eitaa logo
دفتر امام جمعه شهر بهاران
214 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
154 فایل
جهت ارتباط با امام جمعه محترم شهر بهاران و ارسال سوالات شرعی و هر گونه سوال ،پیشنهاد و انتقادبا مدیر کانال در ارتباط باشید.... مدیر: @arameshmasir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶راه تندرستي و بي نيازي از پزشك 🔷و قال عليه السّلام لابنه الحسن عليه السّلام: ألا اعلّمك أربع خصال تستغني بها عن الطبّ؟ فقال:بلى يا أمير المؤمنين، فقال: لا تجلس على الطّعام إلّا و أنت جائع، و لا تقم عن الطّعام إلّا و أنت تشتهيه، و جوّد المضغ، و إذا نمت فاعرض نفسك على الخلاء، فاذا استعملت هذه استغنيت. 🔻حضرت علي عليه السلام به فرزندش امام حسن- عليه السّلام- فرمود: مىخواهى چهار عمل به تو بياموزم كه از پزشك بی نياز شوى؟ عرض كرد: آرى يا امير المومنين. فرمود: 1⃣ هنگامي بخور كه اي، 2⃣ از سفره بر نخيز جز زمانيكه هنوز ميل به غذا داري، 3⃣ غذايت را خوب بجو، 4⃣ پيش از قضاى حاجت كن؛ با رعايت اين چهار دستور احتياجى به طبيب پيدا نخواهى كرد‌. منبع : تحرير المواعظ العددية آيت الله مشكيني صفحه 340 الفصل الثالث مما روته الخاصة عن أمير المؤمنين عليه السلام https://eitaa.com/adinebaharan
‍ 🔹 ✨راوی می گوید: دیدم یک نفر در دارد کار می کند. من هم خیلی ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد. آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند: «پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی *خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست». گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این را می خوری؟» فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباس‌هایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همين‌كه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندان‌های من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند». ✾📚 @Dastan 📚✾