eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
411 عکس
102 ویدیو
37 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۸ گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت بهم... @adabkhane
Alireza Ghorbani - Leyla.mp3
10.83M
🎶 کجایی ای که عمری در هوایت نشستم زیر باران ها کجایی! ۱۲ @adabkhane
ادبخانه
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد- 22 🦋بسم الله الرحمن الرحیم هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم🦋 آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد! در کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه نوشته شده: ناصرالدین شاه سالی یک بار (آن هم روز اربعین) آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد در حیاط قصر ملوکانه اغلب، رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آشِ شله قلمکار، هر یک کاری انجام می دادند. …بعضی سبزی پاک می کردند، بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند، عده‌ای دیگ‌های بزرگ را روی اجاق می گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملُّق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود خودِ اعلی حضرت هم بالای ایوان می‌نشست و قلیان می کشید و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود. 👨‍🍳سرآشپزباشیِ ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد. به دستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و ایشان می‌بایست کاسه خالی آش را از اشرفی(سکه) پر کند و به دربار پس بفرستد کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند. پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه یک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد، حسابی بدبخت می شد. به همین دلیل در طول سال،اگرآشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد؛ به او می گفت: بسیار خوب! به تو حالی خواهم کرد دنیا دست کیست⁉ 🍲آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد. ✍معنای کنایی آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد،کنایه است از اینکه: «برایت نقشه ای کشیده ام که بیچاره ات می کنم @adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشم من با تب عشقت، طبیب آمد جوابش کن/ حبیبم،چشم بیمار تو بس باشد طبیب من @adabkhane
...۳ پرهيزکار، علم را با حِلم(صبر) و حرف را با عمل درآمیخته است. حضرت امیر(ع) - خطبه ١٨۴ @adabkhane
هدایت شده از ادبخانه
۷ 🌸بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔶مبانی وزن شعر فارسی۲ 🔹هجا یا سیلاب یا بخش: هجای فارسی مجموعه‌ای از یک مصوت و یک یا دو یا سه صامت است. بنابراین تعداد هجاهای هر کلمه، مساوی تعداد مصوت‌های آن است. یعنی در یک عبارت همان تعداد هجا هست که مصوِّت هست. هر هجا در یک دم یا بازدم ادا می شود. در کلمه «آمدم» سه مصوِّت وجود دارد. پس «آمدم» دارای سه هجاست. در زبان فارسی شش نوع هجا (مجموعه‌ی صامت و مصوت) وجود دارد، اما در عروض فارسی فقط سه نوع آن مستعمل است که به آنها هجای عروضی گویند. یعنی کلمات زبان فارسی در شعر فقط به سه نوع هجا بخش می شود. ✅هجاهای عروضی از نظر کمیت بر دو گونه اند: بلند و کوتاه. 💠هجاهای عروضی بلند: 1️⃣ صامت + مصوت کوتاه + صامت. «cvc¹» (مانند: دَر ، شِن ، بُن ) 2️⃣ صامت + مصؤت بلند. «cV» (مانند: با ، بی ، بو ) 💠هجای عروضی کوتاه: صامت + مصؤت کوتاه. «cv» (مانند: نه ، که ، تو ) ✅بدین ترتیب هجای بلند عروضی مرکب از سه واک ” یا حرف عروضی و هجایی کوتاه عروضی مرکب از دو واک یا حرف عروضی است. 1. c=Consonant 2. v=Vowel 📚تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۸ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘مبانی وزن شعر فارسی۳ 📗املای عروضى يا آوانويسی: املای عروضی، نوشتن کلمات به خطی است که بتوان با آن مقطع اصوات یا هجا را به آسانی تشخیص داد. املای عروضی نگارش دقیق اصوات اعم از صامت و مصوت است. برای این کار می توان، با اندک تغییر و اضافاتی هم از خط لاتینی استفاده کرد و هم از خط فارسی. 📙فایدهٔ املای عروضی: هرگاه در تعیین بلند یا کوتاه بودن هجا، تردیدی وجود داشته باشد، فوراً آن را به خط عروضی می نویسیم. اگر هجا دارای سه واک یا حرف عروضی گردید، بلند و اگر دارای دو واک یا حرف عروضی شد کوتاه است. املای عروضی، زبان گویای حقایق عروضی است. مثلاً با نوشتن واج «ن» بعد از مصوت بلند مشاهده می شود که به اندازهٔ یک مصوت از امتداد بلند مصوت قبل از نون کاسته شده است (زیرا هجای بلند همواره سه واکی است). 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۹ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 📘مبانی وزن شعر فارسی۴ ✍تقطیع: تقطیع در لغت قطعه قطعه کردن است و آن مصدر باب تفعیل است از ریشهٔ قَطَعَ (=برید) و در اصطلاح عروضی قطعه قطعه کردن شعر است به هجاهای کوتاه و بلند. 📕برای مثال بیت زیر را به هجاهای کوتاه و بلند تقسیم یا به اصطلاح تقطیع می کنیم: «پری رویی، پری بگذار، ماهی» «به زیر مقنعه صاحب کلاهی» پَ ری رو یی پَ ری بُگ ذا رُ¹ ما هی pa rii ruu yii pa rii bog zaa r(o) maa hii به زی رِ مَق نَ عه صا حِب کُ لا هی be zii re magh na ?e² sa* heb ko laa hii* 📙(1- «ر» در کلمه «بگذار» ساکن است، اما در تقطیع می‌توان به آن یک مصوت کوتاه اضافه کرد) 📘(2- هر گاه حرف «ع» یا « الف عطف یا (ء)» در اول یک هجاباشد،در تقطیع لاتین از علامت «?» استفاده می‌ کنیم) 📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۰ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم ✍مبانی وزن شعر فارسی۵ 📗بخش کردن یا تقسیم هجا: در تقطیع شعر به هجاها، کل کلمات مصراع در رابطه با یکدیگر در نظر گرفته می شود نه تک تک کلمات به صورت مجرد. مثلاً در تقطیع این مصراع حافظ: «خوش آمد گل وزان خوشتر نباشد» میگوییم: ل¹ –² – – ل – – – ل – – خو شا مَد گُل وَ زان خوش تَر نَ با شَد 📙چنان که ملاحظه می شود در تقطیع درست، کلمهٔ «خوش» برحسب قرائت و موقعیتش در ترکیب عبارات ( تقابل با کلمهٔ بعدی) جایی دو جزء «خو+شا» و در جایی دیگر یک جزء «خوش» حساب شده است. به طور کلی باید توجه داشت که صامت ها معمولاً با مصوتهای بعد از خود (در هجاهایی که با همزه شروع شده اند) تلفظ می شوند، یعنی همزه معمولاً حذف می شود تا صامت پیش از آن به مصوت بعد از آن بچسبد؛ مثالی دیگر: کاروانِ شـهـیـد رفت از پیش وان ما رفته گیر و می‌اندیش «رودکی» – ل – – ل – ل – – – کا رِ وا نی³ شَ هی دُ رَف تَز پی (ش) وا نِ ما رَف ته گی رُ می اَن دی (ش) 📕در کلمه «از» همزه حذف شده است تا صامت «ت»(در کلمه رفت) به مصوت «–َ-» بچسبد: تَز 1- علامت «ل» نشان دهنده ی هجای کوتاه است. 2- علامت «–» نشان دهنده ی هجای بلند است. 3- حرف «ن» در کلمه کاروان هنگام تقسیم به «نی» تبدیل می گردد؛ (در ادامه به توضیح علت آن خواهیم پرداخت.. 📘تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
در اقیانوس غدیر.pdf
949K
🔴 ۳ 🟢"در اقیانوس غدیر: گزیده‌اشعار نهمین جشنواره‌ی ملی شعر غدیر" ➕با 🟡پیش نوشتاری پژوهشی درباره‌ تاریخچه‌ شعر غدیر @adabkhane
۱۹ مثل شعری قابل تحسین که بی تشویق نیست هیچ خطی مثل ابروی تو نستعلیق نیست! @adabkhane
🔴فَیاسُیُوف خُذینی 🟠کل ارض کربلا 🟡هل من ناصر ینصرنی 🔵شارح:دکتر محمدی مبارز 👇🔘 https://aparat.com/v/TfidP 👆🟣 @adabkhane
ادبخانه
🟥گرگ بالان دیده/ باران دیده/ دالان دیده؟ ۲۳ بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم گرگ بالان دیده/باران دیده/دالان دیده؟ ⬛️ در پیش درآمد، دلایلی را که تا کنون به معانی بالان و باران پرداخته اند، می آورد. اما در پایان، دیدگاهی ( دالان/بالان) نو،پیش چشم نهاده می شود: 🟩 گرگ باران دیده : وجه تسمیه را اینگونه ذکر کنند که گرگ تا وقتی باران ندیده است از آن بسیار می ترسد و حتی الامکان احتیاط میکند تا اینکه به طور اتفاقی، مجبور به خوردن باران شود. بعد از آن دیگر نمی ترسد، از این جهت مثل مذکور برای کسی استعمال می شود که کار آزموده و زیرک شده باشد. (فرهنگ نظام).نظامی می سراید: ز باران کجا ترسد آن گرگ پیر که گرگینه پوشد بجای حریر. و دیگری سروده : دوش میرفتم بکوی یار، بارانم گرفت در میان عاشقان، من گرگ باران دیده ام . (انجمن آرای ناصری ص 72) (آنندراج ). کمال خجندی نیز ( قرن هشتم) می سراید: مرا از گریه ی بی حد نترسانید ای یاران که گرگی اینچنین،باران فراوان یاد می دارد. 🟫امابه کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح ممکن است نادرست باشد زیرا همه‌ی گرگ ها،باران دیده هستند و گاه در روزهای زمستانی و بارانی بیشتر از لانه بیرون می شوند و به شکار می روند و اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل تقریبا همه حیوانات است نه فقط گرگ ها. 🟪گرگ بالان دیده : اما معنای عبارت “بالان” در لغتنامه دهخدا: بالان:تله ی جانوران،دهلیز. و نیز طبق این منابع:برهان قاطع،فرهنگ رشیدی،فرهنگ لغات شاهنامه،انجمن آرای ناصری و ناظم الاطباء :تله ای که بدان جانوران گیرند. 🟧دهخدا از قول صاحب انجمن آرای ناصری می گوید: از اینجاست که آنکه را مجرب در امور باشد و به مصائب گرفتار شود “گرگ بالان دیده” گویند و این مشهور است و بقول رشیدی باران غلط است.( فرهنگ رشیدی) 🟦پس ” گرگ بالان”، گرگی است که چند بار از دشواری و خطرِ بالان، نجات یافته وپختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده باشد. 🟥معنای کنایی اما اصطلاح ” گرگ بالان دیده “برای آدمی، آن است كه آزموده ، سرد و گرم چشیده و دنیا دیده باشد. وشاید این افراد آزموده آنانی هستند که با اندیشه های عاقلانه ازهمه ی دشواری ها و بلاها، رهایی یافته و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند و ممکن است عامه ی مردم چون معنی واژه‌ی “بالان” را نمیدانستند آن را به باران و بدین ترتیب اصطلاح را به ” گرگ باران دیده ” تبدیل کرده اند. ✍نویسنده گرگ بالان دیده را می پسندد. چراکه جدای از دلایل یاد شده، می نویسد که بالان، همان معنی دالان و دهلیز را دارد که جای تنگ و باریک را گویند. در این معنا نیز،محمد غزالی (در کیمیای سعادت، ج ۲،ص۶۱۶) آورده است: …و اگر تو را گویند در بالانی [ دالانی] شو تاریک که ندانی که در آن بالان چاهی ست یا سنگی… تحقیق: دکتر محمدی مبارز @adabkhane
۴۱ هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی‌گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد @adabkhane
١١ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔷مبانی وزن شعر فارسی۶ 📕ارکان۱: همانطور که در صرف عربی، قالب‌هایی برای کلمات اختراع کرده اند و مثلاً میگویند شاعر بر وزن فاعل، در عروض نیز برای کلمات (یا مجموعهٔ چند هجای کوتاه و بلند) قالب‌هایی وضع کرده اند و مثلا می گویند: «می آیم» شامل سه هجای بلند است، (– – –) بر وزن مفعولن. بنای این قوالب بر «ف» و «ع» و «ل» است و البته این قرارداد است و می توان به جای آن هر معادل دیگری را به کار برد. 📘بعد از تقطیع اشعار به هجاها، با توجه به جدول ارکان، به جای هرچند هجا یک رکن قرار می دهیم. ♦️به این عمل رکن بندی میگویند. 📙مثلا در این بیت امیر معزی: ای کاروان منزل مکن جز در دیار یار من تا یک زمان زاری کنم بر رَبع و اَطلال و دِمَن 📘بعد از تقطیع ملاحظه می کنیم که مجموعه یا طرح (– – U –) در هر مصراع چهار بار تکرار می شود. رکن معادل این طرح در جدول ارکان، مستفعلن است. بدین ترتیب برای نشان دادن فرمول وزن، چهار بار میگوییم: مستفعلن. 📙از تکرار این ارکان (مجموعه‌ی هجاها) است که وزن ایجاد می شود. 📕یکی از فواید استفاده از ارکان این است که به کمک آن می توان وزن شعر را به صورت «فرمول» برای کسی خواند و مشخص کرد. 📗مثلاً وزن این مصراع حافظ: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن» است. 📕تحقیق:ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane
۱۲ بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم 🟣مبانی وزن شعر فارسی۷ 🟢ارکان۲: 🔵برای سهولت، تصویرِ ارکان را در زیر آورده ایم؛ چنانچه ملاحظه می‌کنید در هیچ رکنی بیش از دو هجای کوتاه متوالی و سه هجای بلند متوالی قرار نگرفته است. از این ارکان فَعْ و فَعَلْ فقط در پایان مصراع می آیند. اما ارکانی که به هجای کوتاه ختم شده‌اند هیچ گاه در پایان  مصراع قرار نمی‌گیرند(فقط در آغاز و میان مصراع می‌آیند). از بقیه‌ی ارکان، هم در آغاز و هم در حشو و هم در پایان مصراع استفاده می شود. 🟠اغلب اوزان بر اساس پایه‌های چهار هجایی و سه هجایی است. 🎵وزن: 📕آهنگی را که از ترکیب و توالی منظم و مخصوصی از هجاها به وجود می‌آید وزن گویند. واحد وزن یا حداقل وزن، رکن است. ارکان به دو طریق زیر با هم جمع می‌شوند و وزن مصراع را به وجود می‌آورند: ۱- متفق الارکان(متحد الارکان) مثل: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (ل – – –) چهار مرتبه ۲- متناوب الارکان مثلا: فعلاتُ فاعلاتن فعلات فاعلاتن (ل ل – ل/ – ل – –/ ل ل – ل/– ل – –) 🔷تذکر: قدما گاهی شعر را به نحوی رکن‌بندی می‌کردند که هیچ نظمی مابین ارکان به چشم نمی‌خورد، یعنی نه متفق بود و نه متناوب؛ مثل این وزن: مفعول فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلُن (– – ل/ – ل – ل/ ل – – ل/ – ل –) به این گونه اوزان، مختلف الارکان می‌گفتند. اما این‌گونه اوزان را نیز می‌توان به نحوی رکن‌بندی کرد که مابین ارکان اتحاد یا تناوب باشد و مثلاً به جای وزن فوق گفت: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل 📙که با توجه به اینکه فَعَلْ(= مفا) دو هجای اول مفاعلُ است، وزن، متناوب الارکان محسوب می‌شود. 📗ما اوزان را به همان طریق سنتی رکن‌بندی می‌کنیم تا رابطه‌ی ما با عروض قدیم قطع نشود؛ 📕تحقیق :ایلیا – علیاری (دکتر محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری) @adabkhane