✅ انتظار
🔰 تا بحال منتظر چه چیزهایی بودیم؟!🤔
🔹مثلا مانند همین انتظار سال تحویل
🔹 مثلا تقلاهایی که میکردیم برای رسیدن به دختر یا پسری که دوست داشتیم
🔹 یا لحظه شماری هامون برای رسیدن به روز عقد و ازدواج
🔹 یا لحظه شماری برای به دنیا آمدن فرزندمون
🔹 یا اون لحظاتی که بیقرار پشت شیشه های اتاق عمل بیمارستان برای برگشتن فلان عزیزمان بودیم
🔹 یا تلاشهایی که برای رسیدن به یک شغل مناسب انجام دادیم
🔹 و ...
◀️ انتظار واقعی یعنی همین لحظات که تمام توجهمون معطوف شده بود به یک موضوع
❇️ براستی، چقدر از جنس این انتظارها، منتظر آمدن یوسف فاطمه عجلاللهفرجه بوده ایم؟!!!🤔😔😰😓
👈 یادمون باشه، اگه واقعا منتظرش باشیم، ظهور تحقق پیدا میکنه هم از جنس خاص هم عام
✍️سید احمد رضوی
#امام_زمان عجلاللهفرجه
در #لحظه_طلایی تحویل سال همه باهم زمزمه می کنیم الهی عظم البلاء....
#عید_نوروز
🌸توبیاعزیزِ زهرا که توسیدجهانی
🌸که توهم بهارمردم که توهم بهارجانی...
🌸توبیاکه چشم مردم به ره عنایت توست
🌸که توهم طبیب دلها که تونوردیدگانی...
✨دعاى لحظه تحويل سال را كه زمزمه میکنم، يادش تمام جانم را در آغوش میکشد…
ظهور اوست كه “حالم” را به “احسن حال” تبديل مى كند…
🔅یا صاحب الزمان؛
✨ امسال “حول حالنا” را آنقدر تکرار میکنیم که احسن الحال شود دنیایمان، تو بیایی و بهار دوباره بهار شود...
💐عیدتان پیشاپیش مبارک💐
#امام_زمان #لحظه_طلایی
✨🍀✨
نوروز روزی است که قائم ما اهل بیت(ع) در آن روز قیام می کند. هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن روز انتظار فرج داریم زیرا نوروز از روزهای ماست.
[ #امام_صادق علیه السلام ]
📚 بحار ج۱۳ ص۱۱۰۲
♡
درهیاهو؎شبِعید
توراگـمڪردیمـ
غافلازآنڪہشما
اصلِبھارےآقـا...
#عید_نوروز
#لحظه_طلایی
#اللهمعجللولیکالفرج
༻༺
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#نوروز
#عید_نوروز 🌱
عیدتون مبارک 💜💜💜
🍃 سال نو پر از خیر و برکت 🤗
🌸🍃🌸🍃🌸
مهربانا🌹
شبمان را به شایستگی به بامداد برسان
تا در بندگي تو بکوشيم،
و سحرگاه به امید مناجات و نیایش
به درگاه تو برخیزیم.
آمين🙏🏻
#شب_بخیر🌙
💐 بهار قلب من...
🌾تمام شد.
تمامِ تمام.
یک سال دیگر هم تمام شد.
چه قدر زود!
🌾چشمم را روی هم گذاشته بودم
که سال نو آغاز شد
و چشم که باز کردم و دیدم تمام شد.
به همین زودی.
🌾آقا!
در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟
من دوست خوبی برای تو بودم؟
به دوستیام چه نمرهای میدهی؟
چند بار دلت را شکستم؟
حساب، دستت هست؟
چند بار لبخند به لبت نشاندم؟
جایی نوشتهای؟
خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویرانتر؟
🌾دلم نمیآید این سؤال را بپرسم
ولی آزارم میدهد.
نپرسم، آرام نمیگیرم
بپرسم، شاید بیقرارتر شوم.
میپرسم به این امید که پاسخت
آرام کند دلم را:
🌾آقا!
چند بار به خاطر من گریه کردی؟
چند قطره اشک برای من از چشمت جاری شد روی گونهات؟
اشک شوق بود یا اشک غصّه؟
🌾راستی چند بار دعا کردی برایم؟
به گمانم تو به نیابت از جاماندهها به زیارت هم میروی.
نه؟
جامانده خوب باشد یا بد
برای تو فرقی میکند؟
چند بار به نیابت از من به زیارت رفتی؟
میشود بگویی الآن چند کربلا در نامۀ عملم نوشتهاند
کربلاهایی که تو رفتی و به نام من زدند؟
🌾من که در سالی که گذشت خوب نشدم
ولی خودت میدانی که دوست دارم خوب باشم.
حنای عهدهای من پیش تو
رنگی دارد یا نه، نمیدانم.
🌾در آغاز سالی که گذشت
قول دادم خوب شوم؛ امّا نشدم.
میشود التماس کنم
سالی را که گذشت فراموش کنی؟
میخواهم باز هم قول بدهم به تو:
🌾آقا! باور کن خوب میشوم.
کمی صبر کن...
✍محسن عباسی ولدی