حسن بخشی:
✨﷽✨
✅ده خصلت در نماز
✍پیامبر اکرم صلیاللهعلیهواله فرمود:نماز
ستون دین است و در آن ده خصلت است:
۱- زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛
۲- نور و روشنی دل است؛
۳- باعث و سبب راحتی بدن است؛
۴- سبب نزول رحمت است؛
۵- چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده
می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد.
۶- سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛
۷- سبب خشنودی پروردگار است؛
۸- بهای بهشت است؛
۹- اُنس در قبر است؛
۱۰- حجاب و پرده ای از آتش جهنم است.
💥و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپاداشت.
و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد.
📚مواعظ العددیّه،صفحه ۲۲
کانال اطلاع رسانی امام جمعه شهر بهاران
اطلاعات دینی،فرهنگی،اجتماعی وسیاسی
https://eitaa.com/adinebaharan
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۳ اسفند ۱۳۹۷
میلادی: Thursday - 14 March 2019
قمری: الخميس، 7 رجب 1440
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم امروز:
🔹ارسال نامه مامون به امام رضا علیه السلام برای ولایت عهدی، 200ه-ق. اعدام احمد كسروي نويسنده هتاك و مرتد توسط فدائيان اسلام(1324ش) - عمليات ظفر7(1366ش) - شهادت حاج عباس كريمي فرمانده لشكر 27محمدرسول الله(1363ش) - شهادت ابراهيم جعفرزاده فرمانده تيپ 18الغدير - عمليات والفجر10(1366ش) - آغاز عمليات بيت المقدس3(1366ش)
تجاوز رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان(1978م)
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام
▪️6 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️8 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️18 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️19 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
https://eitaa.com/adinebaharan
پرواز یک پرنده بی پر قشنگ نیست
لطفا بیا ! نگو که دل واژه تنگ نیست
هر روز نقش تازه تری می کشم تو را
اما قشنگی تو به نقاش و رنگ نیست !
میدان باز تر شده یی خواستی ؟! بیا !
هر چند وقت آمدنت وقت جنگ نیست
شاعر: زهره جعفر زاده
https://eitaa.com/adinebaharan
آيه شماره 60 از سوره مبارکه مومنون
پاداش تلاش
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ
و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج میدهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام بسوی پروردگارشان بازمیگردند.
به انفاق خود مغرور نشویم. «یؤتون... و قلوبهم وجلة»
ترس مؤمن از خداوند به خاطر حضور او در محضر پروردگار در روز قیامت است. «وَجلة اَنّهم الى ربّهم راجعون»
https://eitaa.com/adinebaharan
علائم امامت
حسين بن عمر بن يزيد از جمله كسانى بود كه بر امامت حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام توقّف كرده بود؛ اما بعد از دیداری که با امام رضا(ع) داشت به امامت ایشان ایمان آورد. وی دراینباره می گوید:
روزى به همراه پدرم نزد امام كاظم عليه السلام رفتيم و پدرم هفت سؤ ال مطرح كرد كه حضرت شش تاى آن ها را پاسخ فرمود. پس از گذشت مدّتى و بعد از شهادت امام کاظم(ع) ، من با خود گفتم : همان سؤ ال ها را از فرزندش ، حضرت رضا عليه السلام مى پرسم ، چنانچه همانند پدرش پاسخ داد، او نيز امام و حجّت خدا مى باشد.چون نزد ايشان آمدم و سؤ ال ها را مطرح كردم ، همانند پدرش ، امام كاظم عليه السلام - حتّى بدون تفاوت در يك حرف - پاسخ داد و از جواب هفتمين سؤ ال خوددارى نمود.
هنگامى كه خواستم از محضرش خداحافظى كنم ، فرمود: هر يك از شيعيان و پيروان ما در اين دنيا به نوعى گرفتار و دچار مشكلات هستند؛ پس اگر صبر و شكيبائى از خود نشان دهند، خداوند متعال پاداش هزار شهيد به آن ها عطا مى نمايد.من در اين فكر فرو رفتم كه اين سخن به چه مناسبتى بيان و مطرح شد؛ و با حضرت وداع كردم .
بعد از مدّتى به درد پا مبتلا گشتم و سخت مرا آزار مى داد تا آن كه به حجّ خانه خدا رفتم و امام رضا عليه السلام را ملاقات كردم و از شدّت درد و ناراحتى پا سخن گفتم و تقاضا كردم دعائى را براى شفا و بهبودى آن بخواند؛ و پاى خود را جلوى حضرت دراز كردم ، فرمود: اين پا، ناراحتى ندارد، آن پايت را بياور. وقتى پاى ديگر خود را دراز كردم ، حضرت دعائى خواند و لحظاتى بعد، به طور كلّى درد و ناراحتى پايم برطرف شد.
بحارالا نوار: ج 49، ص 67، ح 88، اثبات الهداة : ج 3، ص 248، ح 7.
https://eitaa.com/adinebaharan
کم رویی و دانش اندک
امام صادق علیه السلام
من رَقَّ وَجْهُهُ رَقَّ عِلْمُهُ؛
هر كه كم رو باشد، دانشش اندک شود *کافی ،ج2،ص106
https://eitaa.com/adinebaharan
آیا مبلغی را که به عنوان خمس مالی که متعلّق خمس نبوده، پرداختم، میتوانم بابت خمس مالی که فعلاً بدهکارم، حساب کنم؟
اگر در مصارف شرعی آن مصرف شده، بابت ادای بدهی کنونی شما از خمس محسوب نمیشود، ولی اگر خود آن موجود باشد میتوانید آن را از نمایندهی مرجع پس بگیرید.
https://eitaa.com/adinebaharan
شهيد عبد الحسين برونسي(شهيد دفاع مقدس)
شهید والا تبار عبد الحسین برونسی در سال 1321 در روستای گلبوی کدکن تربت حیدریه چشم به جهان گشود . تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر کشاورزی ، کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی پرداخت .سال 1352 پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله خامنه ای آشنا شده و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد . فعالیت او در اندک مدتی چنان بالا گرفت که ساواک بارها و بارها خانه اش را مورد هجوم و بازرسی قرار داد . آخرین بار در مراسم چهلم شهدای یزد دستگیر و به سختی شکنجه شد ، از جمله ساواکیها تمام دندانهایش را شکستند . کمی بعد به قید ضمانت آزاد شد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد . پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست . با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند . او در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان خط شکن مرکز فرماندهی عراقیها را واقع در تپه 124/1 نابود ساخته و خود از ناحیه کمر مجروح شد . جراحت نمی توانست شهید برونسی را از پا بیندازد . او در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شکن حر و در عملیاتهای رمضان ، مسلم ابن عقیل ، والفجر مقدماتی ، والفجر یک به عنوان فرمانده گردان خط شکن عبد الله رزمید و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد . او باز هم مجروح شده بود و هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد . با شروع عملیاتهای والفجر 3 و 4 به عنوان معاونت تیپ 18 جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ 18 جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگی آفرید که نامش لرزه بر وجود کاخ نشینان بغدادافکند . او با دلاوری غیر قابل وصفی در چهار راه جاده خندق به پاتک دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبیک گفت تا اینکه در ساعت 11 صبح روز 23/12/63 با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش ، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد.(برگرفته از سايت يادمان ايثار)
خوب به قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان(عج) باشید. همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.... ای مردمی که شهادت برای شما جا نیفتاده است در اجتماع پیشرو باید درباره شهیدان کلمه اموات از زبانها و از اندیشه ها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید«وبل احیاء عند ربهم یرزقون». فرماندهی برای من لطف نیست، گفتند این یک تکلیف شرعی است، باید قبول بکنید و من براساس«اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم» قبول کردم. مسلما در راه امر به معروف و نهی از منکر از مردم نادان زیان خواهید دید، تحمل کنید و بر عزم راسختان پایدار باشید.(برگرفته از سايت تبيان)
از خصوصیات بارز شهید برونسی، توسل به ائمه اطهار علیهم السلام مخصوصا ً حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. او با اینکه در پست فرماندهی، اطلاعات کاملی از منطقه عملیاتی به دست می آورد و حتماً خودش در صحنه حضور پیدا می کرد و تمام نقاط قوت و ضعف را شناسایی می کرد و اعتقاد داشت که فرماندهان برای انجام عملیات نباید به نقشه عملیات اکتفا کنند بلکه باید در خود منطقه توجیه شوند، با این حال برای پیروزی در عملیات، به ائمه اطهار علیهم السلام متوسل می شد به ویژه در هنگامی که کار به بن بست می رسید و این توسل خالصانه اش همیشه جواب می داد و تعجب همگان مخصوصاً فرماندهان جنگ را درپی داشت. در این جا تنها به یک نمونه آن اشاره می کنیم: قبل از عملیات رمضان قرار شد تیپ جوادالائمه علیه السلام که فرمانده یکی از گردان هایش شهید برونسی بود با یک عملیات ایذایی دو گردان مکانیزه دشمن مجهز به تانک های T-72 را نابود کند. .. آقای سید کاظم حسینی خاطره آن روز را این گونه تعریف می کند:
... سی چهل متر مانده بود برسیم به موانع. یکهو دشمن منوّر زد؛ آن هم درست بالای سر ما. تاریکی دشت به هم ریخت و آن ها انگار نوک ستون را دیدند. یکدفعه سرو صداشان بلند شد. پشت بندش صدای شلیک پی در پی گلوله ها، آرامش و سکوت منطقه را زد به هم. ... آن ها توی یک دژ محکم، پشت موانع و پشت خاکریز بودند، ما توی یک دشت صاف. همه خیز رفته بودیم روی زمین. تنها امتیازی که ما داشتیم نرمی خاک آن منطقه بود؛ طوری که بچه ها خیلی زود توی خاک فرو رفتند. دشمن با تمام وجود آتش می ریخت. عوضش عبدالحسین دستور داده بود که ما حتی یک گلوله هم شلیک نکنیم. اوضاع را درست و دقیق سنجیده بود. دراین صورت هیچ بعید نبود که دشمن مارا با یک گروه چندنفره شناسایی اشتباه بگیرد و فکر کند که کلک همه را کنده است. اتفاقاً همین طور هم شد.
پس از پایان یافتن آتش دشمن، مشخص شد که تعداد سیزده، چهارده نفر شهید و تعدادی مجروح شده اند که با آن حجم آتش، خودش یک معجزه بود.... شهید برونسی نظر آقای حسینی را در مورد وضعیت پیش آمده می پرسد. او می گوید: باید برگردیم و با وضعیت پیش آمده ماندن را جایز نمی داند. ولی او چنین نظری ندارد. آقای حسینی در این خصوص می گوید:
پرسیدم: مگه شما نظر دیگه ای هم داری؟ چند لحظه ای ساکت ماند. جور خاصی که انگار بخواهد گریه اش بگیرد گفت: من هم عقلم به جایی نمی رسه. دقیقاً یادم هست همان جا صورت را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم. ... نمی دانم که او چش شده بود که جوابم را نمی داد. با غیظ گفتم: آخر این چه وضعیه حاجی؟ یک چیزی بگو. ... یکدفعه سرش را بلند کرد. .... صداش با چند دقیقه پیش فرق می کرد، گرفته بود؛ درست مثل کسی که شدید گریه کرده باشد گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی می گم. .. خودت برو جلو. با چشم های گرد شده ام گفتم: برم جلو چه کار کنم؟ گفت: هر چه می گم دقیقاً همون کارو بکن. خودت می ری سر ستون؛ یعنی نفر اول. به سمت راستش اشاره کرد و ادامه داد: سر ستون که رسیدی اون جا درست برمی گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری. مکث کرد با تأکید گفت: دقیق بشماری ها. مات و مبهوت فقط نگاهش می کردم. گفت: بیست و پنج قدم که شمردی و تموم شد همون جا یک علامت بگذار. بعدش برگرد و بچه ها رو پشت سر خودت ببر اون جا. .. وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشتی رسیدی، این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر می ری جلو. اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چه کار کنن. .. به اعتراض گفتم: حاج آقا! اصلاً حواست هست چی داری می گی؟ امانش ندادم و دنبال حرفم را گرفتم: این کار خودکشیه، خودکشی محض! محکم گفت: شما به دستور عمل کن. .. چاره ای جز انجام دستور نداشتم. دیگر لام تا کام حرفی نزدم. سینه خیز راه افتادم طرف سر ستون. آن جا بلند شدم و برگشتم سمت راست. شروع کردم به شمردن قدم هام؛ یک، دو، سه، چهار. .. سر بیست و پنج قدم ایستادم علامتی گذاشتم و آمدم سراغ گردان. همه را پشت سر خودم آوردم تا پای همان علامت. به دستور بعدی اش فکر کردم. رو به عمق دشمن، چهل متر می ری جلو. با کمک فرمانده گروهان ها و فرمانده دسته ها، گردان را حدود چهل متر بردم جلو. یکدفعه دیدم خودش آمد. سید و چهار، پنج تا آرپی جی زن دیگر هم همراهش بودند. رو کرد به سید و پرسید: حاضری برای شلیک. گفت: بله حاج آقا. عبدالحسین گفت: به مجردی که من گفتم الله اکبر شما رد انگشت من رو می گیری و شلیک می کنی به همون طرف. پیرمرد انگار ماتش برده بود آهسته و با حیرت گفت: ما که چیزی نمی بینیم حاج آقا! کجا رو بزنیم؟ گفت: شما چه کار داری که کجا رو بزنی؟ به همون طرف شلیک کن دیگه. به چهار، پنج تا آرپی جی زن دیگر هم گفت: شما هم صدای تکبیر رو که شنیدین پشت سر سید به همون روبه رو شلیک کنین. رو کرد به من و ادامه داد: شما هم با بقیه بچه ها بلافاصله حمله رو شروع کنین. .. عبدالحسین سرش را بلند کرد رو به آسمان، این طرف و آن طرفش را جور خاصی نگاه کرد. دعایی زیر لب خواند. یکهو صدای نعره اش رفت به آسمان؛ الله اکبر! ...پشت بندش، سید فریاد زد: یا حسین و شلیک کرد. گلوله اش خورد به یک نفربر که منفجر شد و روشنایی اش منطقه را گرفت. بلافاصله چهار پنج گلوله دیگر هم زدند و پشت بندش با صدای تکبیر بچه ها، حمله شروع شد. دشمن قبل از این که به خودش بیاید تار و مار شد. بعضی ها می خواستند دنبال عراقی ها بروند عبدالحسین داد زد برگردید دنبال تانک های T-72 ما این همه راه رو فقط به خاطر اونا اومدیم. بالاخره رسیدیم به هدف. .. افتادیم به جان تانک ها...آن شب دو گردان زرهی دشمن را کاملاً منهدم کردیم. وفتی برگشتیم دژ خودمان اذان صبح بود. نماز را که خواندیم از فرط خستگی هر کس گوشه ای خوابید... طبق معمول تمام عملیات های ایذایی باید می رفتیم دنبال مجروح یا شهدایی که احتمالاً جا مانده بودند... رسیدیم جایی که دیشب زمین گیر شده بودیم. به ظریف گفتم: همین جا نگه دار.
نگه داشت. پریدم پایین. رو به رومان انبوهی از سیم خاردارهای حلقوی و موانع دیگر، خودنمایی می کرد ناخودآگاه یاد دستور دیشب عبدالحسین افتادم؛ بیست و پنح قدم می ری به راست. سریع سمت راستم را نگاه کردم برجا خشکم زد! ... شروع کردم به قدم زدن و شمردن قدم ها. .. درست بیست و پنج قدم آن طرف تر مابین انبوه سیم خاردارهای حلقوی و موانع دیگر دشمن، می رسیدی به یک معبر که باریک بود و خاکی. فهمیدم این معبر در واقع کار عراقی ها بوده برای رفت و آمد خودشان و خودروهاشان. ما هم درست از همین معبر رفته بودیم طرف آن ها. .. چهل پنجاه قدم آن طرف تر موانع تمام می شد و درست می رسیدی به چند متری یک سنگر. رفتم جلوتر. نفربری که دیشب سید به آتش کشیده بود نفربر فرماندهی و آن سنگر هم، سنگر فرماندهی بود که بچه ها با چند تا گلوله آرپی جی اول حمله، منهدمش کرده بودند. بعداً فهمیدم هشت نه تا از فرماندهان دشمن همان جا و داخل همان سنگر به درک واصل شده بودند... پس از برگشتن و اصرار زیاد، شهید برونسی ماجرا را این گونه تعریف کرد:
موقعی که عملیات لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم حسابی قطع امید کردم شماهم که گفتی برگردیم ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید مثل همیشه تنها راه امیدی که باقی مانده بود توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال و هوا صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام. .. در همان اوضاع یکدفعه صدای خانمی به گوشم رسید، صدای ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید؛ به من فرمودند: فرمانده! یعنی آن خانم به همین لفظ فرمانده صدام زدند و فرمودند: این طور وقتا که به ما متوسل می شوید ما هم از شما دستگیری می کنیم. ناراحت نباش... عبدالحسین ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان خانم بود.(برگرفته از كتاب خاكهاي نرم كوشك ، سعيد عاكف)
شهادت:23/12/63 شرق دجله
مزار شهید:مشهد
https://eitaa.com/adinebaharan
اسباب بازي
اسباببازي زياد براي کودکان خوب است يا بد؟
اسباب بازي
براساس تحقيق جديد کودکاني که اسباببازيهاي بيشماري دارند پريشانتر هستند و از بازي لذت نميبرند.
به گزارش ايسنا و به نقل از تلگراف، اين تحقيق توسط محققان دانشگاه Toledo در اوهايو ايالات متحده آمريکا با مشارکت 36 کودک نوپا صورت گرفت. در اين تحقيق به مدت نيم تا يک ساعت کودکان با چهار اسباببازي و يا 16 اسباببازي در اتاق بازي کردند.
آنان دريافتند وقتي نوباوهها با اسباببازيهاي کمتري بازي ميکردند بسيار خلاقتر بودند. همچنين با افزايش دو برابري زمان بازي، استفاده از هر اسباببازي نيز افزايش يافت.
محققان نتيجه گرفتند والدين، مدارس و مهدکودکها بايد اسباببازي کمتري در اختيار کودکان قرار داده و به طور مرتب آنها را تغيير دهند تا کودکان خلاقتر شوند.
محقق اين تحقيق دکتر Carly Dauch اظهارکرد: اين مطالعه به منظور تعيين تاثير تعداد اسباببازيها بر کودکان نوپا و کيفيت بازي صورت گرفته است.
تعداد بيشتر اسباببازي که در اين تحقق 16 اسباببازي بود با مدت زمان و عمق بازي تداخل ايجاد کرده و در نتيجه تعداد اسباببازي بيشتر منبع منحرفکننده خارجي ايجاد کرده است.
در دوران کودکي، کودکان رشد ميکنند اما ممکن است تسلط کافي بر کنترل سطح بالاتري از توجه نداشته باشند، در نتيجه تمرکز آنان توسط عوامل محيطي منحرفکننده مختل ميشود.
نتايج اين تحقيق نشان ميدهد فراواني اسباببازيها حواسپرتي ايجاد ميکند.
وي گفت: کودک با مشاهده اسباببازي در يک لحظه تمامي جنبههاي آن را درک نميکند و با افزايش تعداد زيادتري اسباببازي وي فرصت کشف اسباببازيها را از دست خواهد داد.
هنگامي که کودکان اسباببازيهاي بيشماري داشته باشند، به طور طبيعي از آنها کمتر مراقبت خواهند کرد و ارزش اسباببازي را درک نميکنند، چون هميشه جايگزيني براي اسباببازي وجود خواهد داشت.
تعداد اسباببازيهاي کمتر باعث ميشوند کودک با تدبير بيشتر با آن بازي کند که نتيجه آن خلاقيت خواهد بود.
نتايج اين تحقيق در نشريه Infant Behaviour and Development منتشر شده است.
https://eitaa.com/adinebaharan
یکی از ابتکارات مهمّ امام بزرگوار ما، از هنرهای بزرگ این مرد بزرگ همین بود که از اوّل انقلاب مساجد را محور قرار داد.
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
https://eitaa.com/adinebaharan
اگر دنيا در نظر خدا ارزش داشت به هيچ كافرى حتى يك جرعه آبش را نمىنوشانيد.
عبدالله شبر، اخلاق شبر، ص 320
https://eitaa.com/adinebaharan
🕊〰🕯🍃❁🌺❁🍃🕯〰🕊
🗓.امروز آخرین پنجشنبه سال است
😔عزیزانیکه در بین ما نیستند
دلخوشندبه یک فاتحه به یک صلوات،
🌺یک دعای رحمت و آمرزش
همین ها برایشان یک دنیاست در ان دنیا
✨ "برای شادی روحشان فاتحه وصلوات"✨
💎پیامبرخدا(ص):
🔮اموات را از یاد نبریدمردگان امید احسان شمارادارندآنهازندانى اندوبه كارهاى نیك شما رغبت دارند آنها خود قدرت انجام كارى ندارندپس صدقه و دعائى به آنها هدیه كنید با خواندن فاتحه و صلوات🔮
🕊〰🕯🍃❁🌺❁🍃🕯〰🕊
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۲۴ اسفند ۱۳۹۷
میلادی: Friday - 15 March 2019
قمری: الجمعة، 8 رجب 1440
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹 انفجار بمب در مراسم نمازجمعه تهران توسط منافقين(1363ش) - برگزاري اولين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي(1358ش) - شهادت سردار بزرگ خيبر سرلشكر پاسدار شهيد حاج محمدابراهيم همت و شهيد اكبر زجاجي(1362ش) (به نقلي در 19 اسفند)
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام
▪️5 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️7 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️17 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️18 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
https://eitaa.com/adinebaharan
ای بی گمان سلاله ی ققنوس های سرخ
بیرون بیا از آتش سرد شک و سوال
بگذار تا خیال کنندت تو را ، بعید
بگذار تا که فرض کنندت تو را محال
شاعر: لیلا رسولی
https://eitaa.com/adinebaharan
آيه شماره 61 از سوره مبارکه مومنون
شتاب در خیر
أُولَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ
(آری) چنین کسانی در خیرات سرعت میکنند و از دیگران پیشی میگیرند (و مشمول عنایات ما هستند).
ترس از خداوند و قیامت، سبب شتاب در كارهاى خیر است. «من خشیة ربّهم مشفقون... اولئك...»
نشانه ى ایمان واقعى، سرعت دائمى در كارهاى خیر است. («یسارعون» فعل مضارع، رمز استمرار است)
سرعت و سبقت در كار خیر، یك ارزش است. «یُسارعون فى الخیرات»
https://eitaa.com/adinebaharan
یک سفر با دو نیت!
ابوسعيد خراسانى نقل کرده است : روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا عليه السلام وارد شدند و پيرامون حكم نماز و روزه از آن حضرت سؤ ال كردند؟
امام عليه السلام به يكى از آن دو نفر فرمود: نماز تو شكسته و روزه ات باطل است و به ديگرى فرمود: نماز تو تمام و روزه ات صحيح مى باشد.
وقتى علّت آن را جويا شدند؟
حضرت فرمود: شخص اوّل چون به قصد زيارت و ملاقات با من آمده است ، سفرش مباح مى باشد؛ ولى ديگرى چون به عنوان زيارت و ديدار سلطان حركت نموده ، سفرش معصيت است.
تهذيب شيخ طوسى : ج 4، ص 220، ح 17.
https://eitaa.com/adinebaharan
حرص و نابودی
پیامبر اکرم (ص)
اِيّاكُمْ وَ الشُّحَّ فَاِنَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ بِالشُّحِّ
از حرص بپرهيزيد، زيرا كه پيشينيان شما در نتيجه حرص نابود شدند. *خصال، ص 176، ح 234
https://eitaa.com/adinebaharan
خونی که همراه گوشت و مرغی که از قصابی یا مرغ فروشی میخریم چه حکمی دارد؟
اگر ندانید از نوع خون پاک یا نجس است، محکوم به طهارت است.
https://eitaa.com/adinebaharan
شهيد عباس كريمي قهرودي(شهيد دفاع مقدس)
روستاي قهرود از توابع شهرستان كاشان در سال 1336 پذيراي كودكي شد كه پدرش جهت سالم ماندن او به آستان با كرامت حضرت عباس نذر كرد و مادر، اسم او را عباس نهاد. او در محيط ساده و باصفاي روستا و جو مذهبي خانواده رشد كرد. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي ... موفق به اخذ ديپلم در رشته نساجي گرديد. دوران سربازي خود را در پادگان عباسآباد كه در آن زمان فرماندهي حكومت نظامي تهران بود، گذراند.
عباس از طريق ارتباط با برخي دوستان روحاني مبارز، با پخش اعلاميه و نوارهاي سخنراني امام فعاليت خود عليه رژيم پهلوي را آغاز كرد و در همين دوران توسط ساواك دستگير و مورد شكنجه قرار گرفت. تا اينكه در پي فرمان امام خميني (ره) او نيز از پادگان گريخت و در جمع مردم به مبارزات خود ادامه داد. هنگام ورود امام در كميته استقبال، مسئوليت حفاظت و حراست از ايشان را به عهده گرفته در تصرف و خلع سلاح پادگان عباسآباد در 21 و 22 بهمن نقش مؤثري داشت.
با پيروزي انقلاب اسلامي در راهاندازي سپاه پاسداران كاشان پيشقدم شد و در اوايل سال 1358 به عضويت اين نهاد مقدس درآمد. در فاصله كوتاهي مأمور به حفاظت از بيت امام در قم گرديد و هنوز اين مأموريت به پايان نرسيده بود كه مسأله اغتشاش در ايرانشهر مطرح شد و در پي آن غائله كردستان او را با چهر ه واقعي جنگ آشنا كرد.
عباس با استعفا از مسئوليتش در سپاه كاشان راهي كردستان شد و پس از مدتي به سمت مسئول اطلاعات و عمليات پيرانشهر منصوب گرديد. حاج عباس كه لياقت نظامي خود را به فرماندهان از جمله حاج احمد متوسليان نشان داده بود پس از شكلگيري تيپ 27 محمد رسول الله (ص) راهي جنوب شد و به عنوان مسئول اطلاعات- عمليات تيپ انتخاب گرديد. او در عمليات ظفرآفرين فتحالمبين از ناحيه پا به شدت مجروح گشت و در خرداد ماه سال 1361 زمانيكه حملات اسرائيل به لبنان اوج گرفت، همراه ساير دوستان براي حمايت به كشورهاي سوريه و لبنان عزيمت كرد و پس از بازگشت به وطن در مهرماه همان سال به سنت نبوي جامه عمل پوشاند و ازدواج كرد كه حاصل آن يادگاري به نام داوود است.
در تمامي صحنههاي نبرد، سربازي لايق بود و پس از عمليات خيبر (شهادت حاج همت) به فرماندهي لشگر 27 محمد رسول الله منصوب شد. سرانجام در روز 24/12/1363 بر اثر اصابت تركش خمپاره به سرش با آب دجله وضو ساخت و نماز عشق را به قد قامت شهادت ايستاد.( برگرفته از سايت آويني)
شهید کسی است که حقیقت و هدف الهی را درک کرد و برای حقیقت پایداری کرد و جان داد. شهادت در اسلام نه مرگی است که دشمن به مجاهد تحمیل میکند بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست مییازد. ( برگرفته از سايت 40 شاخص)
اولین عملیات تیپ محمد رسولالله «صلواتالله علیه» فتحالمبین بود. این عملیات یک ویژگی دارد که باید در تاریخ ایران ثبت شود؛ آن هم تصرف توپخانه سپاه عراق بدون شلیک حتی یک گلوله است. عملیات شناسایی این توپخانه که مستلزم نفوذ در دل دشمن و رفتن به عقبه آنها بود، طبعا برعهده واحد اطلاعات و عملیات قرار میگرفت. عباس هم که کشته مرده این کارها بود. نتیجه کار هم انقدر درخشان بود که چشم همه را خیره کرد، و بیشتر از همه چشم صدام را.
البته عباس در این عملیات از الطاف بعثیها بینصیب نماند و پایش تیر خورد و قلمش حسابی خرد و خاکشیر شد و ماندنش بیهوده. افقی فرستادندش کاشان. عباس تا آخر عمر اسیر این زخم ماند.( برگرفته از سايت 40 شاخص)
شهادت: 24/12/63 جزيره مجنون
مزار شهید:تهران
https://eitaa.com/adinebaharan