#شهادت_و_دفن_بدن_حضرت_مسلم:
در غربت و مظلوميت آن حضرت همين بس كه از پشت بامها دستههاي ني را آتش ميزدند و بر سر آن حضرت ميريختند.
همچنين زماني كه چشم ابن زياد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت أميرالمؤمنين و امام حسين عليهماالسلام و عقيل گشود. در بالاي دارالاماره با لب تشنه سر از بدن نازنيش جدا كردند و بدنش را از بالاي قصر به پائين انداختند. بعد از شهادت ريسمان به پاي مباركش بسته و در ميان بازار كوفه ميكشيدند. سپس بدن مباركش را به دار زده و سر مطهرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهر دو نظر است: يكي اينكه جمعي از قبيله هاني آمدند و بدنهاي مطهر مسلم بن عقيل و هاني را دفن كردند.
(مراقد المعارف: ج 2، ص 318. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 106)
ديگر اينكه نيمه شب زوجه ميثم تمار به همراهي چند نفر از جمله همسر هاني بن عروه، بدنها را در كنار مسجد اعظم كوفه دفن كردند.
(وسيلة الدارين: ص 209، از ثعلبي)
#هاني_بن_عروه:
اما جناب هاني كه پدرش عروه است، از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله و از بزرگان و خواص شيعه و مخلصين در محبت أميرالمؤمنين عليهالسلام بود، و در جنگهاي صفين، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود.
(مراقد المعارف: ج 2، ص 318، 359، 361. منتخب التواريخ: ص 294 - 295. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 139 - 143. وسيلة الدارين: ص 208 - 209)
جناب #هاني بزرگ طايفه مذحج بود و در قبيله خود داراي نفوذ فراواني بود. هنگامي كه اهل كوفه عهد و پيمان خود را شكستند و بي وفائي خود را نسبت به اهل بيت عليهمالسلام و مسلم بن عقيل ثابت كردند، جناب هاني بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمد بن اشعث حبيث جناب هاني و عدهاي از شيعيان را دستگير كرد.
بعد از شهادت #مسلم بن عقيل و شكستن سر و بيني جناب هاني توسط ابن زياد ملعون، آن خبيث دستور داد سر جناب هاني را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا كردند و با طنابي كه به پاي آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب #مسلم بن عقيل عليهالسلام در بازار كوفه روي زمين كشيدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هاني همراه با بدن مسلم دفن شد.
منبع: تقویم شیعه
عبدالحسین نیشابوری
#عرفه