيه و اجرا می‌كردند و نمايش فيلم‌های سينمايی كه زحمت تدارك آن‌ها را نيروهای واحد تبليغات می‌كشيدند....
🌹🌹 گفتم پدرشم، با من این حرف ها را ندارد. گفتم حسین، بابا! بده من لباساتو می شورم یک دستش قطع بود. گفت: نه چرا شما؟ خودم یه دست دارم با دوتا پا نیگا کن. نگاه می کردم، پاچه ی شلوارش را تا زد بالا، رفت توی تشت لباس هایش را پامال می کرد. یک سرلباس هایش را می گذاشت زیر پایش، با دستش می چلاند. پدر شهید حسین خرازی منبع:زندگی به سبک شهدا
278.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توجه شمارو به این کلاس درس ۱۴ ثانیه‌ای جلب میکنم! فرمانده ای که دست سربازش را میبوسد...
در سن ۱۱ سالگی ... به عضویت پایگاه مقاومت بسیج مسجد سیدالشهداء باغملک درآمد و فعالیت مذهبی خود را به‌عنوان مؤذن و مکّبر دراین مسجد شروع کرد.او توانست جوانان‌زیادی را به محافل‌ مذهبی جذب‌ نماید که این فعالیت در سطح‌ اسـتان بی‌ نظیر و قابل تحسین بوده است .
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت امیر عبداللهیان از اخلاص حاج قاسم سلیمانی کسی که مانند همرزمانش تکیه زدن بر نخل های نیمه سوخته فاو را از تکیه زدن بر صندلی ریاست در تهران با ارزش تر می دانست...
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این حاج قاسم کی بود که تا اسمش میاد همه اینجور براش اشک میریزن ببینید صحبت‌های آیت الله جوادی آملی که وقتی حاج قاسم کفنش رو براش میبره چی میگه
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیف شنیده نشده شهید سپهبد سلیمانی درباره شهید سپهبد صیاد شیرازی: صیاد سلمان ارتش بود
⭕️عکسی دیده نشده از سردار حاجی‌زاده در کنار و روایت سردار حاجی‌زاده از نحوه گرفتن انتقام خون شهید صیاد: 🔸منافقین کوردل برای انتقام از شکست سنگین در عملیات بزرگ مرصاد و انهدام ستون‌های نظامی‌شان که با مدیریت و فرماندهی شهید صیاد شیرازی نقش بی‌بدیلی در شکست آنها داشت، او را ترور کردند و به‌فاصله کوتاهی رزمندگان یگان موشکی سپاه با شلیک صدها فروند موشک به‌سوی پادگان اشرف انتقام رفیق شهید خود را گرفتند و ضربه فراموش‌ نشدنی به منافقین وارد کردند. 🔹در این عملیات ویژه که با همکاری وزارت اطلاعات اجرا شد، ابتدا با یک ضربه مختصر منافقین را برای مراسم تدفین کشته‌ها به قبرستان مروارید مقر اشرف در نزدیکی بغداد کشاند و بعد از اطمینان از تمرکز نیروها با ضربات سنگین موشکی انتقام این شهید عزیز از منافقین کوردل گرفته شد.
✳ سه دقیقه با پدرم صحبت کردم؛ از حقوقم کم شود! 📌 از مواردی که شهید صیاد رعایت می‌کرد حقوق بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام. ما در طول این مدت تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم که رسید همه‌ی این پرداختی‌ها هم موجود است. شهید صیاد یک پیکان داشت در حالی که ده‌ها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز می‌کرد و می‌گفت کارهای شخصی را با ماشین شخصی‌ام پیگیری کنید. 👤 راوی: حسن کلانتری رئیس دفتر سابق 📚 از کتاب 📖 ص 70
| | ✍ غذایِ روحِ یک مهندسِ شهید وقتی صدای اذان رو می‌شنید ، دست از غذا خوردن می‌کشید و می‌رفت نماز بخونه. بهش اصرار می‌کردیم و می‌گفتیم: غذات سرد میشه ، تمومش کن ، بعد برو نمازت رو بخون اما محمود می‌گفت: اگه نروم نماز بخونم، غذای روحم سرد میشه... 🌷 📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه 35 🕊
🌹🌹 يكي از هم رزمان شهيد دلاور عباس بابايي نقل مي كند: «هيچ گاه كسي به اين زيبايي مرا امربه معروف نكرده بود و اگر كسي به غير از اين روش به من گفته بود، اثري روي من نداشت. آن موقع، شهيد بابايي، فرمانده پايگاه هوايي اصفهان بود. در دوران حكومت شاه، يك روز بعد از ظهر درحالي كه مست و لايعقل به طرف خانه مي رفتم، ناگهان بابايي و محافظش را مقابل خودم ديدم. پيش خودم گفتم كارم تمام است. وقتي به من رسيد، نگاه مهربانانه و معناداري به من كرد، ولي حرفي نزد. فرداي آن روز رفتم پيش او تا عذرخواهي كنم، اما شهيد كلام مرا قطع كرد و گفت: برادر عزيز، چيزي نگو! راجع به كاري كه كرده اي، حرفي نزن... اگر حقيقتا از كرده خود پشيمان هستي، با خداوند عهد كن عملت را اصلاح كني. خدا مي داند از پيش او كه آمدم، احساس مي كردم از نو متولد شدم».۱ پيام متن: 1. برخورد حكيمانه و امر به معروف شايسته شهيد بابايي با كسي كه بر اثر نوشيدن شراب، مست شده بود و نيز شرمندگي و تأثيرپذيري اين شخص از رفتار درست شهيد بابايي. 2. اگر شيوه امر به معروف و نهي از منكر درست صورت پذيرد، معمولاً شرمندگي شخص خطاكار را در پيش خواهد داشت. 1. افلاكيان زمين 9، ص 12. 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 @sireshohada
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انتشار برای نخستین‌بار 🎥 وقتی به حاج «ابومهدی المهندس» فرمانده شهید الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق، حین بازدید از خطوط نبرد با داعش خنک "" تعارف می‌شود، از نوشیدن آن خودداری نموده و می‌گوید: ▪️نمی‌خواهم، این امریکایی است؛ دوغ عراقی می‌نوشم که بهتر است..