eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
410 عکس
101 ویدیو
37 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
🟦ادبخانه 🟨دنیای ادبیات 🟥بفرمایید 👇 https://eitaa.com/adabkhane موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🟢آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri 🔴برای دسترسی به مطالب کانال ،تنها کافی است بر روی هشتگ مورد نظر کلیک کنید: 🟣 🟡 🔵 🔴 🟢 🟡 🟠 🔴 🔘 🟤 ⚫️ 🟣 🔘 🟢 🟠 🟡 🔵
❣بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم❣ 1 (منظومه‌ی اجمالی عروض) ای‌که خواهی در سخن گویا شوی شاعری ، شوریده و شیدا شوی باید آموزی : (فنون وزن) را که بوَد بسیار ، در آن نکته ها (وزن) اگر چه ابتدای شاعری‌ست گوش کن اکنون که گویم (وزن) چیست؟ شش (مُصوّت) هست (کوتاه و بلند) گر بدانی چیست ، گردی سربلند ( اَ ) ـ ( اِ ) ـ ( اُ ) با هم همه کوتاه هست ( آ ) و (ایـ) و (او) ، بلند و دلکش است سه (هجا) داریم (کوتاه) و (بلند) وآن دگر باشد (کشیده) چون کمند چون (کشیده) ، قابل (تقطیع) نیست! بگذر از آن تا (هجا) دانی که چیست؟ هر صدایی که رسد بر گوش ما هست در (تقطیع) ، عنوان هجا چون (هجاها) را (نمادی) نیز هست این (ــ) بلند و این یکی (U) کوتاه است (من) بلند و (ما) بلند و (او) بلند (بِه) وُ (کِه) کوتاه ، در یادت ببند تا بدانی (وزن) این اشعار چیست؟ (رکن) آن ، در زیر شعر مولوی‌ست "هرکسی از ظنّ خود شد یار من" فاعلاتن ، فاعلاتن ، فاعلن هست وزن (مثنوی) این (رکن) ‌ها که بوَد (معیار سنجش) ، نزد ما نام (اوزان عروضی) ، (بحر) هست که از آن‌ها هرچه‌ات گویم کم است نام (بحر) مثنوی ، باشد (رَمَل) که بوَد شیرین‌تر از قند و عسل هست ارکانش (مُسدّس) در (شمار) (رکن آخر) هست ، (محذوف و قصار) هست (ده بحر) دگر بشنو چه هست؟ که به راحت ، می‌توان آری به دست (مُجتَث) است و (مُنسَرح) وآنگه (خفیف) هم (بسیط) و هم (سریع) است ای ظریف هم (تقارب) ، هم (مضارع) ، هم (هَزَج) هم (رَجَز) هم (مُقتضب) شد رج به رج (رکن اوزان) نیز باشد در (شمار) مختلف؛ آن را به گوش جان سپار هم (مُسَدّس) هم (مُثَمّن) نیز هست که (زحافاتش) ، ملال انگیز هست ::: ::: ::: بعد از این‌‌ها ، (اختیار شاعری) ‌است گر چه گاهی (اضطرار شاعری‌) است (آخر مصرع) ، چه (کوتاه) و (بلند) یا (کشیده) ، آن (هجا) گردد (بلند) (قافیه) ، تکرار اگر شد ناگزیر بگذر از تقصیر عذرم ای خبیر خوانش اشعار را باید درست اینک آموزید ، از بیت نخست گاه باید خواند با (تخفیف) نیز آنچه می‌باشد (مشدّد) ای عزیز گاه هم (طبق ضرورت) ، در بیان خو‌انده میگردد (مشدّد) ، واژگان گاه حرف ساکن (ت) مثلِ (چیست) می‌شود (ساقط) که گویی هیچ نیست همچنین (دو) (ساکن) از بعدِ (بلند) گاه (یک) (ساقط) شود بی‌چون و چند می‌توان بینی درین مصرع عیان (کارد) را که گشته ساقط (دال) آن یا ‌شود (ادغام) ، بعضی واژگان در تلفظ می‌شود (در آن) ، (دران) یا که (خواهر) ، وقت (تقطیع) کلام طِبق خوانش هست (خاهر) والسلام اولین رکن (فعلاتن) ، توان ، (فاعلاتن) گردد ای آرام جان! طِبق (ضرباهنگ) خاص شعر ها می‌شود (تقطیع) هر گونه (هجا) حرف (نون ساکنه) ، بعد از (بلند) خارج از (تقطیع) هست ای هوشمند مثل (جان) و (این) و (آن) و هرچه هست جمله از (تقطیع) شعری ، (ساقط) است هست (تسکین)، قاعده که می‌توان (دو هجا) که هست (کوته) همزمان (دو هجا) را (یک هجا) اِعمال کرد تا که (دو کوتاه) ، گردد (یک بلند) (قلب) ، یعنی : (جا به جایی هجا) که بوَد مخصوص بعضی (رکن ‌ها) که شود : (مُفتعلن) ، (مفاعلن) یا شود : (مفاعلن) ، (مفتعَلن) بعد از آن ، (اِشباع) باشد در زبان که به شدّت می‌شود (کوته) ، بیان مثل حرف (به) ، که بی‌شک در هجا هست (کوته) ، دان (بلند)ش مثل (با) وآن دگر (ابدال) ، نوعی دیگر است در خصوص ِ (سه هجای) آخر است که (فَعَلُن) ، می‌شود (فع لُن) ، عزیز بیش ازین با خود مکن جنگ و ستیز زآنکه هرچه بوده لازم ، گفته‌ام گوهر (بحر عروضی) ، سفته‌ام تا همین‌جا را اگر خوانی به جِدّ می‌شوی در شعرگویی ، مستعد وزن را (ساقی) به نظم ساده گفت غنچه ی (وزن عروضی) را شکفت گر که هستی طالب شعر وزین باش ازین خرمن به همت، خوشه‌‌چین ✍ (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie @adabkhane
فرهنگ قافیه .pdf
6.04M
🟥فرهنگ قافیه 🟨گنجینه علمی قافیه 🟪 ۲ @adabkhane
۵ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘کلیات۲ 📕انواع وزن در زبان‌های گوناگون: ۱- وزن هجایی/ عددی (Numerical) وزن اشعار فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی از این‌گونه است. در آن فقط تساوی تعداد هجاهای هر مصراع معتبر است. مانند اشعار فرانسوی و ژاپنی. شعر زیر از شاعر نوآور ایرانی ابوالقاسم لاهوتی تلاشی است برای ایجاد شعر با وزن هجایی (ده‌هجایی): در یک قلعهٔ خالی، نیم ویران چندی حصاری بودند دلیران آفتاب زمین را چون دیگ می‌جوشاند بخار زمینِ آن را می‌پوشاند ۲- وزن تکیه‌یی (Accentual) وزن اشعار انگلیسی و آلمانی چنین است. اساس این نوع وزن تنها بر تساوی تعداد تکیه‌ها در هر مصراع شعر قرار دارد و تعداد هجاهای مصراع‌ها ممکن است تغییر کند. وزن تکیه‌ای خاص زبان‌هایی است که در آنها هجای تکیه‌دار اصل است و هجاهای دیگر سریع تلفظ می‌شوند. مانند انگلیسی باستان و آلمانی. در بیت فارسیِ برساختهٔ زیر: تن عیشم به غم نحیف گشت گل بختم به خار نهفته گشت وزن تکیه‌ای وجود دارد اما فارسی‌زبانان وزن کمّیِ آن را در نمی‌یابند. (این بیت وزن عروضی ندارد) ۳- وزن کمّی (Quantitative) وزن شعر فارسی و عربی و سنسکریت و یونانی باستان و لاتین از دست است. در فارسی به آن وزن عروضی گفته می‌شود. اساس آن مبتنی بر نظم هجاهای بلند و کوتاه در مصراع‌های یک شعر است. این نوع وزن، خاص زبان‌هایی است که در آنها مصوّت‌ها به کوتاه و بلند و در نتیجه هجاها به کوتاه و بلند و احیاناً کشیده تقسیم می‌شوند. ۴- وزن آهنگی / نواختی (tonic) خاص زبان‌هایی است که در آنها زیروبمی در کلمات تک‌هجایی باعث تغییر معنی می‌شود. مثل ویتنامی و چینی. شعر در این زبان‌ها از کنارِ هم قرار دادن هدفمندِ هجاها با زیر و بمی‌های به خصوص برای آفریدنِ آهنگِ به خصوص به وجود می‌آید. 5– وزن ضربی-هجایی: در آن هم تعداد تکیه‌ها حساب می‌شوند هم تعداد هجاها. مانند شعر انگلیسی نوین 📗عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی –تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۶ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📗مبانی وزن شعر فارسی ۱: 📕چنان‌که گفتیم وزن شعر فارسی مبتنی بر توالی‌های خاصی از هجاهای کوتاه و بلند در یک مصراع و تکرار عین آن توالی در مصراع‌های دیگر است. بنابراین وزن شعر فارسی مجموعه‌یی از هجاهای کوتاه و بلند است که با نظم مشخصی پی‌درپی قرار گرفته باشد. هر نظم خاص، وزن خاصی را به ذهن متبادر می کند. 📙پس: «شعر فارسی به طور کلی مبتنی بر کمیت (کوتاه و بلندی) هجاهاست.» 📕مصوِّت‌ها و صامت‌های زبان فارسی: در فارسی ۶ مصوِّت داریم: سه مصوِّت کوتاه: ـ  –َ–      –ِ–      –ُ– سه مصوِّت بلند: آ         ایـ        او بقیه‌ی اصوات را صامت گویند. 📘آشنایی با عروض و قافیه عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی – تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۷ 🌸بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔶مبانی وزن شعر فارسی۲ 🔹هجا یا سیلاب یا بخش: هجای فارسی مجموعه‌ای از یک مصوت و یک یا دو یا سه صامت است. بنابراین تعداد هجاهای هر کلمه، مساوی تعداد مصوت‌های آن است. یعنی در یک عبارت همان تعداد هجا هست که مصوِّت هست. هر هجا در یک دم یا بازدم ادا می شود. در کلمه «آمدم» سه مصوِّت وجود دارد. پس «آمدم» دارای سه هجاست. در زبان فارسی شش نوع هجا (مجموعه‌ی صامت و مصوت) وجود دارد، اما در عروض فارسی فقط سه نوع آن مستعمل است که به آنها هجای عروضی گویند. یعنی کلمات زبان فارسی در شعر فقط به سه نوع هجا بخش می شود. ✅هجاهای عروضی از نظر کمیت بر دو گونه اند: بلند و کوتاه. 💠هجاهای عروضی بلند: 1️⃣ صامت + مصوت کوتاه + صامت. «cvc¹» (مانند: دَر ، شِن ، بُن ) 2️⃣ صامت + مصؤت بلند. «cV» (مانند: با ، بی ، بو ) 💠هجای عروضی کوتاه: صامت + مصؤت کوتاه. «cv» (مانند: نه ، که ، تو ) ✅بدین ترتیب هجای بلند عروضی مرکب از سه واک ” یا حرف عروضی و هجایی کوتاه عروضی مرکب از دو واک یا حرف عروضی است. 1. c=Consonant 2. v=Vowel 📚تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۸ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘مبانی وزن شعر فارسی۳ 📗املای عروضى يا آوانويسی: املای عروضی، نوشتن کلمات به خطی است که بتوان با آن مقطع اصوات یا هجا را به آسانی تشخیص داد. املای عروضی نگارش دقیق اصوات اعم از صامت و مصوت است. برای این کار می توان، با اندک تغییر و اضافاتی هم از خط لاتینی استفاده کرد و هم از خط فارسی. 📙فایدهٔ املای عروضی: هرگاه در تعیین بلند یا کوتاه بودن هجا، تردیدی وجود داشته باشد، فوراً آن را به خط عروضی می نویسیم. اگر هجا دارای سه واک یا حرف عروضی گردید، بلند و اگر دارای دو واک یا حرف عروضی شد کوتاه است. املای عروضی، زبان گویای حقایق عروضی است. مثلاً با نوشتن واج «ن» بعد از مصوت بلند مشاهده می شود که به اندازهٔ یک مصوت از امتداد بلند مصوت قبل از نون کاسته شده است (زیرا هجای بلند همواره سه واکی است). 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۹ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘مبانی وزن شعر فارسی۴ ✍تقطیع: تقطیع در لغت قطعه قطعه کردن است و آن مصدر باب تفعیل است از ریشهٔ قَطَعَ (=برید) و در اصطلاح عروضی قطعه قطعه کردن شعر است به هجاهای کوتاه و بلند. 📕برای مثال بیت زیر را به هجاهای کوتاه و بلند تقسیم یا به اصطلاح تقطیع می کنیم: «پری رویی، پری بگذار، ماهی» «به زیر مقنعه صاحب کلاهی» پَ ری رو یی پَ ری بُگ ذا رُ¹ ما هی pa rii ruu yii pa rii bog zaa r(o) maa hii به زی رِ مَق نَ عه صا حِب کُ لا هی be zii re magh na ?e² sa* heb ko laa hii* 📙(1- «ر» در کلمه «بگذار» ساکن است، اما در تقطیع می‌توان به آن یک مصوت کوتاه اضافه کرد) 📘(2- هر گاه حرف «ع» یا « الف عطف یا (ء)» در اول یک هجاباشد،در تقطیع لاتین از علامت «?» استفاده می‌ کنیم) 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۰ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم ✍مبانی وزن شعر فارسی۵ 📗بخش کردن یا تقسیم هجا: در تقطیع شعر به هجاها، کل کلمات مصراع در رابطه با یکدیگر در نظر گرفته می شود نه تک تک کلمات به صورت مجرد. مثلاً در تقطیع این مصراع حافظ: «خوش آمد گل وزان خوشتر نباشد» میگوییم: ل¹ –² – – ل – – – ل – – خو شا مَد گُل وَ زان خوش تَر نَ با شَد 📙چنان که ملاحظه می شود در تقطیع درست، کلمهٔ «خوش» برحسب قرائت و موقعیتش در ترکیب عبارات ( تقابل با کلمهٔ بعدی) جایی دو جزء «خو+شا» و در جایی دیگر یک جزء «خوش» حساب شده است. به طور کلی باید توجه داشت که صامت ها معمولاً با مصوتهای بعد از خود (در هجاهایی که با همزه شروع شده اند) تلفظ می شوند، یعنی همزه معمولاً حذف می شود تا صامت پیش از آن به مصوت بعد از آن بچسبد؛ مثالی دیگر: کاروانِ شـهـیـد رفت از پیش وان ما رفته گیر و می‌اندیش «رودکی» – ل – – ل – ل – – – کا رِ وا نی³ شَ هی دُ رَف تَز پی (ش) وا نِ ما رَف ته گی رُ می اَن دی (ش) 📕در کلمه «از» همزه حذف شده است تا صامت «ت»(در کلمه رفت) به مصوت «–َ-» بچسبد: تَز 1- علامت «ل» نشان دهنده ی هجای کوتاه است. 2- علامت «–» نشان دهنده ی هجای بلند است. 3- حرف «ن» در کلمه کاروان هنگام تقسیم به «نی» تبدیل می گردد؛ (در ادامه به توضیح علت آن خواهیم پرداخت.. 📘تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
١١ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔷مبانی وزن شعر فارسی۶ 📕ارکان۱: همانطور که در صرف عربی، قالب‌هایی برای کلمات اختراع کرده اند و مثلاً میگویند شاعر بر وزن فاعل، در عروض نیز برای کلمات (یا مجموعهٔ چند هجای کوتاه و بلند) قالب‌هایی وضع کرده اند و مثلا می گویند: «می آیم» شامل سه هجای بلند است، (– – –) بر وزن مفعولن. بنای این قوالب بر «ف» و «ع» و «ل» است و البته این قرارداد است و می توان به جای آن هر معادل دیگری را به کار برد. 📘بعد از تقطیع اشعار به هجاها، با توجه به جدول ارکان، به جای هرچند هجا یک رکن قرار می دهیم. ♦️به این عمل رکن بندی میگویند. 📙مثلا در این بیت امیر معزی: ای کاروان منزل مکن جز در دیار یار من تا یک زمان زاری کنم بر رَبع و اَطلال و دِمَن 📘بعد از تقطیع ملاحظه می کنیم که مجموعه یا طرح (– – U –) در هر مصراع چهار بار تکرار می شود. رکن معادل این طرح در جدول ارکان، مستفعلن است. بدین ترتیب برای نشان دادن فرمول وزن، چهار بار میگوییم: مستفعلن. 📙از تکرار این ارکان (مجموعه‌ی هجاها) است که وزن ایجاد می شود. 📕یکی از فواید استفاده از ارکان این است که به کمک آن می توان وزن شعر را به صورت «فرمول» برای کسی خواند و مشخص کرد. 📗مثلاً وزن این مصراع حافظ: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن» است. 📕تحقیق:ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۲ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🟣مبانی وزن شعر فارسی۷ 🟢ارکان۲: 🔵برای سهولت، تصویرِ ارکان را در زیر آورده ایم؛ چنانچه ملاحظه می‌کنید در هیچ رکنی بیش از دو هجای کوتاه متوالی و سه هجای بلند متوالی قرار نگرفته است. از این ارکان فَعْ و فَعَلْ فقط در پایان مصراع می آیند. اما ارکانی که به هجای کوتاه ختم شده‌اند هیچ گاه در پایان  مصراع قرار نمی‌گیرند(فقط در آغاز و میان مصراع می‌آیند). از بقیه‌ی ارکان، هم در آغاز و هم در حشو و هم در پایان مصراع استفاده می شود. 🟠اغلب اوزان بر اساس پایه‌های چهار هجایی و سه هجایی است. 🎵وزن: 📕آهنگی را که از ترکیب و توالی منظم و مخصوصی از هجاها به وجود می‌آید وزن گویند. واحد وزن یا حداقل وزن، رکن است. ارکان به دو طریق زیر با هم جمع می‌شوند و وزن مصراع را به وجود می‌آورند: ۱- متفق الارکان(متحد الارکان) مثل: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (ل – – –) چهار مرتبه ۲- متناوب الارکان مثلا: فعلاتُ فاعلاتن فعلات فاعلاتن (ل ل – ل/ – ل – –/ ل ل – ل/– ل – –) 🔷تذکر: قدما گاهی شعر را به نحوی رکن‌بندی می‌کردند که هیچ نظمی مابین ارکان به چشم نمی‌خورد، یعنی نه متفق بود و نه متناوب؛ مثل این وزن: مفعول فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلُن (– – ل/ – ل – ل/ ل – – ل/ – ل –) به این گونه اوزان، مختلف الارکان می‌گفتند. اما این‌گونه اوزان را نیز می‌توان به نحوی رکن‌بندی کرد که مابین ارکان اتحاد یا تناوب باشد و مثلاً به جای وزن فوق گفت: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل 📙که با توجه به اینکه فَعَلْ(= مفا) دو هجای اول مفاعلُ است، وزن، متناوب الارکان محسوب می‌شود. 📗ما اوزان را به همان طریق سنتی رکن‌بندی می‌کنیم تا رابطه‌ی ما با عروض قدیم قطع نشود؛ 📕تحقیق :ایلیا – علیاری (دکتر محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۳ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🟢اوزان اشعار فارسی۱ 📙از اجتماع ارکان مختلف، اوزان گوناگونی پدید می آید. در هیچ وزنی کمتر از دو و بیشتر از چهار رکن وجود ندارد. به عبارت دیگر کوتاه ترین مصراع شعر سنتی فارسی دارای دو رکن و طویل ترین آن دارای چهار رکن است. اگر رکنی در یک مصراع چند بار (۲، ۳، ۴) تکرار شود وزن حاصل را متفق الارکان و اگر ارکان مصراع یک در میان تکرار شود وزن آن را متناوب الارکان گویند. 📘در عروض سنتی برای هر یک از اوزان، اسمی نهاده بودند، مثلاً اوزان مبتنی بر مفاعیلن را (هَزَج) و اوزان مبتنی بر فاعلاتن را «رَمَل» و اوزان مبتنی بر مستفعلن را «رَجَز» می گفتند. در عروض جدید احتیاجی به حفظ اسامی اوزان نیست و در مواقع لزوم می توان به کتب عروضی قدیم مراجعه کرد. 📙جدای از بحر، حدود ۳۰۰ وزن در شعر فارسی موجود است. خوش آهنگ ترین و رایج ترین اوزان، همان هاست که حافظ و مولوی در دیوان خود به کار برده اند؛ که آنها را ذکر خواهیم نمود! چنان که قبلا گفته شد برخی از اوزان در کتب عروضی سنتی به ارکان گوناگون رکن بندی شده است. به آن اوزان مختلف الارکان می گفتند که اصطلاح متناوب الارکان ما را دربر می گیرد. 📕تحقیق : ایلیا – علیاری (دکتر محمدی مبارز –دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۴ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔶اوزان اشعار فارسی۲ 🔹 اوزان به کار رفته در اشعار حافظ بالغ بر ۲۳ وزن می باشد. ما در این جا به ۱۰ وزن اشاره می کنیم؛ علاقه مندان می توانند برای آشنایی با تمام اوزان به کتب عروض و قافیه مراجعه نمایند… ۱- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (بحر رَمَل مُثَمَّن مخبُون محذُوف) 💠مَطَلب طاعت و پیمان و صلاح از منِ مست ۲- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان (بحر مُجتَثّ مُثَمَّن مخبون مقصور) 💠تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد ۳- مفعولُ فاعلاتُ مفاعيلُ فاعِلان یا «مستفعلن مفاعل مستفعلن فَعَل» (بحر مُضارع مُثَمَّن أخرب مَكفوف مقصور) 💠دوش آگهی زیار سفر کرده داد باد ۴- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رَمَل مَثَمَّن مُحذوف) یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد ۵- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (بحر هَزَج مثمن سالم) 💠مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد ۶- مفاعیلن مفاعیلن فعولن (بحر هزج مُسَدّس محذوف) 💠مسلمانان مرا وقتی دلی بود ۷- مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن یا «مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن» (بحر مُضارع مُتَمَن آخرب) 💠با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ۸- مفعول مفاعيل مفاعيل فعولن (بحر هزج مثمن أخرب مكفوف مقصور) 💠دیری است که دلدار پیامی نفرستاد ۹- فعلاتن مفاعلن فعلن (بحر خفيف مخبون محذوف) 💠درد عشقی کشیده ام که مپرس ۱۰- فاعلاتن فاعلاتن فاعلان (بحر رَمَل مسدس مقصور) 💠ماز یاران چشم یاری داشتیم 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۵ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔸اوزان اشعار فارسی۳ 🔹اوزان رایج و مشهور *نزدیک ۹۰ درصد بلکه بیشتر اشعار زبان فارسی در ۳۱ وزن سروده شده اند.* ♦️فهرست اوزان رایج: 🔷۱- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) 🔷۲- مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذف)‌ این وزن، وزن ترانه است. 🔷۳- مفاعيلُ مفاعيلُ مفاعيلُ فعولن (هزج مُثَمَّن مكفوف محذوف) 🔷۴- مفعول مفاعيلن مفعول مفاعيلن (هزج مُثَمَّن اَخرَب) 🔷۵- مفعول مفاعيل مفاعيل فعولن (هزج مُثَمّن اخرب مكفوف محذوف) 🔷۶- مفعول مفاعيل مفاعيل فعل (هزج مُثَمَّن اخرب مكفوف مجبوب) این وزن، وزن رباعی است. 🔷۷- مفعول مفاعلن مفاعيلن (هزج مُسَدّس اخرب مقبوض صحيح عروض وضرب) 🔷۸- مفعول مفاعلن فعولن (هزج مُسَدّس اخرب مقبوض محذوف) 🔷۹- مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مُضارع مُثُمَّن اخرب) یا مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن 🔷۱۰- مفعول فاعلاتُ مفاعيل فاعلن (مُضارع مُثُمَّن اخرّب مكفوف محذوف) یا مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل 🔷۱۱- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مُثمن سالم) 🔷۱۲- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رَمَل مُثمَّن محذوف) 🔷۱۳- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف) 🔷مثنوی مولوی بر این وزن است. 🔷۱۴- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مُثمّن مخبون) 🔷۱۵- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رَمَل مُثَمَّن مخبون محذوف) 🔷۱۶- فعلاتن فعلاتن فعلن (رَمَل مُسَدّس مخبون محذوف) 💠۱۷- فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (بحر رمل مثمّن مشکول) 💠۱۸- فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن (بحرخفيف مثمن مخبون) 💠۱۹- فعلاتن مفاعلن فعلن (بحر خفيف مُسَدّس مخبون محذوف) 💠۲۰- مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (بحر رجز مُثمَّن سالم) 💠۲۱- مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (بحر بسيط مخبون) 💠۲۲- مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (بحر رجز مُثمّن مطْوِىّ) 💠۲۳- مفتعلن مفتعلن فاعلن (بحرسریع مَطوی مکشوف) 💠۲۴- مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (بحر رجز مُثمّن مطوى مخبون) 💠۲۵- مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (بحر مُنسَرِح مُثَمَّن مطوى مكشوف) 💠۲۶- مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (بحر مُنسَرِح مُثمّن مطوى مَنحور) 💠۲۷- فعولن فعولن فعولن فعولن (بحر مُتقارب مُثمَّن سالم) 💠۲۸- فعولن فعولن فعولن فعل (بحر متقارب مُثمَّن مُحذف) این وزن، وزن شاهنامه است. 💠۲۹- فعْ‌لن فعولن فعْ‌لن فعولن (بحر متقارب مُثَمّن اثلم) یا «مستفعلاتن مستفعلاتن» یا «مستفعلن فع مستفعلن فع» 💠۳۰- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (بحر مُجتَثّ مثمن مخبون) 💠۳۱- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (بحر مُجتَثّ مثمن مخبون محذوف) این وزن پر کاربرد ترین وزن در شعر فارسی است. ♦️نکات مهم: اوزان «۱، ۲ ، ۵ ، ۱۰ ، ۱۲ ، ۱۵ ، ۱۹ ، ۳۱» از بقیه کاربرد بیشتری دارند! اوزان «۳ ، ۱۱ ، ۱۸ ، ۲۱ ، ۲۳» از بقیه کاربرد کمتری دارند! جز شماره «۲۹» سایر اوزان با ارکان سه یا چهار هجایی آغاز می‌شوند! 🔶تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۶ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘نکاتی در باب تقطیع۱ چنانکه دانستیم تقطیع این است که شعر را به هجاهای کوتاه و بلند تقسیم کنیم و سپس با رکن بندی وزن آن را پیدا کنیم. اما اولاً تقطیع درست محتاج به رعایت دقایقی است که به آنها قواعد تقطیع و ضرورت وزن گویند و ثانیاً کمتر شعری است که بعد از تقطیع و رکن بندی وزن اصلی شعر را نشان دهد، بلکه معمولاً وزنی به دست می آید که وزن اصلی نیست و به آن وزن تقطیعی گویند. 📙برای تبدیل وزن تقطیعی به وزن اصلی (یعنی وزنی که در فهرست اوزان درج شده است) توجه به دقایقی که به آنها اختیارات شاعری گویند لازم است. پس به طور کلی برای تقطیع درست باید با فنون و شگردهایی آشنا بود که در ذیل به آنها اشاره می شود: 📗الف- قواعد تقطيع (بخش اول): یعنی نکاتی که اگر مراعات نشود به وزن صحیح دست نخواهیم یافت: 📕۱- هجای کوتاه (یا همان «صامت + مصوت کوتاه») در آخر مصراع بلند حساب می شود: بهشتی دید در قصری نشسته بهشتی وار در، بر خلق بسته ل – – – / ل – – – / ل – – مفاعیلن مفاعیلن فعولن 📗چنانکه ملاحظه می شود «ته te» که هجای کوتاه است در آخر مصراع بلند شده است. 📙و یا در این بیت حافظ: شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نـگــردد ز تــو ایــن دیــر خــراب آلـوده ل ل – – / ل ل – – / ل ل – – / ل ل – فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن 📘۲- شاعر حق دارد یک یا دو صامت اضافه بر وزن، در آخر مصراع بیاورد ( این از اختیارات شاعری است، به این نکته اشاره خواهد شد)  در این صورت بر طبق قواعد تقطیع، آن صامت های اضافه را محسوب نمی داریم. مانند: ز عـشـقِ او که یـاری بود چـالاک ز کرسی خواست افتادن سوی خاک ل – – – / ل – – – / ل – – مفاعیلن مفاعیلن فعولن حرف «ک» در کلمات «چالاک و خاک» اضافه بر وزن است 📕تحقیق : ایلیا – علیاری (دکتر محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۷ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🟠نکاتی در باب تقطیع۲ الف- قواعد تقطيع (بخش دوم): 🟡۱- از آنجا که کوچک ترین جزء تشکیل دهندهٔ وزن هجای کوتاه است که دو حرف عروضی دارد، پس در تقطیع شعر، هیچ مجموعهٔ کمتر از دو حرفی نباید داشته باشیم، از این روی در صورت برخورد به صامت تنها در «وسط شعر» به اندازهٔ یک مصوت کوتاه بدان می افزاییم تا دو حرفی شده، به هجای کوتاه تبدیل شود: مصراع «به دانش دل پیر برنا بود» (فعولن فعولن فعولن فعل) 🔴در تقطیع چنین خوانده می شود: به دانش دل پیرُ برنا بود، یعنی به «ر» در کلمه «پیر» حرکت می دهیم. بعضی کلمات هم که به دو صورت خوانده می‌شوند، مانند: پیرزن=پیرِزن پیرمرد=پیرِمرد زادگاه=زادِگاه آزاد=آزاده ♦️در هنگام تقطیع شعر، اگر به این کلمات برخوردیم، باید آن وجهی را در نظر بگیریم که برای تقطیع مناسب است! مثلا در شعر زیر: پیرزنی را ستمی درگرفت/ دست زد و دامن سنجر گرفت/ در تقطیع میخوانیم «پیرِزن» 🔵در بین ادیبان بحث است که «باز» یا «چند» را باید به صورت اضافه خواند یا به سکون؛ این کلمات معادل یک هجای بلند و یک صامت هستند که به صامت تنها، در تلفظ عروضی یک مصوت کوتاه افزوده می شود. 🟣۲- در کلماتی از قبیل خواست، گوشت، بیست، کارد هرگاه صامت آخر به وسیله‌ی مصوت بعد از خود جذب نشود، همواره از تقطیع ساقط خواهد بود: گفت زن، این گربه خورد این گوشت را/ گوشت دیگر خر اگر باشد هلا/ «مولوی» – ل– – / – ل – – / – ل – فاعلاتن فاعلاتن فاعلن 🟤حرف «د» خورد به وسیله «ا» این جذب شد، اما حرف «ت» گوشت در هر دو مصراع (جذب نشد) و از تقطیع ساقط شده است یعنی گوشت، «گوش» حساب شده است. و یا در بیت زیر: ز عشق او که یاری بود چالاک/ ز کرسی خواست افتادن سوی خاک/ «نظامی» «ت» خواست به وسیلهٔ مصوت بعد از خود(«ا» افتادن) ربوده(جذب) شده است؛ و از تقطیع ساقط نشد. 🟥الف- قواعد تقطيع (بخش سوم) 💠۳- صدای ترکیبی ow در آخر کلمات، اگر پیش از مصوت دیگر قرار گیرد، به o و v تجزیه می شود و صامت v جزء هجای دوم قرار میگیرد؛ این صدا در کلماتی مانند «جُو» ، «رُو»(فعل امر رفتن) وجود دارد. 🔳برای مثال در بیت زیر: من اَر چه حافظ شهرم جُوی نمی ارزم مگر تو از کرم خویش یار من باشی «حافظ» ل–ل– / ل‌ل–– / ل–ل– / –– مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن در این جا کلمه ی جُوی تبدیل به هجای کوتاه «جُ» و هجای بلند «وی» شده است: جوی = جُ + وی 💠۴- هرگاه در کلمه‌ای، حرف «ن» در آخر کلمه باشد و حرکت آن ساکن بود و بعد از مصوت بلند قرار گرفت و حرف اول کلمه‌ی بعد، صامت بود؛ حرف «ن» را در هنگام تقطیع حذف می‌کنیم. مثال: عاشقان دارند کار و عارفان دانند حال این سخن در دل فرود آید که از جان گفته اند –ل–– / –ل–– / –ل–– / –ل– فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ♦️چنانکه ملاحظه می شود در این بیت کلمات «عاشقان» و «عارفان» و «این» و «جان»، (معادل «عاشقا» و «عارفا» و «ای» و «جا») حساب شده‌اند. ◾️تنها استثناء نون کلمهٔ «زینهار» است که همیشه برخلاف قاعده در تقطیع حساب می شود: زینهار از آب شمشیرت که شیران را از آن تشنه لب کشتی نهنگان را در آب انداختی نکته: برای تشخیص اینکه حرف «ن» را در تقطیع ساقط کنیم، می‌توانید حرف«ت» را جایگزین کنید؛ اگر وزن شعر مختل شد، حرف «ن» اضافه است. 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
١٨ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔴نکاتی در باب تقطیع ٣ 🟡ب- اختیارات شاعری (بخش اول): این است که شاعر از دو صورت ممکن هر کدام را که به کار برد، شعر صحیح باشد و در وزن خللی وارد نگردد، به عبارت دیگر استعمال هر یک از آن دو وجه مجاز باشد. اما باید توجه داشت که فقط یکی از آن دو صورت اصل است. بدین ترتیب با توجه به اختیارات است که اوزان تقطیعی را به اوزان اصلی برمیگردانیم. 🔵۱- شاعر مختار است در آخر مصراع، یک یا دو حرف صامت اضافه بر وزن بیاورد (یا نیاورد): بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم  فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم «حافظ» مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 🟠در آخر هر دو مصراع یک «میم» اضافه بر وزن آمده است که بر طبق قاعده از تقطيع ساقط است. بنال بلبل اگر با منت سر یاری است که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاری است «حافظ» مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن 🟤در آخر این دو مصرع هم حروف «ست» از تقطيع ساقط است. 🟣در اوزان دوری که هر مصراع به دو نیم مصراع مستقل قابل تقسیم است (یعنی وسط مصراع حکم آخر مصراع را پیدا می کند)، این حکم در وسط مصراع نیز صدق میکند (یعنی می توان در وسط مصراع هم حرفی اضافه بر وزن آورد)؛ مثال: می بیغش است دریاب، وقتی خوش است بشتاب/ ســال دگـر کــه دارد، امــیــد نـو بـهـاری/  «حافظ» مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن 🟢همانطور که مشاهده می کنید حرف «ب» در کلمه‌ی «دریاب» در وسط و در کلمه‌ی «بشتاب» در آخر مصراع اول از وزن ساقط است. 🔴ب- اختیارات شاعری (بخش دوم): شاعر مختار است به جای فعلاتن در رکن اول هر مصراع، فاعلاتن بیاورد؛ برای مثال: یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیدهٔ ما شاد نکرد «حافظ» 🟢در بیت فوق وزن اصلی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن» می باشد که شاعر به اختیار، مصراع اول را در وزن «فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن» سروده است. یعنی به جای رکن اولِ وزن که «فعلاتن» می باشد، «فاعلاتن» آورده است! مثال دیگر: حال دل با تو گفتنم هوس است «حافظ» – ل – – / ل – ل – / ل ل – فاعلاتن مفاعلن فعلن وزن اصلی «فعلاتن مفاعلن فعلن» می باشد! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (در عروض فارسی عکس قاعده فوق صحیح نیست. یعنی  نمیتوان در رکن اول وزن، به جای فاعلاتن، فعلاتن آورد! و فقط در قدما چند استثناء داریم…) 📕تحقیق :ایلیا – علیاری (دکتر محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
١٩ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔴نکاتی در باب تقطیع ۴ ب- اختیارات شاعری (بخش سوم): شاعر مختار است به جای دو هجای کوتاه، یک هجای بلند بیاورد¹. این اختیار که در اصطلاح به آن «تسکین» می‌گویند، جز در آغاز مصراع(در هجای اول مصراع)، در همه جا قابل اعمال است². بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم «مخزن الاسرار نظامی» در بیت فوق وزن اصلی «مفتعلن مفتعلن فاعلن» می باشد که شاعر به اختیار خود، مصراع اول را در وزن «مفعولن مفعولن فاعلن» سروده است. برخی به اشتباه بیت فوق را به صورت زیر میخوانند: بسمِ اِلهِ الرَّحِمانِ الرّحیم هست کلید در گنج حکیم تا آهنگ شعر، رعایت شود؛ اما این گونه خواندن در شان آیه ی شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» نیست و بهتر است بصورت معمول خوانده شود، آنچنانکه از نظر قواعد عروض هم صحیح می باشد… مثال دیگر با که گویم به جهان، محرم کو؟ چه خبر گویم با بی خبران وزن اصلی این بیت «فعلاتن فعلاتن فعلن» است که شاعر به اختیار خود، مصراع اول را در وزن «فاعلاتن فعلاتن فع لن» و مصراع دوم را در وزن «فعلاتن مفعولن فعلن» سروده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟠1(عکس این قاعده صحیح نیست، یعنی در عروض فارسی نمی توان به جای یک هجای بلند، دو هجای کوتاه آورد؛ به همین دلیل در مصراع «وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی» نمی توان کلمهٔ «بتوانی» را به طور طبیعی (بِتَوانی) تلفظ کرد…امّا در عروض عربی جایز است و این یکی از مهمترین فرق های عروض فارسی و عربی است.) 🔵2- (طبیعی ترین جا برای تسکین هجای ماقبل آخر است که معمولاً گوش آن را احساس نمیکند و تسکین در حافظ معمولاً از این نوع است؛ که معمولا تبدیل «فعلن» به «فع لن» میباشد. اما در غیر هجای ماقبل آخر محسوس است و باعث «سکته» می شود) 📕تحقیق : ایلیا – علیاری (دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۲۰ بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درگنج حکیم 📗اوزان،بحوردرعروض فارسی؛سهل ممتنع است. آشنایی با این دانش مطالعه در ایقاع (دو نوع: لحنی و شعری) ، دستگاهها و مقامات موسیقی، بحور الحان و ویژگی‌های صوت را می طلبد. 📕زِحافات زحافات( تغییراتی که در ارکان اصلی عروض رخ می دهد و سبب پیدایی ارکان فرعی می گردند)  هم بخشی از علم عروض است. اینک بخشهایی از زحافاتِ بحر مضارع وبه شواهدی از زحافاتِ بحر  مجتث، اشاره می گردد. 🟢مثال۱: صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر ،  با فلک حقه باز کرد وزن:مفعول فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلان(فاعلات) بحر:مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور از چهار ویژگی صوت(امتداد،شدت،زیر وبمی، زنگ یا طنین) حروف کاف، را و دالِ ساکن در کلمه”کرد”کششی در صوت ایجاد کرده،که امتداد هجای آن تنها با لات/ لان در فاعلان/فاعلات (مقصور)، هماهنگیِ موسیقیایی( یک کوبشِ بلند/ایقاع )پیدا کرده و نمی تواند محذوف باشد. 🟤مثال۲: ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما وزن: مفعول فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن بحر: مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف کلمه” ما” نه تنها با ” لن “در فاعلن(محذوف) هماهنگی هجایی دارد بلکه از دیدگاه موسیقیایی نیز با ” لان” یکسان است . 🟡مثال۳: در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است صراحیِ می ناب و سفینه غزل است وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان بحر: مجتث مثمن مخبون مقصور حروف “لست” در خلل است، تنها با ” لان” در فعلان، هم آوا است. 🟠مثال ۴ : چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف واژه “قلمت” با فعلن تناسب موسیقیایی و هجایی دارد. 🔵مثال۵: شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان بحر: مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ کلمه” بن + یاد “در بنیاد،از دیدگاه بحور،اصلم (بریده/ گوش بریده)خوانده می‌شود و حرف “دالی” هم که به آن( بنیاد) افزوده شده، با مُسَبّغ(افزوده)هم معنایی دارد. نمی تواند  وزنی جز، فع لان را بپذیرد. 🔴مثال ۶ : همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن بحر: مجتث مثمن مخبون اصلم واژه ” اُف+ تد” در، افتد با فع لن (اصلم) هماهنگ است و حرفی فراتر از وزن ندارد 📙منابع برای توضیح بیشتر درباره ایقاع،موسیقی و لحن،رجوع شود به: ۱.بوعلی سینا،زیر نظر کاظم موسوی بروجردی،چاپ۱، تهران: بنیاد بوعلی سینا- مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۸، صص ۱۹۸ – ۲۲۸. برای توضیح بیشتر درباره عروض و قافیه، و ویژگی های صوت و زحافات،رجوع شود به: ۲.عروض و قافیه، دکتر سیروس شمیسا، چاپ۲ ، تهران: میترا،۱۳۸۶. ۳. آموزش عروض و قافیه از دریچه پرسش،دکتر روح الله هادی،چاپ۱، تهران: سمت،۱۳۹۲، صص۱۰ – ۱۱ و ۴۲ – ۵۲ و ۹۴ – ۱۰۹. برای تقطیع کامل غزلیات حافظ، رجوع شود به: دیوان حافظ( غنی- قزوینی) به کوشش رضا کاکایی دهکردی، چاپ۲،تهران: ققنوس، ۱۳۷۸. ♦️تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
جزوه آموزشی هجاهای فنون و.pdf
373.4K
آموزش شنیداری ۲۱ علوم و فنون تألیف: استاد محمدرضا چراغی ۶ @adabkhane
۲۴ 📗تحلیل تصویری هجای کوتاه و بلند در یک بیت استکان ها هجای کوتاهند، نلبکی ها همه هجای بلند/ وزن دوری گرفته سینی چای، بس که رقصیده هر النگویت/هجای کوتاه U ✍هجای بلند __ @adabkhane🔮