eitaa logo
آدینه سبز
35 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5هزار ویدیو
56 فایل
روزهادرگذرندودلم خسته ازاین آمدن طولانی وخودم درحیرت پرسشی بی پاسخ که توکی می آیی باز؟
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌷• پرسیدند ؛ فرق کریم با جواد در چیست؟ فرمودند ؛ از شخص کــریـم همینکہ درخواست ‌کنید بہ شما عنایت میکند ولے خود بہ‌ دنبال سائل‌‌ میگردد تا بہ او عطا کند ... 💐ولادت و حضرت علیهم السلام مبارک باد 🌸
🖤 عليه‌السلام فرمودند: 💖زينت عقل، ادب است 💖زينت علم تواضع است 💖زينت فقر پاكدامنى است 💖زينت سخن فصاحت است 💖زينت بلا و سختى صبر است 💖زينت بزرگوار خوشرويى است 💖زينت غنى (بى نيازى) شڪر است 💖زينت نيكوكارى منّت نگذاشتن است 💖زينت نمــاز خشـوع (توجه قلبى) است 💖زينت قناعت انفاق بيش از وظيفه است 📚الفصول المهمه 274/275
🅾 امام جواد علیه السلام در ماه رجب سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه چشم به دنیا گشود مناظرۀ آن حضرت با یحیی بن اکثم از زیباترین فرازهای تاریخ است که علوم لدنّی اهلبیت را به رخ زمانها می‌کشد 🔷در مجلسی که بنی عباس با اجازه مأمون برای آزمایش مقام علمی امام جواد علیه السلام برگزار کرده بودند، یحیی بن اکثم بزرگترین قاضی آن روزگار برای مناظره حضور داشت. امام جواد علیه السلام نیز در حالی که بیشتر نداشت وارد مجلس شد و در جایگاه مخصوصی که به سفارش مأمون برایش درست کرده بودند نشست. گروه‌های مختلف مردم نیز در مجلس حضور داشتند 🔹یحیی بن اکثم پرسید:« آیا امیر المؤمنین (مأمون) اجازه می‌دهد که از ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) سوالی بکنم؟» مامون گفت از خود امام جواد علیه السلام اجازه بگیرد. یحیی از امام پرسید:« به من اجازه سئوال می‌دهید؟» امام جواد علیه السلام فرمود:« بپرس.» 🔹یحیی پرسید:« حکم شخص مُحرِمی که حیوانی را صید کرده و کشته چیست؟» 🔶امام جواد علیه السلام فرمود:« این صید را در منطقه حَرَم کشته است یا در خارج از حرم؟ حکم کشتن صید را می‌دانسته یا نمی‌دانسته؟ عمداً کشته یا غیر عمد؟ شخص محرم، آزاد بوده یا بنده؟ کودک بوده یا بزرگسال؟ بار اولش بوده یا سابقه داشته؟ حیوان کشته شده، پرنده بوده یا خیر؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ آیا شخص محرم به کارش اصرار دارد یا پشیمان است؟ صیدش را در شب کشته یا در روز؟ آیا شخص، در احرام عمره بوده یا در احرام حج؟» 🔹یحیی بن اکثم که از این همه تقسیم‌بندی جا خورده بود، عجز و درماندگی در صورتش پیدا شد و زبانش به لکنت افتاد. همه‌ی حضار متوجه درماندگی‌اش شدند و مجلس به پایان رسید. وقتی فقط عده‌ی کمی از خواص ماندند، مامون از امام جواد علیه السلام پاسخ قسمت‌های مختلف پرسش‌های او را خواست و حضرت پاسخ همۀ آن تقسیمات را دادند ▫️در پایان مأمون گفت:« اگر موافقید، شما هم از یحیی سئوالی بکنید.» امام جواد علیه السلام به یحیی فرمود:« بپرسم؟» یحیی گفت:« فدایت شوم، هر طور میل شماست. اگر توانستم جواب می‌دهم و گرنه از شما استفاده می‌کنم. 🔴امام جواد علیه السلام پرسید:« مردی در ابتدای روز به زنی حرام بود، پیش از ظهر حلال شد، ظهر حرام شد و عصر حلال شد، هنگام غروب حرام شد، پس از عشا حلال شد، نیمه شب حرام شد و هنگام طلوع فجر حلال شد. حکم این زن چیست؟ و چرا پیوسته حلال و حرام می‌شد؟» 🔹یحیی گفت:« سوگند به خدا جوابش را نمی‌دانم. اگر مایل هستید، پاسخ بفرمایید تا بهره ببریم.» ♦️امام جواد علیه السلام فرمود:« این زن یک کنیز بود. مردی بیگانه او را در ابتدای روز خرید و زن بر او حلال شد. هنگام ظهر او را آزاد کرد و حرام شد. وقت عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. وقت غروب او را مظاهره کرد و حرام شد. (مظاهره نوعی طلاق است که شرط رجوع به همسر، دادن کفاره است.) وقت عشا کفاره‌ی ظهار داد و حلال شد. نصف شب او را طلاق داد و حرام شد. وقت طلوع فجر رجوع کرد و حلال شد ...❕ منابع: بحار الانوار، ج۵۰ ص۷۴ تا۷۸، ح۳.منتهی الامال 🌹شهادت تسلیت باد
🔻«سوره یس بخوانید و ثواب آن را به (علیه‌السلام) تقدیم کنید». 🍃بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانندخرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از ایت الله سید عبدالکریم کشمیری راهنمایی می‏خواستند. آن بزرگوار می‏فرمود: 🍃«سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد (علیه‌السلام) تقدیم کنید، حاجت ‏شما را خواهند داد گاه امر می‏کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب می‏دانست.»
🌷 زنى به حضور (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل ؟ 🌸 حضرت داود (ع) فرمود: خداوند عادل است و هرگز ظلم نمى کند . 🌾 سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى ؟ 🍂 زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم ، و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم . هنوز سخن زن تمام نشده بود که ... 💐 در خانه داود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داود (ع) آمدند ، و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند ، و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید . 🍀 حضرت داود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ 🌿 عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید ، و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى . 🍁 حضرت داود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : 🍃 پروردگار تو از دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ ☘ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است . ☀️ حضرت (عليه السلام) می فرمایند : اعتماد به خداوند بهای هر چیز گران‌بها ، و نردبان هر امر بلند ‌مرتبه‌ای است . 📚 بحار الأنوار ، جزء 75 ، صفحه 364 .