کلیساهای مدل جدید
#کلیسا و آیین مسیحیت سابقهی بسیار بدی در اروپا دارد. سابقه ای خشن و ظالمانه که صدها سال از تاریخ قدیم اروپا را به خود اختصاص داده.
اما پس از انقلاب صنعتی #رنسانس به سرعت خود را تغییر داد و در یک قالب جدید دوباره به مسیر خود ادامه داد.
در عصر مدرن هم کلیسا برای بقای خود تلاش بسیاری کرد و روز به روز احکام مسیحیت را باب میل مردم عوض میکند اما حقیقت این است که کلیسا دیگر پایگاه اجتماعی خود را در اروپا از دست داده و بقایش را مدیون حمایت حکومتها و نیز تغییر دین اجباری مهاجران است.
غالب مردم اروپا در حال گرایش به لادینی و لاییک شدن هستند و خصوصا با انتشار روزمرهی اخبار فساد جنسی در کلیساها تمایل اروپایی ها به کلیسا بسیار کم شده و کلیسا کم کم باید به فکر تغییر پایتخت خود از اروپا به آسیا و آفریقا باشد.
یکی دیگر از ازارهایی که تازگیها کلیسا برای ابراز تجدد و تحول به کار گرفته، ساختن کلیسا های مدل جدید و متفاوت از سبک قدیم است.
کلیساهایی با ساختمان های جدید بدون تاج و مناره و گاه در قالب ساختمانهای فانتزی.
تصاویری که مشاهده می کنید مربوط به یکی از همین نوع کلیساهاست که به تازگی در شهر لایپزیک ساخته شده و هم نمای بیرونی و هم نمای درونی آن کاملا با کلیساهای مرسوم، تفاوت دارد.
#مسیحیت
با تشکر از استاد خاطری مبلغ بین المللی و از اساتید شبکه ادیان برای ارسال تصاویر💐
🌐 @adyan8
✡️ کابالا و مسیحگرایی اروپایی
1️⃣ از نیمه دوّم سده 15، کابالیستهای یهودی به تدوین برخی رسالههای کابالی منطبق با زبان و فرهنگ #مسیحیان دست زدند. این رسالهها در ایتالیا و بهویژه در کانون فرهنگی خاندان مدیچی در فلورانس بسیار مؤثر بود. بهنوشته دائرةالمعارف یهود محافل فرهنگی #رنسانس عمیقاً باور کردند که در رسالههای کابالی به منابع اصیل و دست اوّل رازهای کهن هستی دست یافتهاند؛ رسالههای گمشدهای که اینک پدیدار شده و به کمک آن نه تنها میتوان به اسرار نوشتههای افلاطون و سایر متفکرین یونان باستان پی برد، بلکه رازهای مسیحیت را نیز میتوان شناخت!
2️⃣ در سدههای 16 و 17 فرقه #کابالا در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی #یهودیان_مخفی (مارانوها) نسبت میدهند. بدینسان، مکتب کابالا به نیروی متنفّذ سیاسی در میان مسیحیان بدل شد که بر آرمانهای مسیحایی و صلیبی جدید دامن میزد و طلوع قریبالوقوع دولت جهانی اروپاییان را نوید میداد. به تأثیر از این موج، بسیاری از متفکران اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید آرمان #ظهور_مسیح را با مفاهیم رازآمیز شناخت و تنها منبع معتبر برای این شناخت «رسالههای کابالی» است!
3️⃣ جووانیپیکو دلا میراندولا از نامدارترین و مؤثرترین چهرههای فکری رنسانس، بهعنوان «پدر #کابالیسم مسیحی» شناخته میشود. وی از بنیانگذاران دانش شرقشناسی اروپا نیز بهشمار میرود. این بهدلیل پیوند پیکو با گروهی از #یهودیان است که در پیرامون او حضور داشتند. بهدلیل این پیوندها، پیکو به نخستین چهره فرهنگی اروپا بدل شد که به «دانش رازآمیز یهود» و رسالههای کابالی شیفتگی داشت. مهمترین اقدام پیکو ارائه 900 تز به علمای دینی مسیحی در شهر رم در سال 1486 بود. یکی از این تزها چنین است: «هیچ علمی چون #جادو و کابالا حقانیت مسیح را بر ما ثابت نمیکند.» ادعاها و تبلیغات او در جلب توجه مسیحیان به مکتب کابالا بسیار مؤثر بود و رسالههایی که دوستان یهودی او، به لاتین ترجمه کردند به منبع تغذیه فکری #کابالیسم_مسیحی بدل شد.
4️⃣ پس از پیکو، یوهانس روشلین، عبریشناس نامدار دربار فردریک سوّم، در ترویج کابالا در محافل فکری مسیحیان نقشی برجسته داشت. روشلین در سال 1490 در ایتالیا با پیکو دیدار کرد و تحت تأثیر او به کابالا علاقمند شد. در همین زمان، #پل_ریچیوس، یهودی مسیحی شده و پزشک دربار امپراتور ماکزیمیلیان نیز به نگارش کتابهایی در زمینه کابالا اشتغال داشت! نوشتههای پیکو و روشلین، بهعنوان دو شخصیت درجه اوّل فرهنگی اروپای آن روز، تأثیر عمیقی بر جای نهاد و توجه محافل اشرافی و فرهنگی اروپا را به این طریقتجادویی نوظهور جلب کرد.
5️⃣ در نیمه دوّم سده 16، عقاید رازآمیز کابالی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیتهای مهم دینی مسیحی در آثار خود به تکرار مضامین و مفاهیم کابالی پرداختند. در این زمان، کتاب زوهر به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام، کار بدانجا کشید که گیوم پاستل فرانسوی، یکی از شخصیتهای متنفذ رنسانس، به ترجمه و انتشار کتاب زوهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمه عبری زوهر هنوز منتشر نشده بود!
عبدالله شهبازی
#مسیحیت
#یهودیت
🌐 @adyan8