خرِ ما،از کُرّگی دُم نداشت!#ضرب_المثل 20
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم
🐴خر ما، از کُرّ گی دُم نداشت⁉
📜 مردی، خری ديد به گِل در نشسته و صاحب خر از بيرون كشيدن آن دَرمانده
برای یاری رساندن، دست در دُم خر زده قُوَّت کرد (زور زد)
دُم خر از جای كنده آمد.
فغان از صاحب خر برخاست كه تاوان بده!!!
مرد به قصد فرار به كوچهيی دويد، بن بست يافت😬
… خود را به خانهيی درافگند.
زنی آنجا كنار حوضِ خانه چيزی میشست و بار، حمل داشت (حامله بود). از آن هياهو بترسيد،
بار بگذاشت (سِقط كرد)
خانهِ خدا (صاحب خانه) نيز با صاحب خر هم آوا شد!!!
🏃مرد گريزان بر بام خانه دويد، راهی نيافت!!!
از بام به كوچهيی فروجست كه در آن، طبيبی خانه داشت، پسر جوانی پدر بيمارش را به انتظار نوبت در سايه ديوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پير بيمار فرود آمد!!!
چنان كه بيمار در جای بمُرد.
پدر مُرده نيز به همسر آن زن باردار و صاحب خر پيوست!!!
🏃مَرد، همچنان گريزان در سر پيچِ كوچه، با يهودیِ رهگذر، سينه به سينه شد و بر زمينش افکند
پاره چوبی در چشم يهودی رفت و كورش كرد
او نيز نالان و خونريزان به جمع شکایت کنندگان پيوست!!!
🏃مرد گريزان، به ستوه از اين همه دردسر، خود را به خانه قاضی افگند كه، دخيلم
قاضی در آن ساعت خلوت كرده بود…
😰چون قاضی راز خود را فاش ديد، چاره رسوايی را در جانبداری از متهم يافت و چون از حال و حكايت او آگاه شد، مدعيان را به درون خواند …
🤔نخست ازحال يهودی پرسيد⁉️
یهودی گفت: اين مسلمان يک چشم مرا نابينا كرده است، قصاص طلب میكنم!!!
قاضی گفت: دَيتِ (دیه) مسلمان بر يهودی نيمه بيش نيست؛ بايد آن چشم ديگرت را نيز نابينا كند‼️ تا بتوان از او يک چشم درآورد!!!
چون يهودی سود خود را در انصراف از شكايت ديد، به پنجاه دينار جريمه محكومش كرد
👨⚖قاضی، جوانِ پدر مرده را پيش خواند؛
گفت: اين مرد از بام بلند، بر پدر بيمار من افتاد، هلاكش كرده است، به طلب قصاص او آمدهام😡
… قاضی گفت: پدرت بيمار بوده است، و ارزش حيات بيمار نيمی از ارزش شخص سالم است. حكم عادلانه اين است كه پدر او را زير همان ديوار بنشانيم و تو بر او فرودآيی، چنان كه يک نيمه جانش را بستانی.
قاضی، جوانک را نيز كه صلاح در گذشت، ديده بود، به تأديه سی دينار جريمه شكايت بیمورد محكوم كرد✨
… چون نوبت به شوی آن زن رسيد كه از وحشت بار افكنده بود، گفت: قصاص شرعا هنگامی جايز است كه راه جبران مافات بسته باشد!!!
حالی میتوان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) اين مرد كرد تا كودک از دست رفته را جبران كند‼️
✨طلاق را آماده باش، مردک فغان برآورد و با قاضی جدال میكرد كه ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دويد.
قاضی فریاد زد: هی! بايست كه اكنون نوبت توست❗️
صاحب خر، همچنان كه میدوید فرياد كرد: مرا شكايتی نيست و میروم مردانی بیاورم تا شهادت دهند:
خر مرا از كُرّگی دُم نبوده است
معنای کنایی
این مَثل هنگامی بیان می شود که انسان از کیفیت قضاوت و داوری دادگاه نومید شود.
و از شکایت منصرف گردد. این ضرب المثل رفته رفته عمومیت پیدا کرد و اکنون هر گاه کسی از قصد و نیت کاری انصراف دهد از این مَثَل بهره می گیرد.
@adabkhane
ﺧﺮ ﺑﯿﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻗﺎﻟﯽ ﺑﺎﺭ ﮐﻦ
#ضرب_المثل 21
💞بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم 💞
🐴ﺧﺮ ﺑﯿﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻗﺎﻟﯽ ﺑﺎﺭ ﮐﻦ
… ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯼ ﺩﻭﺭ،مردی باقلای زیادی خرمن کرده بود و در کنار آن خوابیده بود. فرد ديگري که کارش زورگويي و دزدي بود، بنا کرد به پر کردن ظرف خودش. دزدِ فرومایه و پست ، چیزی در برابر باقالا ﺑﻪ مرد بخت برگشته ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ‼️
صاحب باقلا با او گلاویز می شود. دزد، صاحب باقلا را بر زمین می کوبد و روی سینهاش می نشیند و می گوید: “من میخواستم مقدار کمی از باقلاهای تو را ببرم. حالا که این طور شد تو را میکشم و همه را میبرم.
” صاحب باقلا که جان خود را درخطر دید گفت: پس برو🐴 ﺧﺮ ﺑﯿﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻗﺎلی ﺑﺎﺭ ﮐﻦ
معنای کنایی
👆ﺍﯾﻦ ﻣَﺜَﻞ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﻪ می خواهی؛ ﺣﻖﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﯿﺮﯼ، ﺍﻣﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺩﺭﺩﺳﺮﯼ بزرگتر ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﮔﺮﻓﺘﻦ خواسته ات ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ گذری….
نیز اين مثل هنگامی گفته می شود که يک نفر از طرف آدم پرزور و قوی تر از خود ظلمی می بيند و چون زورش به او نمی رسد ناچار حکم او را می پذيرد.
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۵
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘کلیات۲
📕انواع وزن در زبانهای گوناگون:
۱- وزن هجایی/ عددی (Numerical)
وزن اشعار فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی از اینگونه است.
در آن فقط تساوی تعداد هجاهای هر مصراع معتبر است. مانند اشعار فرانسوی و ژاپنی. شعر زیر از شاعر نوآور ایرانی ابوالقاسم لاهوتی تلاشی است برای ایجاد شعر با وزن هجایی (دههجایی):
در یک قلعهٔ خالی، نیم ویران
چندی حصاری بودند دلیران
آفتاب زمین را چون دیگ میجوشاند
بخار زمینِ آن را میپوشاند
۲- وزن تکیهیی (Accentual)
وزن اشعار انگلیسی و آلمانی چنین است.
اساس این نوع وزن تنها بر تساوی تعداد تکیهها در هر مصراع شعر قرار دارد و تعداد هجاهای مصراعها ممکن است تغییر کند. وزن تکیهای خاص زبانهایی است که در آنها هجای تکیهدار اصل است و هجاهای دیگر سریع تلفظ میشوند. مانند انگلیسی باستان و آلمانی. در بیت فارسیِ برساختهٔ زیر:
تن عیشم به غم نحیف گشت
گل بختم به خار نهفته گشت
وزن تکیهای وجود دارد اما فارسیزبانان وزن کمّیِ آن را در نمییابند. (این بیت وزن عروضی ندارد)
۳- وزن کمّی (Quantitative)
وزن شعر فارسی و عربی و سنسکریت و یونانی باستان و لاتین از دست است. در فارسی به آن وزن عروضی گفته میشود. اساس آن مبتنی بر نظم هجاهای بلند و کوتاه در مصراعهای یک شعر است. این نوع وزن، خاص زبانهایی است که در آنها مصوّتها به کوتاه و بلند و در نتیجه هجاها به کوتاه و بلند و احیاناً کشیده تقسیم میشوند.
۴- وزن آهنگی / نواختی (tonic)
خاص زبانهایی است که در آنها زیروبمی در کلمات تکهجایی باعث تغییر معنی میشود. مثل ویتنامی و چینی. شعر در این زبانها از کنارِ هم قرار دادن هدفمندِ هجاها با زیر و بمیهای به خصوص برای آفریدنِ آهنگِ به خصوص به وجود میآید.
5– وزن ضربی-هجایی:
در آن هم تعداد تکیهها حساب میشوند هم تعداد هجاها. مانند شعر انگلیسی نوین
📗عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی –تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۶
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📗مبانی وزن شعر فارسی ۱:
📕چنانکه گفتیم وزن شعر فارسی مبتنی بر توالیهای خاصی از هجاهای کوتاه و بلند در یک مصراع و تکرار عین آن توالی در مصراعهای دیگر است. بنابراین وزن شعر فارسی مجموعهیی از هجاهای کوتاه و بلند است که با نظم مشخصی پیدرپی قرار گرفته باشد. هر نظم خاص، وزن خاصی را به ذهن متبادر می کند.
📙پس: «شعر فارسی به طور کلی مبتنی بر کمیت (کوتاه و بلندی) هجاهاست.»
📕مصوِّتها و صامتهای زبان فارسی:
در فارسی ۶ مصوِّت داریم:
سه مصوِّت کوتاه:
ـ –َ– –ِ– –ُ–
سه مصوِّت بلند:
آ ایـ او
بقیهی اصوات را صامت گویند.
📘آشنایی با عروض و قافیه عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی – تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#شاه_بیت ۴۰
ترک افیون را علاجی بهتر از تقلیل نیست
اندک اندک ز آشنایان جهان بیگانه شو
#صائب_تبریزی
@adabkhane
اینستاگرام | ایتا
#شعر ۱۸
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت بهم...
#امید_صباغ_نو
@adabkhane
Alireza Ghorbani - Leyla.mp3
10.83M
🎶 کجایی ای که عمری در هوایت نشستم زیر باران ها کجایی!
#آواز ۱۲
@adabkhane
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد- #ضرب_المثل 22
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم🦋
آشی برایت بپزم که
یک وجب روغن رویش باشد!
در کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه نوشته شده:
ناصرالدین شاه سالی یک بار (آن هم روز اربعین) آش نذری میپخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد
در حیاط قصر ملوکانه اغلب، رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آشِ شله قلمکار، هر یک کاری انجام می دادند.
…بعضی سبزی پاک می کردند،
بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند،
عدهای دیگهای بزرگ را روی اجاق می گذاشتند
و خلاصه هر کس برای تملُّق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود
خودِ اعلی حضرت هم بالای ایوان مینشست و قلیان می کشید و از آن بالا نظارهگر کارها بود.
👨🍳سرآشپزباشیِ ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد.
به دستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و ایشان میبایست کاسه خالی آش را از اشرفی(سکه) پر کند و به دربار پس بفرستد
کسانی را که خیلی میخواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری میریختند.
پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه یک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد، حسابی بدبخت می شد.
به همین دلیل در طول سال،اگرآشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد؛ به او می گفت:
بسیار خوب! به تو حالی خواهم کرد دنیا دست کیست⁉
🍲آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.
✍معنای کنایی
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد،کنایه است از اینکه:
«برایت نقشه ای کشیده ام که بیچاره ات می کنم.»
@adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشم من با تب عشقت، طبیب آمد جوابش کن/
حبیبم،چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
#استاد_شهریار
@adabkhane
#با_طلا_باید_نوشت...۳
پرهيزکار، علم را با حِلم(صبر) و حرف را با عمل درآمیخته است.
حضرت امیر(ع) - خطبه ١٨۴
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۷
🌸بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
🔶مبانی وزن شعر فارسی۲
🔹هجا یا سیلاب یا بخش:
هجای فارسی مجموعهای از یک مصوت و یک یا دو یا سه صامت است. بنابراین تعداد هجاهای هر کلمه، مساوی تعداد مصوتهای آن است. یعنی در یک عبارت همان تعداد هجا هست که مصوِّت هست. هر هجا در یک دم یا بازدم ادا می شود. در کلمه «آمدم» سه مصوِّت وجود دارد. پس «آمدم» دارای سه هجاست. در زبان فارسی شش نوع هجا (مجموعهی صامت و مصوت) وجود دارد، اما در عروض فارسی فقط سه نوع آن مستعمل است که به آنها هجای عروضی گویند. یعنی کلمات زبان فارسی در شعر فقط به سه نوع هجا بخش می شود.
✅هجاهای عروضی از نظر کمیت بر دو گونه اند: بلند و کوتاه.
💠هجاهای عروضی بلند:
1️⃣ صامت + مصوت کوتاه + صامت. «cvc¹»
(مانند: دَر ، شِن ، بُن )
2️⃣ صامت + مصؤت بلند. «cV»
(مانند: با ، بی ، بو )
💠هجای عروضی کوتاه:
صامت + مصؤت کوتاه. «cv»
(مانند: نه ، که ، تو )
✅بدین ترتیب هجای بلند عروضی مرکب از سه واک ” یا حرف عروضی و هجایی کوتاه عروضی مرکب از دو واک یا حرف عروضی است.
1. c=Consonant
2. v=Vowel
📚تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۸
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘مبانی وزن شعر فارسی۳
📗املای عروضى يا آوانويسی:
املای عروضی، نوشتن کلمات به خطی است که بتوان با آن مقطع اصوات یا هجا را به آسانی تشخیص داد. املای عروضی نگارش دقیق اصوات اعم از صامت و مصوت است.
برای این کار می توان، با اندک تغییر و اضافاتی هم از خط لاتینی استفاده کرد و هم از خط فارسی.
📙فایدهٔ املای عروضی:
هرگاه در تعیین بلند یا کوتاه بودن هجا، تردیدی وجود داشته باشد، فوراً آن را به خط عروضی می نویسیم. اگر هجا دارای سه واک یا حرف عروضی گردید، بلند و اگر دارای دو واک یا حرف عروضی شد کوتاه است.
املای عروضی، زبان گویای حقایق عروضی است. مثلاً با نوشتن واج «ن» بعد از مصوت بلند مشاهده می شود که به اندازهٔ یک مصوت از امتداد بلند مصوت قبل از نون کاسته شده است (زیرا هجای بلند همواره سه واکی است).
📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۹
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘مبانی وزن شعر فارسی۴
✍تقطیع:
تقطیع در لغت قطعه قطعه کردن است و آن مصدر باب تفعیل است از ریشهٔ قَطَعَ (=برید) و در اصطلاح عروضی قطعه قطعه کردن شعر است به هجاهای کوتاه و بلند.
📕برای مثال بیت زیر را به هجاهای کوتاه و بلند تقسیم یا به اصطلاح تقطیع می کنیم:
«پری رویی، پری بگذار، ماهی»
«به زیر مقنعه صاحب کلاهی»
پَ ری رو یی پَ ری بُگ ذا رُ¹ ما هی
pa rii ruu yii pa rii bog zaa r(o) maa hii
به زی رِ مَق نَ عه صا حِب کُ لا هی
be zii re magh na ?e² sa* heb ko laa hii*
📙(1- «ر» در کلمه «بگذار» ساکن است، اما در تقطیع میتوان به آن یک مصوت کوتاه اضافه کرد)
📘(2- هر گاه حرف «ع» یا « الف عطف یا (ء)» در اول یک هجاباشد،در تقطیع لاتین از علامت «?» استفاده می کنیم)
📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۱۰
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
✍مبانی وزن شعر فارسی۵
📗بخش کردن یا تقسیم هجا:
در تقطیع شعر به هجاها، کل کلمات مصراع در رابطه با یکدیگر در نظر گرفته می شود نه تک تک کلمات به صورت مجرد. مثلاً در تقطیع این مصراع حافظ:
«خوش آمد گل وزان خوشتر نباشد» میگوییم:
ل¹ –² – – ل – – – ل – –
خو شا مَد گُل وَ زان خوش تَر نَ با شَد
📙چنان که ملاحظه می شود در تقطیع درست، کلمهٔ «خوش» برحسب قرائت و موقعیتش در ترکیب عبارات ( تقابل با کلمهٔ بعدی) جایی دو جزء «خو+شا» و در جایی دیگر یک جزء «خوش» حساب شده است. به طور کلی باید توجه داشت که صامت ها معمولاً با مصوتهای بعد از خود (در هجاهایی که با همزه شروع شده اند) تلفظ می شوند، یعنی همزه معمولاً حذف می شود تا صامت پیش از آن به مصوت بعد از آن بچسبد؛ مثالی دیگر:
کاروانِ شـهـیـد رفت از پیش
وان ما رفته گیر و میاندیش
«رودکی»
– ل – – ل – ل – – –
کا رِ وا نی³ شَ هی دُ رَف تَز پی (ش)
وا نِ ما رَف ته گی رُ می اَن دی (ش)
📕در کلمه «از» همزه حذف شده است تا صامت «ت»(در کلمه رفت) به مصوت «–َ-» بچسبد: تَز
1- علامت «ل» نشان دهنده ی هجای کوتاه است.
2- علامت «–» نشان دهنده ی هجای بلند است.
3- حرف «ن» در کلمه کاروان هنگام تقسیم به «نی» تبدیل می گردد؛ (در ادامه به توضیح علت آن خواهیم پرداخت..
📘تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
در اقیانوس غدیر.pdf
949K
🔴#پژوهش ۳
🟢"در اقیانوس غدیر: گزیدهاشعار نهمین جشنوارهی ملی شعر غدیر"
➕با
🟡پیش نوشتاری پژوهشی درباره تاریخچه شعر غدیر
#بنیاد_بینالمللی_غدیر
@adabkhane