#شاه_بیت ۴۳
رتبه می خواهی چو خورشيد از خلايق دور باش
سايه از همراهی مردم به خاك افتاده است
منسوب به
#صائب_تبریزی
@adabkhane
#شعر ۲۱
مرثیه #حضرت_رقیه
سلام الله علیها
ای سربلندِ من که چنین با سر آمدی
با سر برای دیدنِ این دختر آمدی
قدری شکسته ای تو ولی سرشکسته نه!
ای سر،تو بر سران دو عالم سرآمدی
با نورِ تو قدم به قدم راه رفته ام
خورشیدِ من،کِی از نوکِ نیزه در آمدی؟
ای نازنین کبوترِ من ناز کرده ای
در آشیانه از چه بدونِ پر آمدی
ای غرقِ نور،از چه تنوری است صورتت؟
وای از دلم که از دلِ خاکستر آمدی
لبریز از غمم،که لبت خیزرانی است
از طشت زر،زیارتِ این گوهر آمدی
راحت بخواب خستهٔ راهی عزیز من
امشب خیال کن بغلِ مادر آمدی
با اشکِ دانه دانه به تو آب می دهم
ای تشنه لب به چشمه ای از کوثر آمدی
حتی به روی نیزه دم از حق زدی پدر
بابا چه خوب از پسِ دشمن بر آمدی
#رضا_یزدی_اصل
@adabkhane
#شاه_بیت ۴۴
بر ما گذشت نيك وبد اما تو روزگار!
فكری به حال خويش كن اين روزگار نيست!
#عماد_خراسانی(معاصر)
@adabkhane
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارشی کوتاه از نخستین
شب شعر بین المللی
🚩موکب اول🏴
با حضور پدر شعر آیینی
#استاد_مجاهدی🦋
@adabkhane
ادبخانه
آفتابی شدن – #ضرب_المثل ۲۵
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم🦋
آفتابی شدن / آفتابی شد
هر گاه كسی پس از از دیر زمانی از خانه یا محل اختفا بیرون آید و خود را نشان دهد، اصطلاحأ می گویند فلانی آفتابی شد.
بحث بر سر آفتابی شدن است كه باید دید ریشه آن از كجا آب می خورد و چه ارتباطی با علنی و آشكار شدن افراد دارد.
خشكی و كم آبی از یك طرف و وضع كوهستانی، به خصوص شیب مناسب اغلب اراضی فلات ایران از طرف دیگر ، موجب گردید
كه حفر قنوات و استفاده از آبهای زیر زمینی از قدیمی ترین ایام تاریخی مورد توجه خاص ایرانیان قرار گیرد.
آفتابی شدن از اصطلاحات قناتی است .
وقتی كه آب قنات به سطح زمین می رسد ، گفته می شود آفتابی شد
یعنی آب قنات از تاریكی خارج شده به آفتاب و روشنایی رسیده است.
معنای کنایی
این عبارت بعدها مجازأ در مورد افرادی كه پس از مدتها از اختفا و انزوا و پنهانی بودن، خارج می شوند و یا جلوی چشمها نبودند و پیدایشان می شود؛ به كار برده شده است.
@adabkhane
#شعر ۲۲
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو
ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
ای فلک بیمن مگرد و ای قمر بیمن متاب
ای زمین بیمن مروی و ای زمان بیمن مرو
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو
ای عیان بیمن مدان و ای زبان بیمن مخوان
ای نظر بیمن مبین و ای روان بیمن مرو
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید
من شبم تو ماه من بر آسمان بیمن مرو
خار ایمن گشت ز آتش در پناه لطف گل
تو گلی من خار تو در گلستان بیمن مرو
در خم چوگانت میتازم چو چشمت با من است
همچنین در من نگر بیمن مران بیمن مرو
چون حریف شاه باشی ای طرب بیمن منوش
چون به بام شه روی ای پاسبان بیمن مرو
وای آن کس کو در این ره بینشان تو رود
چو نشان من تویی ای بینشان بیمن مرو
وای آن کو اندر این ره میرود بیدانشی
دانش راهم تویی ای راه دان بیمن مرو
دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق
ای تو بالاتر ز وهم این و آن بیمن مرو
#مولوی
@adabkhane
#شاه_بیت ۴۵
به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
#سعدی (ق.هفتم هجری)
@adabkhane