eitaa logo
گروه ادبیات فارسی متوسطه اول استان قم
336 دنبال‌کننده
167 عکس
31 ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و عرض ادب وقت بخیر . با توجه به این‌ که‌ در شیوه نامه، بارم بندی ،به تولید متن اختصاص داده شده است ؛ سوال نگارشی در آزمون پایانی طرح نمی شود . اما در کلاس و ارزشیابی های مستمر همکاران در راستای آموزش بهتر و جهت تفهیم بیش تر مطالب می توانند علاوه بر ارائه ی موضوع ، با توجه به سطح کلاس ، سوال های نگارشی در سطوح بالای یادگیری بیاورند .‌ به عنوان مثال دانش آموزان متن خاصی را از لحاظ آغاز و پایان تحلیل کنند یا جمله ی موضوع یک بند را تشخیص دهند یا یک حکایت کوتاه را باز نویسی کنندو ...(ارزشیابی مستمر )
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 مطلب ارسالی همکار محترم ناحیه ۳ جناب آقای سید علی اکبر دارستانی ✳️ایهام و لطیفه‌گویی ❇️ ایهام از این روی که می‌تواند هم‌زمان چند معنی را برتابد، چند معنایی که گاه پاره‌ای از آنها خلاف انتظار و در نتیجه طنزآمیز و خنده‌انگیز می‌نمایند، برای شیرین‌کاری‌های زبانی یعنی نکته گویی، لطیفه‌پردازی، مطایبه‌آوری و حاضرجوابی و.... شیوه‌ای شیرین و زمینه‌ای مناسب به شمار می‌آید و از این جاست که ایهام با لطیفه‌پردازی پیوند آشکار و استواری می‌پذیرد. تأمّل در ساختار لطیفه‌ها نیز نشان می‌دهد که بنیاد بسیاری از آنها بر واژه یا عبارت یا ساختاری چند معنایی است: 🔳گویند یغمای جندقی شبی را در منزل یکی از دوستان به عیش و نوش گذراند، سحرگاهان به اتاقی رفت تا اندکی بیاساید. از بختِ بد اتاق او روی طویله‌ای قرار داشت که خری در آن بود. تا می‌رفت چشمش گرم شود، خر با عرعرهای پیاپی او را از جا می‌پراند. یغما هرچه کرد نتوانست بخوابد. ناگزیر با اوقات تلخی از جا برخاست و بی‌آنکه به صاحبخانه چیزی بگوید این بیت را بر کاغذی نوشت و رفت: خود آدمک بدی نبودی قبرِ پدرِ خرت بسوزد. محورِ ایهام: مصراع دوم. 1ـ فحش به خرِ صاحب‌خانه که نگذاشت یغما بخوابد. 2 ـ فحش به خودِ صاحب‌خانه 🔳ظریفی به خانۀ حاکمی رفت، حاکم با برادرش سرگرم شیره کشیدن بود. ظریف به بداهت گفت: بر خلاف طبیعت و سیره دو برادر شدند همشیره محور ایهام: همشیره. 1 ـ خواهر 2 ـ کسی که با دیگری شیره می‌کشد. 🔳محتسبان مستی را که در ملأعام عربده جویی می‌کرد گرفتند و به محکمه بردند. دیری گذشت بدون اینکه کسی به او چیزی بگوید. مست که حوصله‌اش سر رفته بود از یکی پرسید مرا برای چه اینجا آورده‌اید؟ گفتند برای عرق‌خوری. گفت چه خوب ما هم اهلش هستیم، پس شروع کنیم. محور ایهام: برای عرق خوری 1ـ به گناه عرق خوری 2ـ برای این که با هم عرق بخوریم. 🔳معلم تاریخ از دانش‌آموزی که چند روز غایب بود پرسید: از کی تا حالا غایب بوده‌ای؟ گفت از انقراض صفویه و بعد خندۀ بچه‌ها محور ایهام: از انقراض صفویه 1ـ از روز درس انقراض صفویه 2 ـ از انقراض صفویه 🔳یکی از دیگری پرسید تو که اهل ادبی بگو بدانم هیچ‌کِدام( با کسره کاف) درست است یا هیچ‌کَدام ( با فتحه کام ). گفت: هیچ‌کُدام محور ایهام: هیچ‌کّدام 1ـ هیچ‌کُدام درست است 2 ـ هیچ‌کُدام از هیچ‌کِدام و هیچ‌کَدام درست نیست. ❇️ منبع: ایهام در شعر فارسی، سید محمد راستگو. ـ تهران: سروش،1379 @molavi_asar_o_afkar @ferdosesokhan ✳️جانوران و نمادین بودن آنها در ادبیات آهو ( آزادگی و بی گناهی ) اسب (نجابت و هوشیاری ) پلنگ ( تکبر و بلند پروازی ) پشه ( ضعف و ناتوانی ) جغد ( دانایی و تیزبینی و قصه گویی ) باز ( فال نیک ) الاغ ( کودنی و صبوری ) بره ( معصومیت ) خرس ( پر خوری ) بلبل (بی توجهی، عاشقی و دلباختگی ) خرگوش ( غفلت ) بوقلمون ( چند رنگی و بی ثباتی ) روباه ( مکر و حیله ) بزغاله ( شیطنت ) بز ( دانایی ) سگ ( وفاداری و دوستی ) ببر ( ضعیف کشی ) شیر ( پادشاهی و شجاعت و قدرت ) شتر مرغ ( بهانه جویی ) بوتیمار ( غم خوردن ) پرستو ( فال نیک و بهار ) شتر ( کینه توزی ) طوطی ( تقلید ) عقاب ( خودپسندی ) کرکس ( مفت خوری ) لک لک (شادی و نشاط ) کبک ( خوش خرامی و طنازی ) زرافه ( بلندی و نشخوارگی ) کلاغ ( شومی و سخن چینی ) ماهی ( زیبایی و امید و پویایی) گربه ( بی وفایی و بی چشم و رویی ) گوسفند ( حماقت و خونسردی ) فیل ( یکدلی و قدرت ) گرگ ( زرنگی و تجاوز ) نهنگ (عظمت و درندگی ) موش ( حقارت و موذیگری ) کفتار ( دزدی و نحسی ) میمون ( تقلید و اطوار ) مار ( ظاهر خوش و باطن بد) عقرب ( زیرکی و خودنمایی ) قناری ( خوش آوازی ) قورباغه هدهد ( مژده دهی و رهبری ) کرگدن ( تنومندی و پرزوری ) طاووس ( زیبایی و غرور ) عقاب ( بلند پروازی ) شیر ( شجاعت ) ملخ ( بی خیالی و راحت طلبی ) خفاش ( جهل و نادانی و شیطان ) 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 مطلب ارسالی همکار محترم ناحیه ۳ جناب آقای سید علی اکبر دارستانی ✳️ املاى بعضى از واژه‌ها و پیشوندها و پسوندها اى (حرف ندا) همیشه جدا از منادا نوشته مى‌شود: اى خدا، اى که این، آن جدا از جزء و کلمهٔ پس از خود نوشته مى‌شود: استثنا: آنچه، آنکه، اینکه، اینجا، آنجا، وانگهى همین، همان همواره جدا از کلمهٔ پس ­از خود نوشته‌ مى‌شود: همین خانه، همین‌جا، همان کتاب، همان‌جا هیچ همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مى‌شود: هیچ‌یک، هیچ‌کدام، هیچ‌کس چه جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مى‌شود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چسان چه همواره به کلمهٔ پیش از خود مى‌چسبد: آنچه، چنانچه، خوانچه، کتابچه، ماهیچه، کمانچه، قباله‌نا‌مچه را در همه جا جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مى‌شود، مگر در موارد زیر: چرا در معناى «براى چه؟» و در معناى «آرى»، در پاسخ به پرسش منفى. که جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مى‌شود: چنان‌که، آن‌که (= آن‌کسى‌که) استثناء: بلکه، آنکه، اینکه ابن، حذف یا حفظ همزهٔ این کلمه، وقتى که بین دو عَلَم (اسم خاص اشخاص) واقع شود، هر دو صحیح است: حسین‌بن‌على/ حسین‌ابن‌على؛ محمّدبن‌زکریاى رازى/ محمّدابن زکریاى رازى؛ حسین‌بن‌عبدالله‌بن‌سینا/ حسین‌ابن‌عبدالله‌ابن‌سینا به در موارد زیر پیوسته نوشته مى‌شود: ۱. هنگامى که بر سر فعل یا مصدر بیاید (همان‌که اصطلاحاً «باى زینت» یا «باى تأکید» خوانده مى‌شود): بگفتم، بروم، بنماید، بگفتن (= گفتن) ۲. به‌صورت بدین، ‌بدان، بدو، بدیشان به کار رود. ۳. هرگاه صفت بسازد: بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام به در سایر موارد جدا نوشته مى‌شود: به برادرت گفتم، به سر بردن، به آواز بلنـد، به‌سختى، منـزل‌به‌منـزل، به نام خدا تبصره: حرف «به» که در آغاز بعضى از ترکیب‌هاى عربى مى‌آید از نوع حرف اضافهٔ فارسى نیست و پیوسته به کلمهٔ بعد نوشته مى‌شود: بعینه، بنفسه، برأی‌العین، بشخصه، مابازاء، بذاته ـ هرگاه «باى زینت»، «نون نفى»، «میم نهى» بر سر افعالى که با الف مفتوح یا مضموم آغاز مى‌شوند (مانند انداختن، افتادن، افکندن) بیاید، «الف» در نوشتن حذف مى‌شود: بینداز، نیفتاد، میفکن بى ‌همیشه جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مى‌شود، مگر آنکه کلمه بسیط‌گونه باشد، یعنى معناى آن دقیقاً مرکب از معانى اجزاى آن نباشد: بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا مى و همى همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته‌ مى‌شود: مى‌رود، مى‌افکند، همى‌گوید هم ‌همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مى‌شود، مگر در موارد زیر: ۱. کلمه بسیط‌گونه باشد: همشهرى، همشیره، همدیگر، همسایه، همین، همان، همچنین، همچنان ۲. جزء دوم تک‌هجایى باشد: همدرس، همسنگ، همکار، همراه در صورتى که پیوسته‌نویسى «هم» با کلمهٔ بعد از خود موجب دشوارخوانى شود، مانند همصنف، همصوت، همتیم جدانویسى آن مرجّح است. ۳. جزء دوم با مصوت «آ» شروع شود: همایش، هماورد، هماهنگ در صورتى که قبل­ از حرف «آ» همزه در تلفّظ ظاهر شود، هم جدا نوشته مى‌شود: هم‌آرزو، هم‌آرمان تبصره: هم، بر سر کلماتى که با «الف» یا «م» آغاز مى‌شود، جدا نوشته مى‌شود: هم‌اسم، هم‌مرز، هم‌مسلک تر و ترین همواره جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مى‌شود، مگر در: بهتر، مهتر، کهتر، بیشتر، کمتر ها (نشانهٔ جمع) در ترکیب با کلمات به هر دو صورت (پیوسته و جدا) صحیح مى‌باشد: کتابها/ کتاب‌ها، باغها/ باغ‌ها، چاهها /چاه‌ها، کوهها/ کوه‌ها، گرهها/ گره‌ها اما در موارد زیر جدانویسى الزامى است: ۱. هرگاه ها بعداز کلمه‌هاى بیگانهٔ نامأنوس به کار رود: مرکانتیلیست‌‌ها، پزیتیویست‌ها، فرمالیست‌‌ها ۲. هنگامى که بخواهیم اصل کلمه را براى آموزش یا براى برجسته‌سازى مشخص کنیم: کتاب‌ها، باغ‌‌ها، متمدن‌ها، ایرانى‌ها ۲. هرگاه کلمه پردندانه (بیش­از سه دندانه) شود و یا به «ط» و «ظ» ختم شود: پیش‌بینى‌ها، حساسیت‌‌ها، استنباط‌ها، تلفّظ‌ها ۴. هرگاه جمع اسامى خاص مدّ نظر باشد: سعدى‌ها، فردوسى‌ها، مولوى‌ها، هدایت‌ها ۵. کلمه به هاى غیرملفوظ ختم شود: میوه‌ها، خانه‌ها یا به هاى ملفوظى ختم شود که حرف قبل از آن حرف متّصل باشد: سفیه‌ها، فقیه‌ها، پیه‌ها، به‌ها ❇️ برگرفته از : سايت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ‌@makhzanesoalatedoroseadabi‌ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
اطلاعیه کارگاه آموزشی گروه درسی ادبیات فارسی دوره اول متوسطه برگزار می کند. ✔️موضوع کارگاه :طراحی سوالات فارسی به صورت کتبی 🗓زمان:شنبه مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ ⏱ساعت :۱۸/۳۰ 🌎مکان:خیابان ساحلی ،خانه معلم شماره ۱ ،سالن آموزش ✓ برای شرکت کنندگان گواهی دانش افزایی از طریق سایت qomgt.ir صادر می شود. ♻️اداره تکنولوژی، گروه های آموزشی و بررسی محتوای متوسطه استان قم 🆔@QomTechnology
نمونه سوالات برگزیده ارایه شده در کارگاه شیوه طراحی سوال فارسی
42449469353003.pdf
673.2K
دستورالعمل تصحیح املا، مطابق با توصیه های گروه تالیف، کتاب‌های راهنمای معلم، و دستور خط فارسی تالیف فرهنگستان زبان و ادب فارسی
روز مادر و روز زن رو به تمام بانوان بزرگوار گروه تبریک می گویم❤️
1_1893426620.pdf
29.72M
ارسالی همکار محترم ناحیه ۳ جناب آقای سید علی اکبر دارستانی 🛑درسنامه کامل فارسی ✅پایه هشتم 💢خانم چهار راهی دبیرادبیات استان تهران
لینک کانال زنگ ادبیات فارسی @ZANGEADABIATFARSI جهت استفاده همکاران از مطالب مفید بارگذاری شده در کانال
ارسالی همکار محترم ناحیه ۳ جناب آقای سید علی اکبر دارستانی آیا ترکیب ( احترام گذاشتن) صحیح است؟ پاسخ: ترکیب «‌‌احترام گذاشتن‌» ‌یا «احترام گزاردن‌» در اشعار و متون کهن هرگز به‌کار نرفته است، بلکه پیشینیان برای ادای منظور خود از ترکیب (حرمت داشتن) بهره می‌بردند که امروزه به (حرمت نگاه داشتن‌) بدل شده است. بازگو تا چگونه داشته‌ای حرمت آن بزرگوار حریم ناصرخسرو لیکن چو حرمت تو ندارد تو از گزاف مشکن ز بهر حرمت اسلام حرمتش ناصرخسرو گر ندارد حرمتم جاهل مرا کمتر نشد سوی دانا نه نسب نه جاه و قدر و نه حسب ناصرخسرو علما و ائمه‌ی دین را حرمت دار (مجالس سعدی ص ۱۹) * ترکیب «احترام گذاشتن» به‌جای «احترام گزاشتن» در قرن اخیر ساخته و پرداخته گردیده و در نتیجه در زبان مردم رواج پیدا کرده است. به هر روی، هر چند که از حیث معنوی ترکیب «احترام گذاشتن» غلط و ترکیب «احترام گزاشتن» صحیح است، اما باید پذیرفت که به‌صورت غلط در نوشتارهای چند قرن اخیر، به‌وفور ورود کرده و در فرهنگ‌های دهخدا و دکتر معین نیز همین‌گونه ثبت شده است که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست. فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین احترام: حرمت گذاشتن * و این در حالی است که حرمت یا احترام به‌جا آوردنی است، نه گذاشتنی یا قرار دادنی! همان‌طور که عرض شد، به‌ علت کاربرد زیاد آن به‌وسیله‌ی مردم در بهره بردن از «گذاشتن به‌جای گزاشتن» ایرادی مشاهده نمی‌شود.
سوال آزمون فارسی یکی از همکاران در ترم یک👆👆👆👆