13.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیتهای قدرتمند.
🔰اردوی کلاسی کوه خضر نبی(ص) به مناسبت نیمهی شعبان و پایان سال ۱۴۰۰
#ادبستان_صدرا
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیتهای قدرتمند.
🔰یک قاب و چند جملهی ویژه از طرف گلدخترای کلاس دومی، تقدیم به حضرت صاحب(عج)
#ادبستان_صدرا
👆👆👆 اینها بخشی از فعالیتهای دبستانیها و پیشدبستانیهای دختر و پسر بود که با خود دانشآموزا طراحی و اجرا شد و همگی کلی کیف کردن. بدون اینکه مدرسه هزینهای کنه یا توان مضاعفی بذاره.
👈👈👈کار دست خود مردم باشه، درست میشه.
کافیه فقط آدما دغدغه و انگیزه داشته باشن و از چارچوب و سیاستها باخبر و اهل رعایت.👌
#ادبستان_صدرا
مکالمه ی بوقی🔊
خیابونها و شلوغی کلان شهر و راننده.های بی قانون همه و همه به چشم گل پسرهای ما میاومد، و مرتب از بی قانونیهای بزرگترها گله میکردن، چرا اینطوری کرد؟ چرا اون آقا اینقدر بوق میزنه🧐
وااای مامان دیدی چه جوری رفت آیینهی ماشیمون رو شکست😡😢
خلاصه که تو مسیرهای مختلف باید میانداری میکردیم؛
مامان👩🏻👈شاید تو شهری که گواهی نامه گرفته این قانون رو بهش یاد ندادن
مامان👩🏻👈شاید اونقدر عجله داره که قانونها رو قاطی کرده و یه عالمه شاید دیگه.
واقعا ما بزرگترها چقدر غافیلیم از لحظات کوتاهی که بچهها دارن ضبط میکنن و ای چه بسا یاد میگیرن😔
از اونجایی که بچه.ها همیشه دنبال فان ماجراها هستن و میشه گاهی حواسشون رو از زندگی جدی و پرخطای بزرگترها پرت کرد.👌
منم خلاقیتی زدم و یه شب که رانندهی کناری ما داشت بوق ممتدی میکشید و دستهاشم باهاش تکون می.داد تا رانندهی جلوش متوجه بشه و .... شاید هم متنبه😶
گفتم چه جالب میدونید بوق ماشین سفید داره چی میگه؟ بچهها گفتن چی میگه؟
گفتم داره میگه آقا اگه شما عجله نداری لطفا بیا کنارتر ما رد بشیم؛ و فهمیدید ماشین آبی چی جواب داد؟ بچه ها گفتن نه‼️
گفتم داره میگه راست میگیا؛ بفرما شما جلوتر برو من خیلی عجله ندارم.
پسرم گفت پس دستهاشون چی؟؟ گفتم یه حرکت رمزیه برای خداحافظی😅
خلاصه که الان شبها گوش به زنگ اند تا ماشینی اطرافشون بوق بزنه و کلی ماجراهای بانمک و خنده دار بگن.😂
جالبه که پسر بزرگم کاملا متوجه میشه ما داریم یه جورهایی تاویل به خیر میکنیم و روایتش هم براش گفتیم ولی با این حال همراهی میکنه و بوقها رو ترجمه میکنیم.
🌸میتونیم به جای دیدن نیمههای خالی لیوان، از حوادث پیرامونمون نهایت بهره رو برای غنی کردن بستر رشدی بچهها ببریم و حتی تهدیدهارو تبدیل به فرصت کنیم.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
همیشه فکر میکردم فرزند کوچکم غُد هست.😤 گاهی هم با افتخار جلوی دیگران میگفتم: غُدّه، احساساتش رو راحت بروز نمیده و ... خیلی خوبه که احساسی نیست.😏
ولی از وقتی تو کلاسهای ادبستان شرکت کردم فهمیدم بچهها بیان احساسات را از والدین🧔🏻👩🏻 یاد میگیرن! والدین بایست احساسی که بهشون دست میده را بیان کنند. مثلا اگر دلتنگ شدن بگن دلم برات تنگ شده، یا اگر از چیزی ناراحت شدن بگن این کارت باعث شد فکر کنم بی توجهی کردی و... اینطوری بچهها 👧🏻🧒🏻هم یاد میگیرن، دایره لغاتشون گسترش پیدا میکنه و میتونن با دیگران👥 ارتباط بهتری برقرار کنند. حتی در زندگی آینده و ارتباط با همسر🤵🏻👰🏻 هم خیلی مهم هست.
به خودم رجوع کردم، چقدر بیان احساس دارم!!؟؟ دیدم😱 در واقع این من هستم که غُد هستم. منم که نسبت به کارهای مختلف دختر کوچولوم👧🏻 عکس العملی نشون نمیدم! منم که کلماتی که بیانگر احساس درونم هست را خیلی استفاده نمیکنم.
شروع کردم به تغییر دادن خودم. بعد مدتی دیدم بهبه، دلبندم خیلی هم احساسیه و کلمات احساسی را راحت بیان میکنه.👌
🌸بچهها آینه ما هستن، چیزی میشن که ما هستیم. هر وقت احساسی پیدا کردید با کلمات آسان بیان کنید. به کار بردن "حالم خوبه یا بده" کلی هست. برای بچهها حتی با مصداق بیان کنید. مثلا؛ وقتی بدون اجازه وسیله من را برداشتی ناراحت شدم، مثل همون روز که دخترخالت عروسکت را برداشت. چه حسی بهت دست داد؟ منم الان همون حس را دارم.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
👌🏻یک پیشنهاد ویژه برای بهرهمندی بیشتر از ماه رمضان
🔻ماه رمضان نزدیک است و مشتاقان تقرب خدا در حال آماده کردن خود برای ورود به این مهمانی بزرگ هستند. آمادگی پیدا کردن قبل از ورود به هر مهمانی، کمک میکند تا انسان با آرامش و اشتیاق بیشتری به آن مهمانی وارد شود و بهرۀ بیشتری از پذیرایی تدارک شده ببرد.
🔻اگر شما هم دوست دارید این ماه رمضان برایتان متفاوت با قبل باشد و بیشتر از آن بهره و لذت ببرید، پیشنهادی برایتان داریم.
📗 "برای مهمانی خدا آماده شویم" یک کتاب کوتاه ۸۰صفحهای است که مطالعه آن شاید یک ساعت وقت ببرد اما اثر آن در نگرش شما میتواند فوق العاده باشد و ماه رمضان متفاوتی را برایتان رقم بزند.
👈🏻این کتاب در سه نسخه کاغذی، الکترونیکی و صوتی منتشر شده و قابل دسترسی است.
📱 taaghche.com/book/55230
🎧 taaghche.com/audiobook/95568
📗 bookroom.ir/book/29312
#رمضان
@Panahian_ir
دستوری یا سوالی؟
جملاتی که در مورد بچههام👧🏻🧒🏻👶🏻 استفاده میکردم، به تبع از والدینم! امری بودن؛ بکن، نکن، ببر، بیار و ...
کمکم احساس کردم نه تنها فرزندانم مقاومت میکنند که رابطمون هم داره دچار چالش میشه.😢
تا اینکه در یک کلاس شرکت کردم. اونجا گفتن به جای دستوری صحبت کردن و چیزی خواستن، سوالی مطرح کنید. مثلا چیزی سر سفره کم هست به جای اینکه بگیم نمک رو بیار، بگیم فکر میکنی سفره دیگه چی کم داره؟ به جای گفتن اینو ببر، بگیم میتونی کمکم کنی و اینو ببری؟ و ....
این طوری چند مزیت داره:
👈بچهها نحوه درخواست از دیگران را هم یاد میگیرن. دستور نمیدن!
👈ارتباط بین شما و بچهها اصلاح میشه.
👈در واقع به بچهها حق انتخاب هم میدید.
👈دایره لغات بچهها گسترش پیدا میکنه.
👈در زندگی آینده👰🏻🤵🏻 دچار چالش کمتری میشه.
اولش سخت بود. عُمری یک روش داشتم حالا بخوام یک دفعه تغییر کنم! همیشه اولین قدم سختتر هست ولی وقتی برداشته شد بقیه آسون میشن. البته که گاهی هم از دستم در میرفت و برمیگشتم به دوران ریاست و دستور دادن😁 ولی سریع اصلاح میکردم. خدا را شکر میکنم که این تغییر در زندگیم اتفاق افتاد.
🌸برای داشتن ارتباط موثر، کلمات، جملات و ادبیات به کار رفته در جمله خیلی مهم هست. کلمات بار معنایی خودشون را به فرد مقابل منتقل میکنند. هر چه کلمات با دقت بیشتری انتخاب بشن، ارتباط موثرتری با اطرافیان خواهیم داشت. حواسمون باشه بچهها آینهی ما هستند.
✔️پینوشت: البته فراموش نکنیم گاهی دستور دادن و دلیل نیاوردن هم نیز لازم است، اما خیلی کم.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
توی ایام عید همراه فامیل رفته بودیم باغ بستگان، خودم همراه بقیه خانومها داخل اتاقک باغ در حال صحبت 🗣بودیم، که یکی از آقایون در حالی که پسر کوچولوم🧒🏻 را در بغل داشت اومد دم در اتاق و گفت خانوم فلانی پسرتون را دریابید. یه نگاه کردم دیدم جورابو🧦 کفش👟 و یخورده از شلوارش👖 کاملا خیسه و پسرم سرخوش و خنده بر لب.😊
اول جاخوردم که آب کجابود، بچهها که داشتن خاک بازی میکردن. تصمیم گرفتم اول ببینم کجا آب هست که اگه لباسهای کوچولوم را عوض کردم باز امکانش هست خیس بشه یا نه. بعد دیدم کنار استخر آب 💦جمع شده و پسرم تا دوباره چشمش به اونجا افتاد 😍با خوشحالی پرید توش. منم پیش خودم گفتم بذار یکم بازی کنه. آقایون👥👥 یکی یکی صداشون در اومد که وای وااای نکن این کارو. من در عین بی اعتنایی به لذت بردن پسرم توجه میکردم. کم کم دستها👋 هم اومد تو آبُ حسابی خیس شد.
صاحب باغ طی آورد و آبها رو راهی جوی آب و سپس باغچه کرد. پسر من که هنوز کامل لذت نبرده بود رفت سراغ استخر و تا نیمه آویزون و شروع کرد به آب بازی. گاهی آب داخل دهانش میرفت،کاملا خیس شده بود 😍و من همچنان ته دلم از لذت بردن پسرم خوشحال،🤗کم کم صداها از پدرها به مادرها رسید که پسرتو نذار بره سراغ آب، جلوشو بگیر،⛔️ آخه بچههای اونا هم میخواستن بازی کنند ولی والدین مخالف بودن.
یکی از پدرها گفت اصلا شما آثار خشم توی چهره مامانش👩🏻 میبینید؟! داره لذت میبره از آب بازی پسرش.👌
(واقعا هم لذت داشت. چون کودکی خودم داخل روستا با بازی با هم سنُ سالان خودم داخل جویهای آب. چقدر لذت داشت درسته، گاهی شبها پادرد میگرفتیم، اما دفعه بعد هم دوباره میرفتیم)حالا بچه از یک زندگی آپارتمانی اومده یه جایی که قدری بچگی کنه چرا نذارم؟! خلاصه اون روز حسابی پسرم آب بازی کرد و دیگران حسابی اعتراض، بعد خانومها و بچهها رفتن داخل اتاقک و در را قفل کردن که بچهها بیرون نرن!! پسر من 🧒🏻حسابی تخلیه شده بود و ساکت نشسته بود غذا میخورد🍲 و بچههای بقیه دائما در حال جیغ و گریه و دنبال بیرون رفتن.
🌸گاهی توجه به تمیزی بیش از حد باعث میشه بچه هامون از تجربههای لذت بخشی محروم بمونند. یادمون باشه بچهها این دوران را فقط یک بار در زندگی خواهند داشت. لباس رو میشه شست ولی فرصت تجربه را نمیشه برگرداند!
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا