eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵ تا ۱۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( درباره اموال فراوان بیت المال که عثمان به بعضی از خویشاوندان خود بخشیده بود. ابن عباس می گوید: روز دوم خلافت در سال ۳۵ هجری این سخنرانی را ایراد فرمود) 🔹سياست اقتصادی امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، بيت المال تاراج شده را هر کجا که بيابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، يا کنيزانی خريده باشند؛ زيرا در عدالت گشايش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم برای او سخت تر است. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( قبل از آغاز جنگ جمل، در نکوهش شهر بصره و مردم آن دیار مانند خطبه پیشین فرمود) 🔹نقش عوامل محيط در انسان ♦️سرزمين شما به آب نزديک و از آسمان دور است، عقل های شما سُست و افکار شما سفيهانه است. پس شما نشانه ای برای تيرانداز و لقمه ای برای خورنده و صيدی برای صيّاد می باشيد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( روز جمعه سال ۳۶ هجری پس از پایان جنگ در مسجد جامع شهر در نکوهش مردم بصره فرمود:) 🔹عوامل سقوط جامعه (روانشناسی اجتماعی مردم بصره ♦️شما سپاه يک زن و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد، تا شتر صدا می کرد می جنگيديد و تا دست و پای آن قطع گرديد فرار کرديد. اخلاق شما پَست و پيمان شما از هم گُسسته، دين شما دورويی و آب آشاميدنی شما شور و ناگوار است. کسی که ميان شما زندگی کند به کيفر گناهش گرفتار می شود و آن کس که از شما دوری گزيند مشمول آمرزش پروردگار می گردد. گويا مسجد شما را می بينم که چون سينه کشتیِ غرق شده است، که عذاب خدا از بالا و پايين او را احاطه می کند و سرنشينانِ آن همه غرق می شوند. و در روايتی است: سوگند به خدا، سرزمين شما را آب غرق می کند، گويا مسجد شما را می نگرم که چون سينه کشتی يا چونان شترمرغی که بر سينه خوابيده باشد بر روی آب مانده است. و در روايت ديگر: مانند سينه مرغ روی آب دريا. و در روايت ديگری آمده: خاک شهر شما بد بُوترين خاک هاست، از همه جا به آب نزديک تر و از آسمان دورتر و نُه دَهم شرّ و فساد در شهر شما نهفته است. کسی که در شهر شما باشد گرفتار گناه و آنکه بيرون رود در پناه عفو خداست. گويی شهر شما را می نگرم که غرق شده و آب آن را فرا گرفته. چيزی از آن ديده نمی شود، مگر جاهای بلند مسجد، مانند سينه مرغ بر روی امواج آب دريا. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پيروزی در جنگ بصره در سال ۳۶ هجری یکی از یاران امام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و می دید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد) 🔹شرکت آیندگان در پاداش گذشتگان (نقش نیت در پاداش عمل) ♦️امام(علیه السلام) پرسيد: آيا فکر و دل برادرت با ما بود؟. گفت: آری. امام(علیه السلام) فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلکه با ما در اين نبرد شريکند آنهايی که حضور ندارند، در صُلب پدران و رَحِم مادران می باشند ولی با ما هم عقيده اند، به زودی متولّد می شوند و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت می گردد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (در جنگ جمل در سال ۳۶ هجری روز پنجشنبه ۱۵ جمادی الاخر هنگام دادن پرچم به دست فرزندش محمد حنفیه فرمود:) 🔹 آموزش نظامی ♦️اگر کوه ها از جای کنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندان ها را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاريت ده، پای بر زمين ميخکوب کن، به صفوف پايانی لشکر دشمن بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش و بِدان که پيروزی از سوی خدای سبحان است. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵ تا ۱۱.mp3
1.66M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۵ تا ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃قسمت صد و هفتاد و سوم ❇️ فصل دهم: دوران شهادت ✳️ نزدیک‌بودن وعدهٔ شهادت 🔹بشارت باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد [ ماه رمضان فرا رسیده بود و من احساس می‌کردم به وعده‌ای که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من داده بودند، نزدیک شده‌ام. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من وعده شهادت داده بودند: ] 🔻آنگاه که خداوند این آیه را نازل کرد که: { الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ } ( آیا مردم گمان کردند همین که بگویند «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟!) دانستم که تا رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در میان ما حضور دارند، فتنه‌ای بر ما فرود نیاید. 🔻پرسیدم: یا رسول‌الله، این فتنه و آزمایش چیست که خداوند شما را بدان آگاه کرده است؟ فرمودند: « یاعلی، پس از من، امت به فتنه و آزمون دچار می‌شوند! » گفتم: یا رسول‌الله، آیا غیر از این است که در روز اُحد که جماعتی از مسلمانان به شهادت رسیدند و شهادت نصیب من نشد و این بر من دشوار و گران آمد، به من فرمودید: « بشارت باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد»؟ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من فرمودند: « همانا این بشارت تحقق می‌پذیرد. در آن هنگام چگونه صبر خواهی کرد؟» گفتم: یا رسول‌الله، چنین موضعی جای صبر‌‌کردن نیست؛ بلکه جای شادمانی و شکرگزاری است. 🔹امید آن دارم که وفاتم نزدیک شده‌ باشد [ چند روز قبل از شهادت، در یکی از سخنرانی‌هایم گفتم: ] 🔻از روزی که خداوند، محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را به پیامبری مبعوث کرد، روی راحتی و آسایش ندیدم و خدا را برای این نعمت سپاسگزارم. 🔻به خدا سوگند، از هنگام خردسالی بود که بیم و هراس آغاز شد و تا بزرگ‌سالی در میدان جهاد و مبارزه بودم. با مشرکان می‌جنگیدم و هدف عداوت منافقان بودم، تا اینکه خداوند پیامبرش را قبض روح کرد و وی را به ملأ اعلا برد. به‌راستی که مصیبت ارتحال رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنان سخت بود که گویی قیامت کبرا برپا شده بود! 🔻بعد از ارتحال آن بزرگوار نیز پیوسته در هراس به‌سر می‌بردم و همیشه نگران وقوع حوادثی بودم که پذیرش آنها برایم ممکن نباشد و البته در این مدت، به لطف و عنایت الهی، جز خیر و نیکی ندیدم. 🔻به خدا سوگند، از نوجوانی شمشیر می‌زدم تا اینکه به پیری رسیدم و آنچه در این مدت تسلی‌بخش دلم بود و مرا به پایداری و استقامت فرا می‌خواند، این بود که همه این گام‌ها و تحمل سختی‌ها برای خدا و یاری رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوده است. اما اکنون امید آن دارم که وفاتم نزدیک شده باشد و در آینده‌ای نزدیک، هنگام آسایشم فرا‌رسد، که البته اسباب آن را نیز فراهم می‌بینم. 🔹آیا برای شقی‌ترین امت، وقت مناسب فرا نرسیده‌است؟ [ هر از گاهی که با مردم سخن می‌گفتم یا خطبه‌ای می‌خواندم، به نزدیک بودن زمان شهادتم اشاره می‌کردم و می‌گفتم: ] 🔻آیا هنگام آن فرا نرسیده است که شقی‌ترین امت برخیزد و این محاسن را با خون سرم رنگین کند؟ چه مانعی رخ داده است که شقی‌ترین امت، این محاسن را با خون سر رنگین نمی‌کند؟ به خدا سوگند، این محاسن با خون سرم خضاب خواهد شد... خضاب با خون و نه خضاب با عطر و عنبر! آیا برای شقی‌ترین امت وقت مناسب فرا‌نرسیده‌است؟ آری، حتما این محاسن با خون سرم رنگ خواهد شد. 🔹چند روز از ماه گذشته‌ است؟ [ در ماه رمضان برای افطار به منزل فرزندانم می‌رفتم. یکی از شب‌ها از آنها پرسیدم: ] 🔻چند روز از ماه گذشته‌ است؟ [ آنها پاسخ دادند، و من زمزمه کردم: ] 🔻در دههٔ آخر این ماه است که پدر خویش را از دست خواهید داد! 🔹روز جمعه با خون رنگین خواهی شد [ چند روز قبل از شهادت بود که همسرم، ام‌جعفر، آب می‌ریخت و من دست‌هایم را می‌شستم. دست به محاسنم بردم و آنها را بالا آوردم و گفتم: ] 🔻چقدر زیبا می‌شوی، هنگامی که روز جمعه با خون رنگ شوی! 🔹 یک شب یا دو شب بیشتر نمانده‌ است؟ [ افطار را در منزل فرزندانم بودم و در هر افطار بیش از سه لقمه غذا نمی‌خوردم. یکی از شب‌ها از من پرسیدند: چرا غذا کم می‌خورید؟ پاسخ دادم : ] 🔻می‌خواهم هنگامی که امر الهی فرا می‌رسد، شکمم خالی باشد و سبک‌بار باشم. به‌راستی که یک شب یا دو شب بیشتر نمانده است! 📚منابع: ۱. قرآن‌ کریم، سورهٔ‌ عنکبوت، آیهٔ۲ ۲. تفسیر فرات‌ کوفی، ص۶۱۵ ۳. الفصول‌ المهمة، ص۱۳۱ ۴. مناقب آل‌أبی‌طالب، ج۲، ص۱۲۲ ۵. أعلام‌ الوری، ص۱۵۵ ۶. الخرائج‌ و‌ الجرائح،، ج۱، ص۲۰۱ ۷. اُسد الغابة، ج۴، ص۳۵ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 وظیفه سرمایه داران 💠 همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمایه داران قرار داده است، پس فقیرى گرسنه نمى ماند جز به کامیابى توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگىِ گرسنگان خواهد پرسید. 📒 ، حکمت۳۲۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۶) 🔸 🔴 نهج البلاغه کتاب تقواست 🔻در حکمت ۱۳۰ آمده: «امام علیه السّلام، وقتى از جنگ صفین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید- قبرستان هایی که سبک زندگی جدید و قوانین شهر سازی ما را از آن محروم می کند و کیلومترها از شهر دور است و چنان به آن رسیدگی شده تا شخصی خدای ناکرده به یاد مرگ نیفتد- رو به مردگان کرد و گفت: اى ساکنان خانه‏ هاى وحشت زا و محلّه‏ هاى خالى و گورهاى تاریک، اى خفتگان در خاک، اى غریبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پى شما روانیم و به شما خواهیم رسید. امّا خانه‏ هایتان، دیگران در آن سکونت گزیدند و امّا زنانتان با دیگران ازدواج کردند و امّا اموال شما در میان دیگران تقسیم شد این خبرى است که ما داریم، حال شما چه خبر دارید (سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود) بدانید که اگر اجازه ی سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى‏ دادند که بهترین توشه تقوا است » 🔻 اگر زمان جنگ بود در شرح این نامه راحت بودیم. بچّه های جبهه، شب های جمعه گاهی با دوستان خود به بیابان می رفتند و در قبری می خوابیدند تا باور کنند روزی به آن جا می روند. امروزه می گویند برای جوان و نوجوان از مرگ نگویید. 🔻 دوستان! آن طرف فقط تقوا به درد انسان می خورد و این بهترین کتاب برای فهم تقواست. نهج البلاغه کتاب تقواست. نهج البلاغه کتاب علم حضوری و شهودی است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 2⃣1⃣ 💎 انتخاب مسؤول بر مبنای تخصّص و تعهّد 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: سپس در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش به کارشان بگمار و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران، آنان را به کارهای گوناگون وادار نکن؛ زیرا این نوعی ستمگری و خیانت است. 📚 ، نامه ۵۳ ، بند ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(32).mp3
2.81M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰ تا ۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰ تا ۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹آگاهی امام علیه السلام برای مقابله با اصحاب جمل ♦️آگاه باشيد که شيطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پياده های لشکر خود را فراخوانده است. امّا من آگاهی لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند. سوگند به خدا، گردابی برای آنان به وجود آورم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد؛ آنها که در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند و آنان که بگريزند خيال بازگشت نکنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل) ♦️چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما کاری از پيش نبردند و سر انجام سُست گرديدند. ولی ما اين گونه نيستيم، تا عمل نکنيم رعد و برقی نداريم و تا نباريم سيل جاری نمی سازيم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( این سخنان ارزشمند در سال ۳۶ هجری به بیعت زبیر، اشاره دارد.) 🔹پيمان شكنی زبير ♦️زبير می پندارد با دست بيعت کرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار کرده، ولی مدّعیِ انکار بيعت با قلب است. بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنی بياورد يا به بيعتِ گذشته بازگردد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت پيروان شيطان ♦️منحرفان شيطان را معيار کار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهای آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم های آنان می نگريست و با زبانهای آنان سخن می گفت. پس با ياری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شيطان شريک است و با زبان شيطان سخن باطل می گويد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰ تا ۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری در شهر مدینه آن گاه که از امام علیه السلام خواستند طلحه و زبیر را تعقیب نکند، فرمود:) 🔹آگاهی و مظلوميت امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگير نمی شوم، که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با ياری انسان حق طلب بر سر آن کس می کوبم که از حق روی گردان است و با ياری فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را در هم می شکنم، تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آيد. پس سوگند به خدا، من همواره از حقِّ خويش محروم ماندم و از هنگام وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگری اختصاص دادند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ماجرای سقیفه، عباس و ابوسفیان، پیشنهاد خلافت داده که با امام علیه السلام بیعت کنند.) 1⃣ راههای پرهيز از فتنه ها ♦️ای مردم! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنيد و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهيزيد و تاج های فَخر و برتری جويی را بر زمين نهيد. رستگار شد آن کس که با ياران به پاخاست، يا کناره گيری نمود و مردم را آسوده گذاشت. اين گونه زمامداری چون آبی بد مزّه و لقمه ای گلوگير است و آن کس که ميوه را کال و نارس بچيند، مانند کشاورزی است که در زمينِ شخصِ ديگری بکارد. 2⃣ فلسفه سكوت ♦️ در شرايطی قرار دارم که اگر سخن بگويم، می گويند بر حکومت حريص است و اگر خاموش باشم، می گويند: از مرگ ترسيد. هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا! اُنس و علاقه فرزند ابيطالب به مرگ در راه خدا از علاقه طفل به پستان مادر بيشتر است. اين که سکوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گويم مضطرب می گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاههای عميق. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( گفته شده که پس از فتح بصره در سال ۳۶ هجری و کشته شدن طلحه و زبیر ایراد فرمود.) 1⃣ ويژگیهای اهل بيت(علیهم السلام) ♦️شما مردم به وسيله ما از تاريکی های جهالت نجات يافته و هدايت شديد و به کمک ما به اوج ترقّی رسيديد. صبح سعادت شما با نور ما درخشيد. کر است گوشی که بانگِ بلندِ پندها را نشنود و آن کس را که فرياد بلند، کر کند، آوای نرم حقيقت چگونه در او أثر خواهد کرد؟ قلبی که از ترس خدا لرزان است، همواره پايدار و با اطمينان باد. من همواره منتظر سرانجام حيله گری شما مردم بصره بودم و نشانه های فريب خوردگی را در شما می نگريستم. تظاهر به دين داری شما پرده ای ميان ما کشيد ولی من با صفای باطن درون شما را می خواندم. 2⃣ ویژگی های امام علی علیه السلام ♦️من برای واداشتن شما به راه های حق، که در ميان جادّه های گمراه کننده بود، به پاخاستم در حالیکه سرگردان بوديد و راهنمايی نداشتيد. تشنه کام هرچه زمين را می کنديد قطره آبی نمی يافتيد، امروز زبانِ بسته را به سخن می آورم. دُور باد رأیِ کسی که با من مخالفت کند. از روزی که حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شک و ترديد نکردم، کناره گيری من چونان حضرت موسی(علیه السلام) برابر ساحران است که بر خويش بيمناک نبود، ترس او برای اين بود که مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاکم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهی حقّ و باطل قرار داريم، آن کس که به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمی ماند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰ تا ۴.mp3
2.47M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰ تا۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃قسمت صد و هفتاد و چهارم ❇️ ملاقات با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در رؤیا 🔹ابراز اشتیاق رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای ملاقات با من! [ چند روز قبل از شهادت ] 🔻در حال سجده و راز‌ونیاز با خدا و درخواست خیر بودم که لحظاتی خواب بر چشمانم غلبه کرد و در آن حال، رؤیای شگفتی دیدم. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ایستاده بودند و خطاب به من فرمودند: «ای اباالحسن، دوری تو از من به درازا کشید. چقدر مشتاق دیدار توام! خداوند وعده‌ای را که به من داده‌ بود، دربارهٔ تو محقق ساخت و به عهدش وفا کرد!» عرض کردم: یا رسول‌الله، خداوند کدامین وعده را دربارهٔ من محقق ساخت؟ فرمودند: «این وعده دربارهٔ تو، همسرت، فرزندانت و خاندان تو بود که شما را در والاترین درجات قرب در مقام علیین جای دهد.» 🔻عرض کردم: پدر و مادرم فدایت یا رسول‌الله! پس شیعیان ما در چه جایگاهی قرار دارند؟ فرمودند: « شیعیان ما همراه ما هستند و قصرهایشان در اطراف قصرهای ما و منازلشان در مقابل منازل ماست.» پرسیدم: یا رسول‌الله، به شیعیان ما در دنیا چه عنایتی خواهد شد؟ فرمودند: « امنیت و عافیت.» 🔻پرسیدم: شیعیان ما در هنگام مرگ چگونه خواهند بود؟ فرمودند: « چگونگی مرگ بر عهدهٔ خود آنان گذاشته می‌شود. فرشتهٔ مرگ مأمور به اطاعت از آن‌هاست و با هر نوع مرگ که بخواهند، با همان می‌میرند. آری، شیعیان ما به اندازهٔ محبتی که به ما دارند، مرگ بهتری هم خواهند داشت.» 🔻عرض کردم: آیا توضیح بیشتری برای فهم این مسئله وجود دارد؟ فرمودند:« آری، جان دادن شیعیانی که بیشترین محبت را به ما دارند، مانند این است که آب سرد و گوارایی در روز گرم تابستان بنوشند و دلشان خنک شود. بقیهٔ شیعیان نیز به راحتی جان می‌دهند و چشمانشان با مرگ روشن می‌شود، مانند اینکه وارد رختخواب خود شوند و به خواب روند.» 🔹یا رسول الله از امت تو چه تلخی‌ها دیدم! [ در همان شبی که سحرگاهش ضربت خوردم، به فرزندم حسن گفتم: ] 🔻فرزندم، امشب در لحظاتی که به خواب رفته بودم، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را دیدم. به ایشان عرض کردم: یا رسول‌الله، چه سختی‌های خستگی‌آور و چه دشمنی‌های تلخ که از امت تو تحمل کردم! فرمودند: « نفرینشان کن!» و من این‌گونه خواستم: بار پروردگارا، بهتر از آنان را نصیب من فرما و بدتر از مرا نصیب آنان کن! ❇️ شب ضربت خوردن 🔹اگر سپیدهٔ صبح بدمد، من‌ کشته خواهم‌ شد! [ آن‌ شبی که سحرگاهش ضربت خوردم، در منزل دخترم ام‌کلثوم بودم. آن شب خواب نداشتم؛ ولی برای نماز شب نیز مسجد نرفتم. دخترم پرسید: چرا امشب استراحت نمی‌کنید؟ گفتم: ] 🔻اگر سپیدهٔ صبح بدمد، من کشته خواهم شد! [ دخترم پیشنهاد کرد که برای اقامهٔ نماز صبح به مسجد نروم و به جای خودم جعده را بفرستم، موافقت کردم: ] 🔻آری، به جعده بگویید نماز را اقامه کند. [ ولی پس از آن گفتم: ] 🔻راهی برای گریز از اجل وجود ندارد. [ و عازم مسجد شدم.] 🔹امشب همان شب موعود است! [ در آن شب، بسیار از اتاق بیرون می‌آمدم و آسمان را می‌نگریستم و می‌گفتم: ] 🔻به خدا سوگند، به من دروغ گفته نشده است و من نیز دروغ نمی‌گویم! قطعاً امشب همان شب موعود است! 🔹با آن‌ها کاری نداشته باشید [ در بیرون خانه، مرغابی‌ها اطرافم را گرفتند و سروصدا کردند، اهل منزل سعی کردند که آنها را از اطراف من دور کنند. به آنان گفتم: ] 🔻با آنها کاری نداشته باشید. آن‌ها نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی را شروع کرده‌اند! 🔹برخیز برای نماز! [ مردم را که برای نماز صبح بیدار می‌کردم، دیدم ابن‌ملجم را که در میان آنان خود را به خواب زده بود. او را هم صدا زدم: ] 🔻برخیز برای نماز! 🔹سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم! [ در محراب مسجد قرار گرفتم و نماز را شروع کردم. ابن‌ملجم فریاد زد: یا علی، حکم به خدا اختصاص دارد، نه به تو و نه به اصحاب تو! سپس ضربت را بر سرم وارد کرد. ابتدا گفتم: ] 🔻 مراقب باشید این مرد از دست شما فرار نکند! [ و سپس گفتم: ] 🔻سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم! 🔹پدرِ تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید [ فرزندم حسن آمد و سرم را به دامن گرفت. او را دلداری دادم: ] 🔻به خدا سوگند، رستگار شدم. پدر تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید. 📚منابع: ۱. تأویل‌ الآیات‌ الظاهره، ص۷۵۲ ۲. شرح‌ الأخبار، ج۲، ص۴۵۱ ۳. الاستیعاب، ج۳، ص۲۲۰ ۴. مقتل‌ ابن‌أبی‌الدنیا، ص۲۸ ۵. مقاتل‌ الطالبیین، ص۲۵ ۶. مجمع‌ الزوائد، ج۹، ص۱۴۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ویژگی دنیای حرام 💠 دنیاى حرام بسیار فریبنده و بسیار زیان رساننده است، دگرگون شونده و ناپایدار، فنا پذیر و مرگبار و کشنده اى تبهکار است و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش هاى آنان دمساز شد مى نگرند که جز سرابى بیش نیست. 📒 ، خطبه ۱۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا