شرح حکمت ۴۵ قسمت ۲ راه شناخت مومن از منافق.mp3
1.66M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت45 2⃣
⭕️ راه شناخت مؤمن و منافق
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت45 ( 2 )
🔹 راه شناخت مؤمن و منافق
2⃣ نکته دوم درمورد محبت امام علی (علیه السلام) و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین)، برخی آثار تلخ و سخت دنیوی است که در بعضی شرایط برای محبّین اهل بیت (علیهم السلام) بار خواهد شد؛
🔻حضرت در حکمت ۱۱۱ نهج البلاغه می فرمایند:
«لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ» ؛
( در قصه پُر غصّه برجام حکمیت، که صفینی که درحال پیروزی به نفع امیرالمؤمنین و مسلمین بود را به نفع معاویه تغییر داد)، " اگر کوهی مرا دوست می داشت، از غم و غصّهٔ من متلاشی می شد. "
🔻و در حکمت ۱۱۲ می فرمایند:
« مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً »
«هرکس ما اهل بیت را دوست دارد؛ برای تحمّل فقر، لباسی برای خود آماده کند.»
3⃣ نکته سوّم و آخر درباره حبّ علی (علیه السلام)، مسأله افراط و تفریط است؛ می دانید که علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرمود:
«جاهل را نمی بینی مگر آنکه یا درحال افراط است یا درحال تفریط.»
این افراط و تفریط درباره محبت مولا علی (علیه السلام) هم مایهٔ هلاکت است؛
🔻 هم در خطبه ۱۲۷ بند دوم، هم در حکمت ۱۱۷،
هم در حکمت ۴۶۹ با کمی تغییر عبارت، حضرت می فرمایند:
«به زودی دو گروه به خاطر من هلاک می شوند، اوّلی محب افراطی است که به خاطر محبت ما از مرز حق خارج می شود.»
🔻نکته دیگری که باید در این حکمت بحث بشود، یک نکته کلیدی در مورد بغض علی (علیه السلام) است؛ مولا در خطبه ۱۰۹ فرمودند:
« عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ» ؛ " کسی که دشمن ما باشد و بغض ما را داشته باشد، قطعاً منتظر عذاب سخت الهی است."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌸🍃 #روز_بیست_وهفتم 🌸🍃
👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
4_5796372280816699571.mp3
3.58M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷سهم روز بیست و هفتم : از حکمت ۲۴۴ تا حکمت ۲۵۲
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم #روز_بیست_وهفتم : از حکمت ۲۴۴ تا ۲۵۲ #نهج_البلاغه
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت244 : خدا را در هر نعمتی حقی است، هر كس آن را بپردازد فزونی يابد و آن كس كه نپردازد و كوتاهی كند در خطر نابودی قرار گيرد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت245 : هنگامی كه توانایی فزونی يابد، شهوت كاستی گيرد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت246 : از گريختن نعمتها بپرهيزيد زيرا هر گريخته ای باز نمی گردد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت247 : بخشش بيش از خويشاوندی محبّت آورد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت248 : چون كسی به تو گمان نيك برد، خوش بينی او را تصديق كن.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت249 : بهترين كارها آن است كه با ناخشنودی در انجام آن بكوشی.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت250 : خدا را از سست شدن اراده های قوی، گشوده شدن گره های دشوار و درهم شكسته شدن تصميم ها شناختم.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت251 : تلخكامی دنيا شيرينی آخرت و شيرينی دنيای حرام تلخی آخرت است.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت252 : خدا «ايمان» را برای پاكسازی دل از شرك، و «نماز» را برای پاك بودن از كبر و خودپسندی و «زكات» را عامل فزونی روزی و «روزه» را برای آزمودن اخلاص بندگان و «حج» را برای نزديكی و همبستگی مسلمانان و «جهاد» را برای عزت اسلام و « امر به معروف» را برای اصلاح توده های ناآگاه و «نهی از منكر» را برای بازداشتن بيخردان از زشتی ها، «صله رحم» را برای فراوانی خويشاوندان و «قصاص» را برای پاسداری از خونها و اجرای «حدود» را برای بزرگداشت محرمات الهی و ترك ميگساری را برای سلامت عقل و دوری از دزدی را برای تحقق عفت و ترك (زنا) را برای سلامت نسل آدمی و ترك (لواط) را برای فزونی فرزندان و (گواهی دادن) را برای به دست آوردن حقوق انكارشده و ترك (دروغ) را برای حرمت نگهداشتن راستی و «سلام كردن» را برای امنيت از ترسها و «امامت» را برای سازمان يافتن امور امّت و (فرمانبرداری از امام) را برای بزرگداشت مقام رهبری واجب كرد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
AUD-20210829-WA0030.mp3
6.12M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۲۴۴ تا حکمت۲۵۲
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۲۶)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش گفت :«من به هیچ عنوان قصد فروش آن را ندارم. باید رابطه ای بین این کتاب و رؤیایی که دیشب دیدم وجود داشته باشد . دلم می خواهد هرچه زودتر این رابطه را کشف کنم.
ایرینا گفت : «تو در لبنان دوستی داشتی به نام جرج جرداق ، همان نویسندهٔ مسیحی که دربارهٔ علی کتابی نوشته بود.»
کشیش گفت : « تو به نکتهٔ خوبی اشاره کردی ایرینا. اصلاً یادم به جرج جرداق و کتابش نبود .
ایرینا صندلی ای را که کنار پنجره بود ، برداشت و پهلوی میز گذاشت و روی آن نشست و گفت : « پس خوب است تلفنی به او بزنی و بگویی کتابش را برایت بفرستد.
کشیش سرش را تکان داد گفت : « پیشنهاد خوبی دادی ایرینا ، او تنها کسی است که می تواند در این باره کمکم کنند ؛ چون اصلاً دوست ندارم برای این کار به سراغ مسلمانان بروم . هرچه زودتر باید به او زنگ بزنم . »
↩️ ادامه دارد...