هدایت شده از کانال اشعار هیئت الشعرا (شعر های مشترک شاعران قم)
🔹🔸تقدیم به پدر مهربان شهر نجف حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام🔹🔸
باز میخواست دلم راهی بازار شود
بافتم رشتهی اشکی که خریدار شود
همهی عُمر خوشا آب به نخلی دادن
که به عشق تو و این جُرم، مرا دار شود
هر که را جرأتِ آن نیست که در خلوت دل
لافِ معنا بزند محرم اسرار شود!
«کَلبُهُم باسِطٌ» ای کاش! که در تقدیرم
بنویسند فلانی سگ دربار شود
ای غبارِ قدمت سرمهی چشمانِ مَلَک!
ذرّه کو تا به تمنّای تو بسیار شود؟!
خار اگر یاد تو افتاد شرف مییابد
گُل اگر نام تو از یاد بَرَد، خوار شود
رحمت واسعهات با دل من کاری کرد
که به امّیدِ گذشت تو گنهکار شود
آفتابا! نظری کن به من خاکنشین
بلکه این ذرّه به دیدار سزاوار شود
تو که آبادترین مُلک جهانی، نگذار
غم دوریِ نجف بر سرم آوار شود
راه درمان اگر آیینهی ایوان طلاست
کاش! هر روز دل از عشق تو بیمار شود
عشق، در آینهی شیخ بهائی دیدهست
که قوانین جهان میشود انکار شود
بشکُفد بوسه اگر بر لب انگور ضریح
بیت بیتِ غزلم خانهی خمّار شود
مرگ کی میرسد از راه؟ که جان عاریتیست -
- که به قربانِ تو و لحظهی دیدار شود
زندگی روزه و من تشنهی دیدار توام
ای خوش آن روزه که با چشم تو افطار شود
اشک تو گنج روان بود که افتاد به چاه
چون بنا بود نجف دُرّ گُهربار شود
تو علی بودی و تا حشر علی میمانی
نتوانست کسی حیدر کرّار شود
ذوالفقاریم، چه در وقت مصاف و چه غلاف
شیعه باید همه دم فاتح پیکار شود
کاش دنیای گرفتار در این خواب عمیق
با صدای پسر فاطمه بیدار شود
شعر نه، سجدهی شُکر است پس از سجدهی شُکر
صلهاش کاش نجف باشد و تکرار شود!
✨گروه هیئت الشعرا✨
🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷
https://eitaa.com/heiatoshoara
🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
#مدح_مولا
#حیدر_كرار
#امام_علی_عليه_السلام
هدایت شده از ادبیات قم
تجلیل از پدرشعر آیینی کشور
استاد محمدعلی مجاهدی به مناسبت روز پدر
در سومین نشست «حکمت شعر».
سومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی«حکمت شعر»
ارائه مباحث تخصصی حکمت در شعر و نقد و بررسی اشعار
همراه با تقدیر از شعر برتر به انتخاب اساتید
با حضور:
استاد محمدعلی مجاهدی
دکترحسین محمدی مبارز
دکتر حسین هدایتی
و شاعران قم
زمان: چهارشنبه ۲۶ دیماه، ساعت ۱۶
مکان: حوزه هنری استان قم، سالن مهر
@adabqom
هدایت شده از شمس (ساقی)
((اَلسَّلامُ عَلَیـْكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین))
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#مدح
#میلاد
#روز_پدر
#ولادت_امیرالمؤمنین_مبارک
"مقصد خلقت"
خدا ز خلــق جهان، جـز تو انتظار نداشت
جهــان، بــدون وجــود تــو اعتبار نداشت
تو کیستی که خـدا گفـت جمـلهی "لـولاك"
تو کیستی که خدا جــز تو انتظار نداشت
ز خلق ارض و سما نیست مقصـدی جز تو
بــدون خلقـت تـو ، آسمــان قــرار نداشت
هــوا بــدون هــوای تــو بود بـی جــریــان
زمین بـدون تو بر گِرد خود مــدار نداشت
بــرای آن کــه خــدا تـا تــو را بـه بـــار آرد
بهــانه ای به جز از خــلق بیشمار نداشت
تویـی تــو ، علــت ایجــاد خلقــت عــالــم
وگرنه از عــدم اینجا کسی گـــذار نداشت
بغیر ذات تو در "کعبــه" کس نشد "مولود"
کسی بجــز تو مقــامی درین دیـار نداشت
اگرچـه هسـت طـــلا، شـیء پـِر بـهـــا امـا
یقیـن بـــدون نگـــاه علـــی عیــار نداشت
به جــز علــی چه کسی بود لایــق مــردی؟
خدا جــز او بخــدا مَــردِ ذوالفــقار نداشت
تویی نتیجـه ی خلقت، که خـامه ی تقــدیر
به پـرده ی ازلـی، چون تو شاهکـار نداشت
بدون پــرده بگــویــم ، ز خلقـت دو جهــان
برای حضرت حـق، بـیتـو افتخــار نداشت
علـی نبــود اگـر ، بــاغ هــا خـــزان میشد
علـی نبــود اگـر ، فصـل هــا بهـــار نداشت
زنـی، که کفــو تو بـاشد خــدا به جز زهــرا
بـــرای همسری تـــو ، بــه روزگـــار نداشت
رسول ، دسـت تو را در "غــدیــر" بــالا بـرد
کـه جــز ولایـت تو ، با کسی قــرار نداشت
گـرفـت بـــاغ ولا ، از تـو میــوهی توحیـــد
که بی ولای تو این باغ، برگ و بـار نداشت
دریــغ و درد ، کـه بــا تیــغ کیــن بلهــوسی
کـه تـاب رزم تـو در وقـت کـــارزار نداشت
بـریخـت خـون تـو در خــانــه ی خـداونـدی
که بهتـر از تـو در این عــالم ابتکــار نداشت
جهـــان ز داغ تــو ، مــاننــد لالـــه میسوزد
که باغی از گلی و شاخی از تو خـار نداشت
اگر که (ساقی) کوثر! جهان تـو را میداشت
ز مَهــد تا به لحـَـد، در جهـان خمــار نداشت
به لوح سیـنه نوشتم خطـی به خامهٔ عشق:
جهــان بدون علــی ، قـدر و اعتــبار نداشت
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
recording-20250115-115125.mp3
1.77M
کدام درست است؟
✅۱. رَحِمَ اللّهُ مَنْ یقَرَأُ الفَاتِحَةَ مَعَ الصَلوات
✅۲. رَحِمَ اللّهُ مَنْ قَرَأ الفَاتِحَةَ مَعَ الصَلوات
#دعا ۳۸ #فاتحه_خوانی
@adabkhane✋
#شعر ۸۵🏴
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری
از خواهری غریب به شوق برادری
پیچیده عطر نامه به بال کبوتری
از کوچهی دمشق به صحرای کربلا
از شام تا سپیدهی در خون شناوری
هر واژهای که از مژههایش چکیده است
شعر تری است، حاصل چشمان مضطری
آهی کشید و درد دلش را شروع کرد
انبوه اشک خیمه زده پشت معجری
داغ کبود خاطرهها را مرور کرد
این نامه شد به روی دلش داغ دیگری
یادش به خیر! تا که رسیدیم کربلا
از مهر و ماه پشت سرت بود لشکری
از خیمه های سوخته با خون دل نوشت
برپا شده است در دل هر واژه محشری
با دست های بسته به دنبال نیزه ها
با سر دویده ایم به دنبال هر سری
قنداقه را همیشه در آغوش می کشید
گهواره مانده بود و خیالات مادری
**
آهی کشید و نامه ی او ناتمام ماند
آهی چنان که شعله بر اوراق دفتری
#علی_اصغر_شیری
@adabkhane🏴