eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مرد را سرزنش نكنند كه حقش را با تأخير گيرد بلكه سرزنش در آنجاست كه آنچه حقّش نيست بگيرد. 🔻از مسلّمات قرآن و روایات پیامبر عظیم الشأن اسلام، جانشینی، وصایت، برادری و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر امّت بعد از پیامبر عظیم الشأن است. 🔻 مولا علی(علیه السلام) هم در نهج البلاغه و هم در سایر منابعی که فرمایشات ایشان را جمع آوری کرده است، بارها با زبانهای مختلف این حقّ غصب شده خودشان را متذکّر شده اند، از جمله در خطبه سوم نهج البلاغه که معروف به خطبه شقشقیه است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) با حفظ جوانب وحدت، این غصب حقّ خودشان را کاملاً توضیح می دهند. مثلا در بند اول همین خطبه سوم ، بعد از مقدّمات ماجرای انحراف خلافت بعد از پیامبر، اینگونه می فرمایند: پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم؛ پس صبر کردم در حالیکه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند. یعنی حق با ما بود. این حقّ غصب شده توسط دیگران یک حقیقت مسلّم بود. 🔻اما روش برخورد حضرت علی(علیه السلام) در دوران قبل از حکومت خودشان به گونه ای بود که حتی بعضی از دوستان برایشان شبهه می شد که چرا حضرت علی(علیه السلام) حقّ خودشان را نمی گیرد؟ و چرا قیامی نکرد، چرا به هم نریخت جامعه را؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۶ یک جواب از چندین جوابی که به این پرسش یا شبهه یا دغدغه دادند را بیان می کنند. 🔻 در قالب کنایه می فرمایند از کسی که حقّ خودش را گرفته ولی با تأخیر، شما او را نباید سرزنش بکنید، بروید کسی را سرزنش کنید که چیزی که حقش نبوده گرفته است. یعنی به جای اینکه من را زیر سؤال ببرید که چرا بیست و پنج سال دیر حقت را گرفته ای، برو کسانی را سرزنش کن و زیر سؤال ببر که چیزی که اساساً حقشان نبود را رفتند غصب کردند و گرفتند و الّا من حقّم بود. 🔻اگر امّت بیدار بودند و نصرت می کردند، همان اول در سقیفه حقم را می گرفتم. اما به خاطر حفظ مصالح امّت و وحدت جامعه و توصیه ای که پیامبر عظیم الشأن به من کرده بودند من خون دل خوردم استخوان در گلو، خار در چشم صبر کردم، در حالیکه جلوی چشمم حقّم را غارت می کردند. شما بروید از کسانی عیب بگیرید که چیزی که حقشان نبود را گرفتند. 🔻 در حکمت ۱۶۶ اینگونه می خوانیم: مرد را سرزنش نمی کنند که چرا حقش را با تأخیر گرفته، بلکه سرزنش برای کسانی است که چیزی که حقشان نیست گرفته اند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه .. ...mp3
5.13M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 📣 برای مردم بصره پس از پیروزی در جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، ایراد شد 1⃣ ضرورت اطاعت از رهبری، (و نكوهش از نافرمانی عايشه) مردم بصره! در پيدايش فتنه ها هر کس که می تواند خود را به اطاعت پروردگارِ عزيز و برتر مشغول دارد چنان کند. اگر از من پيروی کنيد به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخی ها باشد. امّا عايشه، پس افکار و خيالات زنانه بر او چيره شد و کينه ها در سينه اش چون کوره آهنگری شعله ور گرديد. اگر از او می خواستند آنچه را که بر ضدّ من انجام داد نسبت به ديگری روا دارد، سر باز می زد. به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسی اعمال او با خدای بزرگ است. 2⃣ ره آورد ايمان ايمان، روشن ترين راه ها و نورانی ترين چراغ هاست. با ايمان می توان به اعمال صالح راه برد و با اعمال نيکو به ايمان می توان دسترسی پيداکرد. با ايمان، علم و دانش آبادان است و با آگاهی لازم، انسان از مرگ می هراسد و با مرگ دنيا پايان می پذيرد و با دنيا، توشه آخرت فراهم می شود و با قيامت بهشت نزديک می شود و جهنّم برای بدکاران آشکار می گردد و مردم جز قيامت قرارگاهی ندارند و شتابان به سوی ميدان مسابقه می روند تا به منزلگاه آخرين برسند. 3⃣ يادآوری برخی از ارزشهای اخلاقی و ويژگيهای قرآن گويا می نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوی منزلگاه های آخرين در حرکتند، هر خانه ای در بهشت به شخصی تعلّق دارد که نه ديگری را می پذيرند و نه از آنجا به جای ديگر انتقال می يابند. همانا امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزديک می کند و نه روزی را کاهش می دهد. بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ريسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است، که تشنگی را فرونشاند. نگهدارنده کسی است که به آن تمسّک جويد و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آويزد، کجی ندارد تا راست شود و گرايش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود و تکرار و شنيدن پياپی آيات کهنه اش نمی سازد و گوش از شنيدن آن خسته نمی شود. کسی که با قرآن سخن بگويد، راست گفته و هر کس بدان عمل کند پيشتاز است. (در اينجا مردی بلند شد و گفت: ای اميرالمؤمنين! ما را از فتنه آگاه کن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) سؤالی نفرموده ای؟ پاسخ داد:) 4⃣ خبر از فتنه ها و شهادت خويش ♦️آنگاه که خداوند آيه ۱ و ۲ سوره عنکبوت را نازل کرد که: "آيا مردم خيال می کنند چون که گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها می شوند؟." دانستم که تا پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ميان ماست، آزمايش نمی گرديم. پرسيدم: ای رسول خدا! اين فتنه و آزمايش کدام است که خدا شما را بدان آگاهی داده است؟ فرمود: «ای علی! پس از من، امّت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می گردند». گفتم: ای رسول خدا! مگر جز اين است که در روز اُحُد که گروهی از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی: ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق می پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟». گفتم: ای رسول خدا(صلی الله علیه و آله)! چنين موردی جای صبر و شکيبايی نيست بلکه جای مژده شنيدن و شکرگزاری است و پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی! همانا اين مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمايش می شوند و در دين داری بر خدا منّت می گذارند. با اين حال انتظار رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن می پندارند. حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس های غفلت زا، حلال می کنند، شراب را به بهانه اينکه آب انگور است و رشوه را که هديه است و ربا را که نوعی معامله است، حلال می شمارند!». گفتم: ای رسول خدا! در آن زمان مردم را در چه پايه ای بدانم؟ آيا در پايه ارتداد؟ يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه ای از فتنه و آزمايش». ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 📣 در آفرينش خفاش 1⃣ وصف پروردگار ♦️ ستايش خداوندی را سزاست که تمامی صفت ها از بيانِ حقيقتِ ذاتش درمانده و بزرگی او عقل ها را طرد کرده است، چنان که راهی برای رسيدن به نهايتِ ملکوتش نيابد. او خدای حقّ و آشکار، سزاوارتر و آشکارتر از آن است که ديده ها می نگرند. عقل ها نمی توانند برای او حدّی تعيين کنند تا همانندی داشته باشد و انديشه ها و اوهام نمی توانند برای او اندازه ای مشخّص کنند تا در شکل و صورتی پنداشته شود. پديده ها را بی آن که نمونه ای موجود باشد يا با مشاوری مشورت نمايد و يا از قدرتی کمک و مدد بگيرد آفريد. پس با فرمان او خلقت آن به کمال رسيد و اطاعت پروردگار را پذيرفت و پاسخ مثبت داد و به خدمت شتافت و گردن به فرمان او نهاد و سرپيچی نکرد. 2⃣ شگفتيهای خفاش ♦️ از زيبايی های صنعت پروردگاری و شگفتی های آفرينش او همان اسرار پيچيده حکيمانه در آفريدن خفّاشان است. روشنی روز که همه چيز را می گشايد، چشمانشان را می بندد و تاريکی شب که هر چيز را به خواب فرو می برد، چشمان آنها را باز می کند. چگونه چشمان خفّاش کم بين است که نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گيرد نوری که با آن راه های زندگی خود را بيابد، و در پرتو آشکار خورشيد خود را به جاهايی رساند که می خواهد، روشنی آفتاب خفّاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می دارد، و در خلوتگاه های تاريک پنهان می سازد، که از حرکت در نور درخشان ناتوان است، پس خفّاش در روز پلک ها را بر سياهی ديده ها اندازد و شب را چونان چراغی برمی گزيند که در پرتو تاريکی آن روزی خود را جستجو می کند و سياهی شب ديده های او را نمی بندد و به خاطر تاريکی زياد از حرکت و تلاش باز نمی ماند. آنگاه که خورشيد پرده از رُخ بيفکند و سپيده صبحگاهان بدمد و لانه تنگ سوسمارها از روشنی آن روشن گردد، شب پره، پلک ها بر هم نهد، و بر آنچه در تاريکی شب به دست آورده قناعت کند. پاک و منزّه است خدايی که شب را برای خُفّاشان چونان روز روشن و مايه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را چونان شب تار مايه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود و بال هايی از گوشت برای پرواز آنها آفريد تا به هنگام نياز به پرواز، از آن استفاده کنند، اين بال ها چونان لاله های گوشند بی پر و رگ های اصلی، امّا جای رگ ها و نشانه های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب پره ها دو بال قرار داد،نه آن قدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگينی کند؛ پرواز می کنند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبيده و به مادر پناه برده اند، اگر فرود آيند با مادر فرود می آيند و اگر بالا روند با مادر اوج می گيرند. از مادرانشان جدا نمی شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نيرومند و بال ها قدرت پرواز کردن پيدا کند، و بداند که راه زندگی کردن کدام است و مصالح خويش را بشناسد. پس پاک و منزّه است پديدآورنده هر چيزی که بدون هيچ الگويی باقيمانده از ديگری، همه چيز را آفريد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵.mp3
3.1M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و بیست و یکم ✳️ ماموریت مالک اشتر [ طلایه داران لشکر بعد از مواجهه با سپاهیان معاویه، نامه‌ای به من نوشتند و کسب تکلیف کردند. به مالک اشتر مأموریت دادم که هر چه زودتر خود را به لشکر برساند و فرماندهی آن را بر عهده بگیرد. به وی دستور دادم: 🔻ای مالک، زیادبن‌نَضر و شُرَیح به من پیغام داده‌اند که با ابو‌آعوَر‌ سُلَمی، فرمانده سپاه شام، روبه‌رو شده‌اند. فرستاده آن‌ دو به من چنین گزارش داد که آنان را در حالی ترک کرده است که دو لشکر در برابر یکدیگر صف‌آرایی کرده و آماده جنگ بودند. پس بشتاب و با سرعت خود را به یارانت برسان و هنگامی که به ایشان رسیدی، فرماندهی آنان را بر عهده بگیر. 🔻مبادا قبل از ملاقات با دشمنان و شنیدن سخنانشان، آغازگر جنگ باشی؛ مگر اینکه دشمن پیش‌دستی کند. مبادا دشمنی با آنها موجب آغاز جنگ باشد، پیش از آنکه چندین بار آنها را به پذیرش حق دعوت کرده و به دفعات حجت را بر آنان تمام کنی. 🔻در لشکر خویش، زیاد‌بن‌نَضر را به فرماندهی جناح راست و شُریح را به فرماندهی جناح چپ لشکر برگزین و خودت در وسط لشکر و میانه یارانت قرار بگیر. به دشمن چنان نزدیک نشو که آنها گمان کنند قصد درگیر شدن و افروختن جنگ داری و چنان از آنها فاصله نگیر که خیال کنند از ترس درگیری و جنگ، فاصله دوری را انتخاب کرده ای. لشکر را همین‌گونه اداره کن تا من به تو برسم که انشاءالله با شتاب خواهم آمد. ✳️ نامه‌ای خطاب به شریح و زیادبن‌نضر [ و نامه‌ای خطاب به شریح و زیاد نوشتم و ماموریت مالک اشتر را به آنان اعلام کردم: ] 🔻مالک را برای فرماندهی بر شما منصوب کردم. پس به اوامرش توجه کنید و مطیع فرامین وی باشید؛ زیرا مالک اشتر کسی است که نگرانی از کم‌خِردی و لغزش او وجود ندارد. وی در وضعیتی که شتاب لازم است، درنگ نمی‌کند و آنگاه که درنگ مناسب‌تر است، شتاب نمی‌‌ورزد. همان‌گونه که به شما دستور داده بودم، به او نیز دستور داده‌ام که آغازگر جنگ با دشمن نباشد؛ مگر اینکه با آنها دیدار کرده و به پذیرش حق دعوتشان کند و حجت را بر آنان تمام کرده باشد، ان شاءالله. ✳️ سخنرانی در نُخَیله و حرکت به سمت صفین 🔻روز چهارشنبه، پنجم شوال، آن زمان که در پادگان نُخَیله آماده‌ی حرکت شدیم، خطبه‌ای برای لشکریان ایراد کردم، بعد از حمد و ستایش خداوند و شهادت بر یگانگی او و رسالت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، تصمیم خود را مبنی بر گذشتن از دجله و همراه کردن و تشویق مردمی که در ساحل دجله هستند برای جنگ با دشمنان خدا، به اطلاع لشکریان رساندم. 🔻سوار بر اسب خود شدم و گفتم: بسم الله. "سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَإِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛ و بازگشت ما به سوی پروردگارمان خواهد بود." بارالها، از سختی و رنج سفر و از اندوه هنگام بازگشت و سرگردانی پس از یقین به تو پناه می‌برم. 🔻خداوندا، در این سفر، تو همراه من هستی و جانشین هر مسافر در میان خاندانش نیز تو هستی و جز تو کسی آنان را سامان ندهد و کفایت نکند؛ زیرا آن‌که مانده است، نمی‌تواند هم‌سفر باشد و آن‌که به سفر رفته است، نمی‌تواند همراه خانواده بماند. [ مالک‌بن‌حبیب افسار اسب مرا گرفته بود و می‌گفت: ای امیرالمومنین، شما با مسلمانان جهاد می‌روی و ایشان به پاداش جهاد و پیکار می‌رسند و مرا با گروهی از مردم در این جا باقی می‌گذاری؟ به وی گفتم: ] 🔻آنها به هر اجر و پاداشی برسند، تو نیز در اجر آنان شریکی؛ ولی حضور تو در اینجا بیشتر از حضور در میان لشکریان لازم است. 📚منابع: ۱. وقعة صفّین، ص۱۵۳ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۶۴ ۳. الفتوح، ج۱، ص۲۲۸ ۴. نهج البلاغه، نامه ۱۳ ۵. سوره زخرف، آیه ۱۳ و ۱۴ ۶. نهج البلاغه، نامه ۴۶ و ۴۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 شناخت روز عید 💠 این عید کسى است که خدا روزه اش را پذیرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز که خدا را نافرمانى نکنند، آن روز عید است. حکمت۴۲۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۶۷نهج البلاغه.mp3
2.09M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ خود پسندى و محرومیّت ها 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 خودپسندى و محرومیّت ها 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خودپسندی مانع فزونی است. 🔻یکی از خصلت های بسیار خطرناک و مهلکی که اگر در انسان قرار بگیرد و فعال بشود ، هم هلکات، آثار و عواقب خطرناکی در دنیای انسان دارد، هم آثار خطرناکی برای آخرتش، عُجب است. 🔻عُجب و اعجاب و تعجب از یک ریشه و ماده هستند. عُجب چیست؟ حالتی است در انسان که به داشته هایی از خودش ،حالا یا داشته های واقعی یا داشته های توهمی چنان خیره می شود، چنان شیفته می شود، که خودش را خیلی بهتر از دیگران می بیند. به خاطر همین به آن گفته اند عُجب. چون انسان از داشته های واقعی یا توهمی خودش دچار تعجب می شود. 🔻 همچنین انسانی خودپسند می شود، از خودراضی می شود. وقتی خودش را پسندید; شیفته خودش میشود، وقتی شیفته خودش شد دیگر دیگران را حساب نمی کند. 🔻 از عواقب بسیار خطرناک عُجب در این دنیا و آخرت یکی در حکمت ۱۶۷ است. که مولا علی(علیه السلام) تحت عنوان ازدیاد از آن نام بردند و فرمودند:« الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ». اعجاب مانع میشود که انسان رشد پیدا کند. ازدیاد در چی؟ ازدیاد در محبوبیت، ازدیاد در نعمت، ازدیاد در معنویت و هر چیز دیگری... 🔻کسی که خودش را خیلی قابل توجه می بیند دیگر احساس کمبودی نمی کند و احساس نیازی هم به دیگران نمی کند. همین باعث می شود که ارتباطاتش کم می شود، ، محبوبیتش کم می شود، رشدش کم می شود، ازدیادی دیگر نخواهد داشت. 🔻از جمله چیزهایی که انسان به واسطه عُجب از دست می دهد ، همنشینان خوب است. امیرالمومنین(علیه السلام) در حکمت ۶ فرمود: دشمنان انسان از خود راضی فراوانند. کسی که از خود راضی شد، دچار عُجب شد، مردم از این خصلت خودخواهانه اش ناراحت می شوند و یکی یکی از او دور می شوند و حتی با او دشمن می شوند. یعنی از دستش ناراحت می شوند. وقتی مردم را از دست داد، وقتی خوبان را از دست داد، چه حالتی برایش پیش می آید؟ تنهایی و غربت! تنها که شد به وحشت می افتد. 🔻لذا در حکمت ۳۸ نهج البلاغه خواندیم: ترسناک ترین وحشت عُجب است« أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ». انسانی که دچار عُجب میشود، تنهای تنها میشود و دیگر کسی با او انس نمی گیرد. ان شاءالله که خدا به ما کمک کند از این خصلت دور باشیم و پاک باشیم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه .. . ..mp3
4.37M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 📣 در فضائل اهل بيت 1⃣ ضرورت پيروی از امامان دوازده گانه ♦️عاقل با چشم دل سرانجام کار را می نگرد و پستی و بلندی آن را تشخيص می دهد. دعوت کننده حق، (پيامبر«(صلی الله علیه و آله)») دعوت خويش را به پايان رسانيد و رهبر امّت به سرپرستی قيام کرد، پس دعوت کننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت کنيد. گروهی در دريای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته و سنّت های پسنديده را ترک کردند؛ مؤمنان کنارگيری کرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند. مردم! ما اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) چونان پيراهن تن او و ياران راستين او و خزانه داران علوم و معارف وحی و دَرهای ورود به آن معارف، می باشيم، که جز از دَر، هيچ کس به خانه ها وارد نخواهد شد و هر کس از غير دَر وارد شود، دزد ناميده می شود. مردم! درباره اهل بيت پيامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) آيات کريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند و اگر سکوت کنند بر آنان پيشی نجويند. 2⃣ شرايط امامت و رهبری ♦️پس بايد امام و راهنمای مردم به مردم راست بگويد و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد که از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت. پس آن که با چشم دل بنگرد و با ديده درون کار کند، آغاز کارش آن است که بينديشد؛ آيا عمل او به سود او است يا زيان او؟ اگر به سود است ادامه دهد و اگر زيانبار است توقّف کند، زيرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بيراهه می رود، پس هر چه شتاب کند از هدفش دورتر می ماند و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده ای بر راه راست است، پس بيننده بايد به درستی بنگرد، آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا؟. 3⃣ روانشناسي انسانی (تاثير جسم و روح در يكديگر) ♦️و بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکيزه، باطن آن نيز پاک و پاکيزه است و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است و پيامبر راستگو(صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند بنده ای را دوست دارد، امّا کردار او را دشمن و کردار بنده ای را دوست می دارد امّا شخص او را دوست ندارد. آگاه باش! هر عملی رويشی دارد و هر روينده ای از آب بی نياز نيست و آب ها نيز گوناگون می باشند. پس هر درختی که آبياری اش به اندازه و نيکو باشد، شاخ و برگش نيکو و ميوه اش شيرين است و آنچه آبياری اش پاکيزه نباشد، درختش عيب دار و ميوه اش تلخ است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 📣 (در سال ۳۶ هجری در مدینه، وقتی مردم را برای شورشیان بصره آماده می کرد، ایراد فرمود.) 1⃣ وصف گمراهان و غفلت زدگان ♦️چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد و او با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد و تمام روزها را با گناهکاران سپری می کند، بی آن که از راهی برود تا به حق رسد و يا پيشوايی برگزيند که راهنمای او باشد. و تا آن زمان که خداوند کيفر گناهان را می نمايد و آنان را از پرده غفلت بيرون می آورد، به استقبال چيزی می روند که بدان پشت کرده بودند (يعنی آخرت) و پشت می کنند بدانچه روی آورده بودند (يعنی دنيا). پس نه از آنچه آرزو می کردند و بدان رسيدند سودی بردند و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا کردند بهره ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگی می ترسانم. 2⃣ درمان غفلت زدگيها ♦️هر کس بايد از کار خويش بهره گيرد و انسان بينا کسی است که به درستی شنيد و انديشه کرد، پس به درستی نگريست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت، سپس راه روشنی را پيمود و از افتادن در پرتگاه ها و گُم شدن در کوره راه ها دوری کرد و کوشيد تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سخت گيری کند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد. پس به هوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بيدار شو و از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر تو رسيده انديشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد. و با کسی که رهنمودهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به کار نمی بندد و به جانب ديگری تمايل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسنديده رها کن. فخرفروشی را واگذار و از مرکب تکبّر فرود آی. به ياد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به ديگران پاداش دادی به تو پاداش می دهند، و آن گونه که کاشتی، درو می کنی؛ آنچه امروز، پيش می فرستی، فردا بر آن وارد می شوی، پس برای خود در سرای آخرت جايی آماده کن و چيزی پيش فرست. ای شنونده! هشدار، هشدار، ای غفلت زده! بکوش، بکوش! «هيچ کس جز خدای آگاه تو را با خبر نمی سازد.» 3⃣ صفات ناپسند ♦️ از واجبات قطعی خدا در قرآن حکيم که بر آن پاداش و کيفر می دهد و به خاطر آن خشنود شده يا خشم می گيرد، اين است که اگر انسان يکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اين است که شريکی برای خداوند در عبادات واجب برگزيند، يا خشم خويش را با کُشتن بی گناهی فرونشاند، يا بر بی گناهی به خاطر کاری که ديگری انجام داده عيب جويی کند، يا به خاطر حاجتی که به مردم دارد، بدعتی در دين خدا بگذارد، يا با مردم به دو چهره ملاقات کند و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد. در آنچه گفتم نيک بينديش، که هر مثال را همانند فراوان است. 4⃣ روانشناسی ♦️ همانا تمام حيوانات در تلاش برای پُر کردن شکمند و درندگان در پی تجاوز کردن به ديگران و زنان بی ايمان، تمام همّتشان آرايش زندگی و فسادانگيزی در آن است، امّا مؤمنان فروتنند. همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳.mp3
3.65M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و بیست و دوم ✳️ حوادث مسیر کوفه تا صفین 🔸عبور از کربلا [ در مسیر حرکت، به سرزمین کربلا رسیدیم. اشک از دیدگانم جاری شد و به اطرافیانم گفتم: ] 🔻سوگند به خدا، اینجا محل استقرار مرکب‌ها و محل کشته شدن آنان است. اینجا کربلاست. گروهی در اینجا کشته می‌شوند که بدون حساب وارد بهشت شوند. اینجا محل ریخته شدن خون آنهاست. جوانان از خاندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در این مکان کشته می‌شوند و آسمان و زمین بر آنها می‌گریند. 🔻اینجا محل به خاک افتادن شهیدان است. قبل از ایشان کسی بر آنها سبقت نگرفته است و کسانی هم که بعد از آنها خواهند آمد، به مقام ایشان نخواهند رسید. اینجا خون‌هایشان ریخته می‌شود. ای زمین، خوشا به حالت که خون عاشقان بر تو می ریزد! [ یارانم توضیح خواستند، به آنها گفتم: ] 🔻بزرگواری از آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در اینجا فرود خواهد آمد، پس وای بر ایشان از شما و وای بر شما از ایشان! وای بر ایشان از شما که شما ایشان را به قتل می‌رسانید و وای بر شما از ایشان که خدا به سبب کشتن آنان، شما را به جهنم می‌برد! 🔸در شهر مدائن 🔻به شهر مدائن که رسیدیم، معقل‌بن‌قیس‌ریاحی را به همراه سه هزار تن به سوی شام روانه کردم و در خصوص تاکتیک های نظامی و روبرو شدن با دشمن، به او دستوراتی دادم. 🔸گلایه از مردم مدائن [ در دیدار با مردم مدائن، از آنان گلایه کردم: ] 🔻از تاخیر شما در پذیرفتن دعوتم و از همراهی نکردنتان با مردم دچار شگفتی شدم. از چه رو در این خانه‌ها که اهلش مردمانی ستمگر بودند و بیشتر ساکنانش راه هلاکت سپردند، باقی مانده‌اید و چرا امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر نمی‌کنید؟ [ آنها پاسخ دادند: ما منتظر فرمان تو بودیم و اکنون در خدمت آماده‌ایم. عُدَی‌بن‌حاتم را مسئول بسیج مردم شهر مدائن کردم و از آن شهر خارج شدم. ] 🔸سخن با دهقانان شهر انبار [ هنگامی که به شهر انبار رسیدیم دهقانان آنجا از اسبها پایین آمدند و با دویدن و مراسم خاصی به استقبال ما آمدند و هدایایی را ما تقدیم کردند. از آنها پرسیدم: ] 🔻این چهارپایان که با خود آورده‌اید، برای چیست و از این که پیاده شده‌اید و می‌دوید، چه قصدی دارید؟ [ گفتند: این مراسم که برگزار کردیم، سنت ماست که با اجرای آن، به بزرگان و زمامدارانمان احترام می‌گذاریم. این چهار پایان نیز هدایای ما به شماست. البته برای شما مسلمانان غذا هم آماده کرده‌ایم و برای چهارپایانتان علوفه‌ی بسیار فراهم ساخته‌ایم. به آنها گفتم: ] 🔻اینکه می‌گویید سنت شماست که به زمامدارانتان این‌گونه احترام بگذارید، به خدا سوگند، این دویدن شما برای بزرگانتان هیچ سودی ندارد. فقط شما خودتان را به زحمت می‌اندازید. دیگر چنین نکنید. 🔻اما این چهارپایانی که برای ما هدیه آورده‌اید، اگر دوست دارید ما آنها را از شما قبول کنیم، آنها را به حساب مالیات شما می‌پذیریم. اما غذایی که برای ما تهیه کرده‌اید، ما دوست نداریم چیزی از مال شما را بخوریم؛ مگر اینکه بهای آن را بپردازیم. اگر بهایش را معلوم نکنید ما به همان آذوقه‌ای که خود داریم، اکتفا می‌کنیم. 📚منابع: ۱. کشف الغمة، ج۱، ص۲۷۹ ۲. الإرشاد، ج۱، ص۳۳۲ ۳. تهذیب الأحکام، ج۶، ص۷۳ ۴. خصائص الأئمة، ص۴۷ ۵. مناقب آل‌أبی‌طالب، ج۲، ص۲۷۱ ۶. وقعة صفّین، ص۱۳۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 ذلت جباران و خودپسندان 💠 خداوند هر جباری را ذلیل و هر خودپسندی را خوار می سازد. نامه ۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا