سهم روزانه نهج البلاغه . . ..mp3
10.71M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه164 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. )
🔹هشدار دادن به عثمان
♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه163
1️⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد.
2️⃣ وصف آفرينش
♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است.
3️⃣ شگفتی آفرينش انسان
♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳.mp3
7.46M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و هفدهم
❇️ تشویق مردم برای جهاد در کنار امام خود
[ به منظور آماده ساختن مردم برای جنگ با معاویه، خطبهای ایراد کردم و گفتم: ]
🔻ای بندگان خدا، تقوای الهی پیشه سازید و از خدا اطاعت کنید و پیرو امام خویش باشید؛ زیرا مردم صالح به کمک امام عادل نجات مییابند. آگاه باشید که مردم فاجر با پیروی از امام فاجر به ورطهی هلاکت میافتند. امروز معاویه حق مرا غصب کرده و بیعت مرا شکسته و دین خداوند متعال را به تمسخر گرفته است.
[ همچنین درباره ماجرای بیعت و رغبت و اشتیاقشان برای بیعت با من، سخن گفتم و به آنها متذکر شدم: ]
🔻...من با شما عهد و پیمان بستم و آنچه از عهد الهی و میثاق پیامبران بود، از شما گرفتم که به من وفادار بمانید، اوامر مرا بشنوید و پیروی کنید، خیرخواه من باشید، به همراه من با هر ستمکار و دشمنی که از دین بیرون رود بجنگید. شما نیز همه اینها را پذیرفتید...
🔻اکنون بشنوید از کتاب خدا که بر پیامبرش نازل شده است. آیاتی را برای شما تلاوت میکنم تا از آن پند گیرید؛ زیرا به خدا سوگند، موعظهای است برای شما. از موعظههای الهی بهره ببرید و خود را از نافرمانی خداوند باز دارید که خداوند شما را از طریق امت های دیگر موعظه کرده است...
[ و آیاتی از سوره بقره را در مورد فرمانروایی طالوت، برای آنها تلاوت کردم و گفتم: ]
🔻ای مردم، در این آیات برای شما پند و عبرتی است تا بدانید خداوند خلافت و زمامداری را پس از پیامبران، در بین بازماندگان آنان قرار داده است و بدانید که خداوند طالوت را برتری داد و با این انتخاب و دادن توان علمی و قدرت جسمی، او را بر دیگران مقدّم دانست. پس آیا میپذیرد که خداوند بنیامیه را بر بنی هاشم برتری داده باشد؟ آیا بهراستی معاویه برتری علمی و توانایی جسمی بر من دارد؟!
🔻پس ای بندگان خدا، از مخالفت با خدا بپرهیزید و در راه او جهاد کنید، پیش از آنکه به دلیل معصیتهایتان، خشم خداوند شما را فرا گیرد.
« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ؛
مومنان واقعی فقط کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز شک و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردهاند. آنها راستگویاناند».
[ همچنین آیاتی از سوره صف را که آنها را به تجارت پرسود، راهنمایی میکند و از عذاب، رهایی میبخشد، برای آنها قرائت کردم و گفتم: ]
🔻ای بندگان خدا، از مخالفت با خدا بپرهیزید و مردم را برای جهاد به همراه امام خود تشویق کنید. بهراستی اگر به جای شما یارانی به عدد اهل بدر داشتم که وقتی فرمانشان میدادم، اطاعت میکردند و وقتی به قیام فرا میخواندم، به همراه من حرکت میکردند، حتماً با کمک آنان از جمع کثیر شما بینیاز میشدم و با سرعت، با معاویه و یارانش میرفتم؛ زیرا نبرد با معاویه مصداق همان جهاد واجب است.
❇️ برای جهاد در راه خدا برخیزید
[ خطبه دیگری خواندم و مردم را دوباره به جهاد دعوت کردم و ضرورت دفاع را به آنها متذکر شدم: ]
🔻... امروز دفاع لازم است، همان گونه که شتران از آبشخور خویش با تمام توان دفاع میکنند و البته هر کس از آبشخور خویش دفاع نکند، نابود شدنی است. افزون بر این، من شما را به سختکوشی در این کار مهم و جهاد در راه خدا فرامیخوانم و از شما میخواهم که از هیچ مسلمانی غیبت و بدگویی نکنید و چشم به راه پیروزی نزدیک از جانب خدا باشید، انشاءالله.
📚منابع:
۱. سوره حجرات، آیه ۱۵
۲. الإرشاد، ج۱، ص۲۶۰
۳. الإحتجاج، ج۱، ص۱۷۲
۴. وقعه صفین، ص۱۱۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 ارزش تداوم عمل
💠 کار اندکى که ادامه یابد، از کار بسیارى که از آن به ستوه آیى امیدوار کننده تر است.
📒 #نهج_البلاغه ، خطبه ۲۷۸
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۶۴ نهج البلاغه.mp3
5.07M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت164
⭕️ روش برخورد با متجاوزان
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت164
🔷 روش برخورد با متجاوزان
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: رعايت حقّ كسی كه او حقّ خویش را محترم نمی شمارد، نوعی بردگی اوست.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۴ می فرمایند: «مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِي حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ». رعایت حقّ کسی که حق را ادا نمی کند بردگی اوست.
🔻 یعنی درست است که اسلام و از جمله امیرالمؤمنین (علیه السلام) دائماً به گذشت، عفو و بخشش و ایثار و فروتنی و تغافل در مقابل دوستان و مومنین توصیه می کنند، اما این اخلاقهای زیبا به شرطی مجاز است که منجر به عمل و اثر ضدّ تربیتی نشود. مثلاً من اگر گذشت کردم و ظالم پروری کردم، این گذشت غلط است.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۵۵ نهج البلاغه می فرمایند: وفای به پیمان در مقابل کسی که خیانت در پیمان می کند، خودش نوعی خیانت است.
🔻پس ما یک حد و مرزی داریم برای آن تواضع ها ، فروتنی ها و اخلاق حسنه و آن عبارت است از اینکه این اخلاق ما طرف مقابل را جری نکند و اثر منفی تربیتی نداشته باشد.
🔻 در حکمت ۴۵۱ یک نمونه اش را می خوانیم: «زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ ». اگر کسی به تو اظهار تمایل کرد، محبت کرد، توجه کرد، ولی تو بی اعتنایی، بی توجهی و بی محلّی کردی، همین بی توجهی و بی محلی تو نسبت به کسی که به تو رغبت دارد، نشانه نقصان شخصیت تو است. تو از نظر محبت آدم دارای کمبودی هستی. در مقابل، اگر کسی به تو بی رغبت است و تو بخواهی مدام به او اظهار محبّت بکنی، این هم نشانه ضعف شخصیت تو است و آن ضعف شخصیّت چیست؟ « ذُلُّ نَفْسٍ». معلوم می شود که از نظر شخصیتی آدم ذلیلی هستی که تمنا به گدایی محبت از کسی می کنی که هیچ احترام و اعتنایی به تو نمی گذارد.
🔻در نامه ۳۱ هم در بند ۱۵ به فرزند عزیزش می نویسند: چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستی را برقرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن، اگر بُخل ورزید تو بخشنده باش، اگر از تو دوری گزيد تو نزديک شو، اگر سخت گرفت تو آسان گير و به هنگام خطا و گناهش عذر او را بپذير، چنانکه گويا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو است_ بلافاصله می نویسند_ اما دستورات ياد شده را مبادا با غير دوستانت انجام دهی، يا با انسان هايی که سزاوار آن نيستند به جا آوری.
🔻بنابراین حد فضائل اخلاقی در روابط اجتماعی آنجایی است که اگر ما تواضع کنیم، اگر ما وفاداری نشان بدهیم، اگر ما اظهار محبت کنیم، اگر ما حق طرف را ادا کنیم، او جری تر می شود و تعدّی می کند و ظالم تر می شود. آنجا دیگر حق ادامه این اخلاق را نداریم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فضیلت23کتاب 1001داستان از زندگانی حضرت علی علیه السلام.mp3
638K
✅ #نمی_از_دریای #فضایل_امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 لآ اله الا الله
🔵 #فضیلت_23
🔹همانا لا اله الا الله از امیرالمومنین (علیه السلام) و شیعیانش پذیرفته می شود.
🌿 همانا علامت پیروی او این است که ... و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی
📚 منبع : فضیلت 23 از کتاب 1001 داستان از زندگی امام علی علیه السلام
┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅
🌸🍃 #روز_صد_وسی_وچهارم🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
سهم روزانه نهج البلاغه ... ..mp3
8.15M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وسی_ودوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه162 : (در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ )
1⃣ علل و عوامل غصب امامت
♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی ليکن تو را حق خويشاوندی است و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند. داور خداست و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.»
2⃣ شكوه از ستمهای معاويه
بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود آنان را به راهی می برم که سراسر حق است و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.)
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه161
1⃣ وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام )
خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت و پيوند او با خدا قطع و سقوطش سهمگين خواهد بود و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بينجامد.
2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان
♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد که چگونه بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند و نه فرزندانی می آورند و نه يکديگر را ديدار می کنند و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره و بر شهوات خود پيروز و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جادّه هموار و راه روشن و راست است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱.mp3
6.53M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و هجدهم
❇️ صدور فرمان جهاد به استانداران
[ نامههایی به کارگزارانم نوشتم و به آنها دستور دادم مقدمات جنگ را فراهم کنند و آماده جهاد باشند. به عبداللهبنعباس، استاندار بصره، نوشتم: ]
🔻مسلمانان و مومنان در اطراف خود را به سوی من اعزام کن و رفتار من [ در جنگ جمل ] را به آنان یادآور شو و از عفو و گذشت من درباره آنان سخن بگو. همچنین علاقه مرا به آنها گوشزد و آنها را به جهاد تشویق و ترغیب کن و از فضیلتی که در این کار برای آنها هست، آگاهشان ساز.
🔻همچنین نامههایی به استاندار اصفهان؛ مخنفبنقیس، استاندار بحرین؛ عمربنابیسلمه مخزومی و استاندار همدان؛ جریربنعبدالله، نوشتم و از آنها خواستم که با لشکریان خود به سوی من حرکت کنند و به این آیه قرآن اشاره کردم:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ؛
خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه در خودشان است، تغییر دهند و هنگامی که خداوند ارادهٔ سوئی برای قومی کند، هیچ نیرویی مانع آن نخواهد شد و جز خدا سرپرستی نخواهند داشت».
❇️ چگونگی مواجهه با اهل تردید و مخالفان جنگ
🔸ملایمت با اصحاب عبداللهبنمسعود
🔻[ جمعی از اصحاب عبداللهبنمسعود نزد من آمدند و گفتند: ما با تو همراهی میکنیم؛ ولی در اردوگاه شما فرود نمیآییم و خود اردویی جداگانه میزنیم تا کار شما و اهل شام را نیک بنگریم و بررسی کنیم. هرگاه دیدیم یکی از دو طرف کاری انجام داد که بر او حلال نیست یا گردنکشی و ظلمی از سرزد، ما بر ضدّ او وارد جنگ میشویم. به آنها گفتم: ]
آفرین، احسنت، این معنای فهم در دین و آگاهی از سنت است و هرکس به چنین پیشنهادی راضی نشود، بیگمان خائن و ستمگر است.
🔻[ جمع دیگری از اصحاب عبداللهبنمسعود که چهارصد نفر بودند و در راس آنها ربیعبنخثیم بود، اظهار کردند: ای امیرالمومنین ما فضل و برتری تو را قبول داریم؛ ولی در این جنگ گرفتار شک و تردید هستیم و چون هیچ کدام از ما و شما بینیاز از رزمندگانی نیستیم که از مرزها دفاع کنند، پس ما را به برخی از مرزها بفرست تا مرزبانی کنیم و در دفاع از مردم آن مناطق با دشمنان بجنگیم. با آنها نیز مدارا کردم و مأموریتی در مرز ری به آنها واگذاشتم. ]
🔸شما را به خدا وا میگذارم
[ مردانی از قبیله "غطفان" و " تمیم" آمدند و رأی خود را در مورد مکاتبه با معاویه و جنگ نکردن با مردم شام، مطرح کردند. حمد و ثنای الهی را بهجا آوردم و پاسخ آنها را دادم: ]
🔻به خدا سوگند، سخنانی که از شما میشنوم، سخن کسانی است که در آنان تصمیمی برای شناختن معروف یا انکار منکر نمیبینم.
🔻خدا میان من و شما حاکم است و من شما را به خدا وا میگذارم و در برابر شما به او اعتماد میکنم. هر کجا میخواهید بروید.
🔸مخالفت دو قبیله "غنی" و "باهله"
🔻[ قبایل باهله و غنی از همراهی با مردم خودداری کردند. به آنها گفتم: ]
خدا شاهد است که شما مرا دشمن میدارید و من نیز شما را دوست ندارم؛ پس سهم خود را از بیتالمال بگیرید و رهسپار منطقه دیلم شوید.
🔸اعتراض مردی از "بنیفزاره"
🔻[ در حال دعوت مردم به جهاد بودم که مردی از بنیفزاره برخاست و گفت: آیا میخواهی ما را به سوی برادران خویش از مردم شام حرکت دهی تا آنان را به خاطر تو به قتل رسانیم؛ همانگونه که ما را به سوی برادرانمان از اهل بصره بردی و آنان را کشتیم؟ نه، به خدا سوگند که ما دیگر چنان نکنیم.
مالک اشتر از جای خود برخاست و پرسید: این مرد از کدام قبیله است؟ وی از مسجد گریخت و در میان بازار و در زیر دست و پای مردم کشته شد. مالک اشتر از سخنان هتاکانه آن مرد عذرخواهی کرد. در پاسخ وی و خطاب به مردم گفتم: ]
🔻 راه ما راهی است که همه در آن مشترک هستیم و مردم نیز در مسیر حق، از حقوق یکسانی برخوردارند. هر کس در خیراندیشی برای عموم مردم تلاش کند و نظر دهد، به ثوابِ نیت خود میرسد و تکلیف خود را انجام داده است.
📚منابع:
۱. وقعة صفّین، ص۱۱۶
۲. سوره رعد، آیه ۱۱
۳. الفتوح، ج۱، ص۲۰۱
۴. أنساب الأشراف، ج۲، ص۲۹۳
۵. أخبار الطوال، ص۱۶۴
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 ارزش استغفار (طلب بخشش از خدا)
💠 در شگفتم از کسى که مى تواند استغفار کند و ناامید است.
📒 #نهج_البلاغه حکمت ۸۷
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۶۵ بخش اول.mp3
3.63M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت165
⭕️ پرهیز از نا فرمانى خدا 1⃣
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت165
🔷 پرهیز از نا فرمانى خدا (1)
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هيچ اطاعتي از مخلوق، در نافرماني پروردگار روا نيست.
🔻امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۵ می فرمایند: هیچ طاعت واطاعتی از مخلوق در نافرمانی از پروردگار روا و جایز نیست.
🔻در قرآن کریم مبنای این آیه آمده است. خداوند در قرآن برای پدر و مادر جایگاه و احترام خاصی قائل شده است. تا جایی که احسان به والدین را بلافاصله بعد از بندگی خودش ذکر میکند:«أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَنًا» ای بنی آدم! ما از شما عهد گرفتیم که جز خدا را نپرستید و نسبت به والدینتان احسان بکنید.
اما همین امر نسبت به والدین یک قید و شرط دارد و آن عبارت است از اطاعت والدین، در جایی که مخالف رضای خدا و اوامر الهی نباشد. به همین دلیل در قرآن کریم میفرماید: اگر پدر و مادر شما را دعوت به شرک کردند که بالاترین گناه است، اطاعتشان نکنید اگرچه باید احترامشان را حفظ بکنید.
🔻 با این نگاه اطاعت از غیر خدا دو حالت دارد:
1⃣ یا در طول اطاعت خداست.
2⃣ یا در عرض اطاعت خداست.
یعنی یک وقت من از غیر خدا اطاعت می کنم ولی او همان امر و نهی خدا را دارد به من منتقل میکند، رضایت و سخط خدا را دارد به من منتقل میکند، مثل پیغمبر. در قرآن فرمود هر کس از پیامبر اطاعت کند در واقع از خدا اطاعت کرده است. چرا؟ چون «ما ینطق عن الهوی» پیامبر که از روی هوای نفسش حرف نمیزند اطاعتش کنیم «ان هو الا وحی یوحی» هرچه که میفرماید وحی است که به او شده.
🔻 اطاعت از امام «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» اطاعت از ولی، اطاعت از مرجع تقلید، حتی اطاعت از یک برادری که ما را امربه معروف و نهی از منکر می کند، این در واقع اطاعت از خداست چون آمر به معروف دارد ما را به خوبیهایی که خدا امر کرده دعوت می کند و ناهی از منکر دارد ما را از منکرهایی که خدا نهی کرده است، نهی می کند. در واقع چون واسطه انتقال امر و نهی خدا هستند، اطاعت از آنها نه تنها منافات با اطاعت خدا ندارد، بلکه در واقع همان ازاطاعت از خداست.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فضیلت23کتاب 1001داستان از زندگانی حضرت علی علیه السلام.mp3
638K
✅ #نمی_از_دریای #فضایل_امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 لآ اله الا الله
🔵 #فضیلت_23
🔹همانا لا اله الا الله از امیرالمومنین (علیه السلام) و شیعیانش پذیرفته می شود
🌿 همانا علامت پیروی او این است که ... و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی
📚 منبع : فضیلت 23 از کتاب1001 داستان از زندگی امام علی علیه السلام
┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅