eitaa logo
آدینه سبز
39 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
7.7هزار ویدیو
56 فایل
روزهادرگذرندودلم خسته ازاین آمدن طولانی وخودم درحیرت پرسشی بی پاسخ که توکی می آیی باز؟
مشاهده در ایتا
دانلود
کار از کار گذشته بود و مادر را از دست داده بودند. کف پای او را میبوسید، و با گریه میگفت: مادر، من پسرت حسینﷺ‌ هستم! قبل از اینکه قلبم پاره شود و بمیرم، با من حرف بزن... مقتل‌مُقرّم،ص۲۳۵
✨﷽✨ ❇️ خدمت در مجالس عزای الحسین (ع)... یکی از اهل منبر نقل کرد که در تهران شخص با معنایی به نام بود که اقامه مراسم می‌کرد و من در خانه‌اش منبر می‌رفتم ایشان برای من هم نقل کرد که: سالی در شب روضه داشتیم و دو تا جوان حاضر بودند و در جلسه می‌خندیدند؛ من ناراحت شدم و تصمیم گرفتم که آنها را توبیخ کنم ولی جلوی خودم را گرفتم و چیزی نگفتم. اما دیدم فردا شب آمدند و بیش از همه گریه می‌کنند! من از علت آن سؤال کردم آنها گفتند: ما در عالم خواب دیدیم حضرت اباعبدالله علیه السلام و علیه السلام تشریف آوردند و اسامی حضار در عزاداری نوشته می‌شد. وقتی اسامی به حضرت اباعبد الله علیه السلام ارائه شد فرمودند: چرا اسم آن دو نفر جوان را ننوشتید؟ جواب دادند که آن دو نفر در روضه می‌خندیدند؛ حضرت تصدیق کردند و فرمودند: اسم آنها را جزء بنویسید چون هنگام خارج شدن چند استکان جمع کردند!! 📚 العین الحلوة (تالیف استاد سید باقر درچه‌ای)، ص۱۶۶