#واژههای_متشابه
و واژههایی که می باید در تلفظ و نوشتن و معنای آن ها تامل و دقت ویژه نمود.
بخش ششم:
📕کم و بیش / کما بیش:
👈به معنای«تقریباً» این دو قید مرکب در متون معتبر فارسی با ارزش یکسان به کار رفته و هر دو صح یح است.
📕گذاشتن/ گزاردن:
👈در موارد زیر، «گذاشتن» را باید با«ذ» نوشت:
🔹1.قرار دادن به طور عینی و مشهود؛ مثلا کتاب را روی میز گذاشت.
🔹2.معنای مجازی گذاشتن که همان«قرارداد کردن، وضع کردن و تأسیس کردن» است؛ مثل: قانونگذار (کسی که قانون را وضع میکند نه این که اجرا میکند.)، بدعتگذار(کسی که بدعت را وضع و تأسیس میکند نه این که اجرا میکند.)
👈در مورد زیر، گزاردن با «ز» نوشته میشود:
🔹1. اگر معنای«به جا آوردن» یا «ادا کردن» یا «اجرا کردن» و«انجام دادن» بدهد؛ مثل نمازگزاردن( یعنی ادا کردن نماز) همچنین، وامگزار، حجگزار، خراجگزار، سپاسگزار، شکرگزار، خدمتگزار، حقگزار، پاسخگزار، مدحگزار، سنتگزار(به معنا ی«به جا آورنده سنّت»).
🔹2. اگر معنای«برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر یا از نظامی(سیستمی) به نظام دیگر»؛ به عبارت دیگر، اگر مرادف«ترجمه کردن» یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» بیاید؛ مثل: گزارنده(مترجم)، خوابگزار(تعبیر کننده ی خواب)، گزارشگر، خبرگزار.
📕گریز/ گزیر:
👈گریز: اسم مصدرِ گریختن به معنای«فرار کردن» است.
👈گزیر: اسم مصدر گزیریدن، به معنای« چاره» است.
📕لولو خورخوره/ لولوخرخره:
👈لولو خورخوره: لولویی که میخورد.
👈لولو خُرخُره: لولویی که خُرخُر میک ند.
📕مآخذ/ مأخذ:
👈مأخذ: جمع مأخذ.
👈مأخذ: منبع.
📕ماده/ مادّه:
👈ماده: (بر وزن«ساده»)واژه فارسی و به معنای«از جنس مؤنث» است(در مقابل نر).
👈مادّه: (بر وزن«قارّه») کلمة عربی و به معنا ی«جوهرِ تشكیل دهندهی اجسام» است(جمعِ آن: مواد).
📕مأمور/ معمور:
👈مأمور: کسی که از طرف دولتی یا جمعیّتی یا فردی، وظیفهای را انجام میدهد.
👈معمور: آباد،آبادان.
📕مالیخولیا/ ماخولیا/ مالنخولیا:
👈«نوعی بیماری عصبی». هر سه املا صحیح است امّا«مالیخولیا» بهتر است.
📕متبوع/ مطبوع:
👈متبوع: مورد اطاعت، مورد تبعیت.
👈مطبوع: خوشآیند طبع، پسندیده.
📕منتفی/ منطفی:
👈منتفی: اسم فاعل«انتفا» به معنای«نیست شونده، نابود شده».
👈منطقی: اسم فاعل«انطفا» به معنای«خاموش شونده».
📕مُحابا:
👈محابا: ملاحظه، احتیاط، پروا.
📕مهجور/ محجور:
👈مهجور: جدا شده، دورافتاده.
👈محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود(به سبب بیخردی و ب یکفایتی).
📕مهمان/ میهمان:
👈هر دو درست است.
📕ناهار/ نهار:
👈ناهار: واژه فارسی به معنای«غذایی که در حدود ظهر خورده میشود».
👈نهار: کلمه عربی به معنای«روز»
🔹البته«نهار» میتواند مخفّف«ناهار» باشد.
📕وهله:
👈به معنای«نوبت، بار». حرف دوم این کلمه« هـ» است نه«ح» این کلمه را غالباً به صورت«وحله» م ینویسند و غلط است.
📕هجده/ هیجده/ هژده/ هیژده:
👈هر چهار صورت صحیح است و در متون فارسی به کار رفته، اما بهتر است به صوت«هجده» نوشته شود.
📕یقه و یخه:
👈این دو واژه در تركی به معنای«گریبان» است و هر دو صورت صحیح است. امروزه در نوشتههای علمی« یقه» رایجتر است.
📕مَجاز/ مُجاز:
👈مجاز: (به فتح اوّل) غیر حقیقی.
👈مجاز: (به ضم اوّل) اجازه داده شده، دارای اجازه.
📕مُحال/ مَحال:
👈محال: (به ضم اوّل) ناممکن، ناشدنی، باطل، ناروا و توسّعاً به معنای«نامعقول و ابلهانه» است. معنای دیگر آن،«حواله شده» است که در تر كیب«محال علیه» یعنی«طرف حواله، براتگیر» به کار میرود.
👈مَحالّ: (به فتح اوّل و تشدید«ل») جمع محَلّ به معنای«مکان» است.
📕محظور/ محذور:
👈محظور: ممنوع، حرام(در مقابل مباح و حلال).
👈محذور: آن چه از آن میترسند و توسّعاً به معنای«مانع» و «گرفتاری» است. پس«محذور اخلاقی» و «محذور داشتم و نتوانستم بیایم» و … درست است نه«محظور اخلاقی» و…
📕مزمزه/ مضمضه:
👈مزمزه:(مخفف مزهمزه) فارسی است به معنای«چشیدن» یا«نرم نرم خوردن».
👈مضمضمه: کلمهی عربی است به معنای«گرداندن آب در دهان برا ی شستن آن». امروزه«مضمضه» فقط مصطلح رسالههای عملیهی فقهی است و در فارسی روزمره به کار نمیرود.
📕مَسّ/ مَسْح:
👈مس: (به فتح اوّل و تشدید دوم)به معنای«دست مالیدن به، دست زدن به( چیزی یا کسی)» است.
👈مَسْح: (به فتح اوّل و سکون دوم)«مالیدن دست آغشته به آب وضو بر پیشِ سر و پاها» است.
📕مستغلات:
👈خانه یا دکان یا هر نوع محلی که از آن کرایه میگیرند» و جمع آن«مستغلات» میشود.
🔹این کله را غالباً با«ق» و به صورت «مستقلات» مینویسند که غلط است.
📕مستور/ مسطور:
👈مستور: پوشیده، پنهان.
👈مسطور: نوشته شده.
تهیه و تنظیم:
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/adabiyatjame1112