1_7964953489.mp3
21.66M
موضوع: اگر با خدا باشیم.
🎙قصه گو: محمد رضا سرشار
📚#قصه_ظهر_جمعه
شنیدن یک داستان کوتاه وقت چندانی از ما نمیگیره و درعوض ما رو با خود به سفری خیالانگیز میبره که گاهی اصلاً دلمون نمیخواد به دنیای واقعی برگردیم. از شما دعوت می کنم این داستان زیبا رو بشنوید.
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
یک تکه نان خشک.mp3
18.9M
#قصه_ظهر_جمعه
میگن: کار جوهر انسانه. همه ما برای زندگی کردن و زنده موندن نیاز به پول و درآمد داریم. نونی که با زور بازو به دست میاد و تلاش و زحمت پشتشه، طعم دیگهای داره. این داستان رو بشنوید.
البته با کمی تٱخیر
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
1_8270792232.mp3
8.06M
💚 قصه ظهر جمعه
🔹 قصه پدر و مادرم
🎙قصه گو: محمد رضا سرشار
🌱در قرآن بعد از بحث توحید، احترام به پدر و مادر بیان شده و این نشان دهندهی اهمیت بی اندازهی این موضوع است. احترام به والدین از هر نظر، بر همه واجب است. پیشنهاد می کنم این داستان زیبا رو بشنوید.
#قصه_ظهر_جمعه
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
1_8416734479.mp3
10.11M
🎙قصه گو: محمدرضا سرشار
🌱قصه ظهر جمعه
🔹 زنگ آخر مدرسه
▫️ دوران درس و مدرسه شاید برای خیلی از ما یادآور بهترین لحظه های زندگی باشه. بازی و شیطنت های کودکانه، کنار هم بودن، زنگ تفریح های پرهیاهو و البته تب و تاب شب امتحان و پرسش کلاسی همه و همه کنار هم زیبا بود. پیشنهاد می کنم داستان زنگ آخر رو بشنوید تا سفری کوتاه به اون روزها داشته باشید
#قصه_ظهر_جمعه
🌺
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
1_7286691254.mp3
22.63M
#قصه_ظهر_جمعه
🎙قصه گو: محمد رضا سرشار
🌱 موضوع: آخرین سهشنبه
مثل همیشه آمد، وسایل فقیرانهاش را گذاشت و رو به من گفت: پسر عموجان، میخواهم چیزی به تو بگویم، سعد رفت، او به خدایش پیوست و آنگاه از آرزوها و خواستههای خود گفت..
#قصه_ظهر_جمعه
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
1_6596777105.mp3
5.16M
🎙قصه ظهر جمعه
قصه گو: محمد رضا سرشار
مردی مقداری پول داشت که از ترس دزدان، آن را تبدیل به سکههای طلا کرد و سکهها را در زیر درخت گردویی دفن کرد. چند روز بعد دچار دلشوره شد و رفت که سری به سکهها بزند؛ اما از سکهها خبری نبود...
#قصه_ظهر_جمعه
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
1_7286691254.mp3
22.63M
قصه ظهر جمعه
🎙قصهگو : دکتر محمدرضا سرشار
▫️ آخرین سهشنبه، مثل همیشه آمد، وسایل فقیرانهاش را گذاشت و رو به من گفت: پسرعموجان، میخواهم چیزی به تو بگویم، سعد رفت، او به خدایش پیوست و آنگاه از آرزوها و خواستههای خود گفت...
#قصه_ظهر_جمعه
ویژهی کودکان و نوجوانان
🌱
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran
حاکم نادان.mp3
14.37M
#قصه_ظهر_جمعه
و آنگاه عیسی گفت من مرده را زنده کردم و کور مادرزاد را شفا دادم،اما برای انسان احمق نمیتوانم کاری کنم
📔نام کتاب: هزار افسان جلد۱
🎙نویسنده،اجرا: فرهاد عسگری منش
#دبستان_ابوذر_کفران
https://eitaa.com/abuzarkafran