eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
119 دنبال‌کننده
18هزار عکس
6.3هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
محبوب.mp3
4.04M
💢نکنه ارتباط مان با امام زمان عج، فقط برای حاجاتمان باشد‼️ ♦️امام زمان عج [استاد عالی ] @achegan
14 گفتیم که ظالمان برای ادامه ظلم بر مردم نیاز دارن که جوامع رو ضعیف کنن برای ضعیف کردن جوامع دو تا عامل اساسی وجود داره: 🚨 یکی "کاهش جمعیت" در کشورهای مختلف هست. وقتی که جمعیت یه کشور خیلی بالا بره به طور خودکار امکان حکومت ظالمین و به طور مشخص، سازمان کاهش پیدا میکنه برای همین ظالمین برنامه های مختلفی رو برای کاهش جمعیت مردم در کشورهای مختلف پیاده میکنن ⭕️ در کشور ما هم حدودا از سال ۱۳۷۰ و با قدرت گیری غربگرایان در کشور، برنامه های سازمان یهود در زمینه کاهش جمعیت با قدرت کامل و موبه مو پیاده شد.... 💢 برنامه های مختلفی برای کاهش فرزنداوری و تبلیغ شدید برای کاهش تعداد فرزندان انجام شد و بعد از ۲۰ سال رشد جمعیت کشور به پایین ترین حد در منطقه و جهان رسید... ☢ در سال ۷۵ کتابی توسط آیت الله حسینی طهرانی نوشته شد به نام "کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین" 💢 در اون کتاب به خباثت های یهود و همکاران داخلی صهیونیست ها در ایران برای کاهش جمعیت پرداخته شده. مطالعه این کتاب به همه توصیه میشه این برنامه باعث شد که فرزندآوری در ایران از نرخ ۴ درصد در سال ۱۳۶۵ به نرخ ۱.۲۴ در سال ۱۳۹۸ برسه. 🚫 به طوری که ایران در ۲۰ سال آینده یکی از پیرترین کشورهای جهان خواهد بود... ☢ ظالمین علاوه بر تبلیغات علیه فرزندآوری، از طریق ضربه زدن به جایگاه خانواده سعی کردن هر طور شده جمعیت رو کاهش بدن ⭕️ اونها با استفاده از رسانه ها خانواده رو یه جایگاه تلخ و زننده و پر از سختی و بدبختی نشون میدن تا عموم افراد بترسن و از آوردن فرزند بیش از یکی دوتا بیزار بشن... 🔴 با دقت به فیلم های پرشمار سینمایی و سریال ها علیه خانواده میتونید به راحتی این موضوع رو ببینید. 🚨 معمولا در همه فیلم ها، خانواده ها تک والدینی یا با تعداد فرزندان کم هستن و از خانواده های پرجمعیت فقط در فیلم های طنز و مسخره بازی استفاده میشه.... 🔷 در واقع راه دوم یهود برای ضعیف کردن جوامع اینه که خانواده ها رو ضعیف و پر از درگیری کنن 🔴 در این صورت حتی اگه یه کشوری مثل آمریکا حدود ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت هم داشته باشه باز هم تحت سلطه یهودیان قرار میگیره چون در اون جوامع تقریبا نابود شده و فقط شبحی از خانواده وجود داره.... ⭕️ یهودی ها ترجیح میدن که جمعیت زیاد باشه به شرط اینکه عموم افراد بی خانواده یا ولد زنا باشن و افراد جامعه جدا از هم زندگی کنن و خانواده ها در اثر طلاق ازهم پاشیده باشن.... بر چنین جامعه ای به راحتی آب خوردن میشه مسلط شد.. 🔖پایان بخش چهاردهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹پیامبر رحمت و مهربانی و..... 🌸 هرگاه به نماز ایستادی با دل به خدا رو کن، تا او نیز به تو رو کند.
🌼گفتم که خدایا مرادی بفرست       🌼طوفان زدهام راه نجاتی بفرست 🌼فرمود که با زمزمه ی یا مهدی           🌼نذر گل نرگس صلواتی بفرست 🌼الّلهُمَّ 🌼صلّ 🌼علْی 🌼محَمَّد 🌼وآلَ 🌼محَمَّدٍ 🌼وعَجِّل 🌼 فرَجَهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج
قاضی نورالله شوشتری در کتاب شريف احقاق الحق و ازهاق الباطل از رسول خدا صل الله عليه و سلم روایت می کند که فرمودند: . قسم به خدایى که جانم به دست اوست اگر کسى از شما اعمال هفتاد پیامبر را انجام دهد به بهشت وارد نمى شود؛ مگر با محبت على و فرزندانش. . . احقاق‏الحق، جلد‏5 صفحه 121، حديث‏115
شيخ صدوق در کتاب شريف فضائل الشيعه از رسول خدا نقل مى کند که فرمودند: . من، على، فاطمه، حسن و حسين باب(رحمت) خدا هستيم که از طریق آن به خلایق نعمت می دهد و به سبب ما هدایت یافتگان هدایت می یابند. هر کس ما را دوست بدارد؛ خدا او را دوست می دارد و در بهشت جای می دهد. هر کس نسبت به ما بغض و کینه داشته باشد؛ خداوند او را دشمن می دارد و در آتش جهنم جای می دهد. و ما را دوست نمی دارد؛ مگر کسی که حلال زاده باشد. . فضائل الشيعه، حديث هفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁽ــٖٖٜٖ 💠 ✍🏻 امام صادق علیه‌السلام: اگر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دریابم، تمام عمر به او خدمت میکنم. 📖 الغیبة نعمانی ✸ برای با ارزش کردن زندگی خود باید ببینیم در خدمت چه چیزی و چه کسی هستیم. ✸ عمر در هر صورت میگذرد، ↫ چه در مسیر خوب، چه در مسیر بد. ↫ ولی بهترین حالت این است که در خدمت عزیزترینِ عالم باشیم. ✸آقایی که خدمت کردن به او چنان فضیلت دارد ↫ که امام صادق علیه‌السلام، مشتاق خدمت به اوست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5909047977573353611.mp3
12.76M
۶ ✨ ندبه ؛ یعنی گریه‌ی بر فراق گریه‌ی از سر دلتنگی گریه‌ی از سرِ خواستن واقعی.... چه کنیم که به این مقام برسیم؟ چه کنیم قلبمان به ندبه دچار شود؟ 🎤 @achegan
کتاب 🔺 بررسی ویژگی های 💯 کتاب حاضر، ویژگی های فردی شهید ابراهیم هادی را بیان کرده، و در ضمن هریک آیه از قرآن در مورد آن ویژگی ذکر کرده است. ۹۶ صفحه| ۹۵۰۰ تومان 👤خرید از طریق ایتا👇👇 @esmaeeil_313
امام مهدى عليھ‍‌السلام خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند. [بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 194]
📢 پیام به‌مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان ✅بسیج یادگار بزرگ و درخشان امام راحل، و مظهر اقتدار ملی، و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است.👌 ♦️در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گستره‌ی کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان، و عزم، و احساس مسئولیت، و اعتماد به نفس، پایه‌های اصلی این توانائیها و گره‌گشائیها است. و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. ♦️بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره‌ی خداداد ملت ایران است. دشمنان این ملت، اکنون و همیشه در این اندیشه بوده‌اند و خواهند بود که آن را نابود یا بی‌اثر کنند. مسئولان سازمانی و یکایک بسیجیان عزیز خود را موظف به ابطال کید دشمن بدانند و با توکل و اخلاص و برنامه‌ریزی به پیش روند. موفق باشید ان‌شاءالله.┅┅═
📚 💌 📝 📅 قسمت : گمگشته مادر مدام برای جلسات دادگاه یا پیگیری سایر چیزها نبود ... من بودم و سعید ... سعید هم که حال و روز خوشی نداشت... ضربه ای که سر ماجرای پدر خورده بود ... از یه خونه بزرگ با اون همه امکانات مختلف ... از مدرسه گرفته تا هر چیزی که اراده می کرد ... حالا اومده بود توی خونه مادربزرگ ... که با حیاطش ... یک سوم خونه قبل مون نمی شد ... برای من که وسط ثروت ... به نداشتن و سخت زندگی کردن عادت کرده بودم ... عوض شدن شرایط به این صورت سخت نبود ... اما اون، فشار شدیدی رو تحمل می کرد ... من کلا با بیشتر وسایلم رفتم یه گوشه حال ... و اتاق رو دادم دستش ... اتاق برای هر دوی ما اندازه بود اما اون به در و دیوار گیر می داد ... آرامش بیشتر اون ... فشار کمتری روی مادر وارد می کرد ... مادری که بیش از حد، تحت فشار بود ... توی حال دراز کشیده بودم که یهو با وحشت صدام کرد ... - مهران پاشو ... پاشو مهران مارم نیست ... گیج و خسته چشم هام رو باز کردم ... بارت نیست؟ ... بار چیت نیست؟ ... کری؟ ... میگم مار ... مارم گم شده ... مثل فنر از جا پریدم ... یه بار دیگه بگو ... چیت گم شده؟ ... به کر بودنت ... خنگی هم اضافه شد ... هفته پیش خریده بودمش ... سریع از جا بلند شدم ... تو مار خریدی؟ ... مار واقعی؟ ... آره بابا ... مار واقعی ... آخه با کدوم عقلت همچین کاری کردی؟ ... نگفتی نیشت میزنه؟ ... - بابا طرف گفت زهری نیست ... مارش آبیه ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : مارگیر شروع کردیم به گشتن ... کل خونه رو زیر و رو کردیم ... تا پیدا شد ... سعید رفت سمتش برش داره ... که کشیدمش عقب ... - سعید مطمئنی این زهر نداره؟ ... علی رغم اینکه سعید اصرار داشت مارش بی خطره ... اما یه حسی بهم می گفت ... اصلا این طور نیست ... مار آرومی بود و یه گوشه دور خودش چمبره زده بود ... آروم رفتم سمتش و گرفتمش ... کوچیک هم نیست ... این رو کجا نگهداشته بودی؟ ... تو جعبه کفش ... مار آرومی بود ولی من به اون حس ... بیشتر از چیزی که می دیدم اعتماد داشتم ... به سعید گفتم سینک ظرف شویی رو پر آب کنه ... و انداختمش توی آب ... به سرعت برق از آب اومد بیرون و خزید روی کابینت ... سعید شک نکن مار آبی نیست ... اون که بهت دروغ گفته آبیه ... بعید می دونم بی زهر بودنش هم راست باشه ... چند لحظه به ماره خیره شدم ... - خیلی آروم برو کیسه برنج رو خالی کن توی یه لگن ... و بیارش ... سعید برای اولین بار ... هر حرفی رو که می زدم سریع انجام می داد ... دو دقیقه نشده بود با کیسه برنج اومد ... خیلی آروم دوباره رفتم سمتش ... و با سلام و صلوات گرفتمش ... و انداختمش توی کیسه ... درش رو گره زدم ... رفتم لباسم رو عوض کردم ... کجا میری؟ ... می برمش آتش نشانی ... اونها حتما می دونن این چیه... اگر زهری نبود برش می گردونم ... صبر کن منم میام ... و سریع حاضر شد ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : مرغ عشق؟! اول باور نمی کردن ... آخر در کیسه رو باز کردم و گفتم ... خوب بیاید نگاه کنید ... این که دیگه این همه سر به سر گذاشتن نداره ... کیسه رو از دستم گرفت ... تا توش رو نگاه کرد ... برق از سرش پرید ... - بچه ها راست میگه ... ماره ... زنده هم هست ... یکی شون دستکش دستش کرد ... و مار رو از توی کیسه در آورد ... و بعد خیلی جدی به ما دو تا نگاه کرد ... - این مار رو کی بهتون فروخته؟ ... این مار نه تنها مار آبی نیست ... که خیلی هم سمیه ... گرفتنش هم حرفه ای می خواد ... کار راحتی نیست ... سعید بدجور رنگش پریده بود ... - ولی توی این چند روز ... هر چی بهش دست زدم و هر کاریش کردم ... خیلی آروم بود ... - خدا به پدر و مادرت رحم کرده ... مگه مار ... مرغ عشقه ... که به جای حیوون خونگی خریدی بردیش؟ ... رو کرد به همکارش ... مورد رو به 110 اطلاع بده ... باید پیگیری کنن ... معلوم نیست طرف به چند نفر دیگه مار فروخته ... یا ممکنه بفروشه ... سعید، من رو کشید کنار ... - مهران من دیگه نیستم ... اگه پای خودم گیر بیوفته چی؟... دلم ریخت ... مگه دروغ گفتی یکی بهت فروخته؟ ... نه به قرآن ... قسم نخور ... من محکم کنارتم و هوات رو دارم ... تو هم الکی نترس ... خیلی سریع ... سر و کله پلیس پیدا شد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ جمعه احوال عجيبي دارد هر كس از عشق نصيبي دارد در دلم حس غريبي جاري است و جهان منتظر بيداري است جمعه، با نام تو آغاز شود يابن ياسين همه جا ساز شود جمعه يعني غزل ناب حضور جمعه ميعاد گه سبز حضور جمعه هر ثانيه اش يكسال است جمعه از دلهره مالامال است...  ابر چشمان همه باراني است عشق در مرحله پاياني است كاش اين مرحله هم سر مي شد چشم ناقابل ما تر مي شد