eitaa logo
آئینه‌ی جان
6.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
285 فایل
🪞کانال انتشار تولیدات فرهنگی - تبلیغی @Admin_cantact403 ادمین تبلیغات @Admin_farhangi14 ادمین جشنواره فرهنگی هنری @hoda_4561 ادمین همایش تخصصی مبین و همایش فرهنگیاران فعال در فضای مجازی @Ryhan3344 ادمین کنگره فرهنگیاران شاعر و نشست فرهنگیاران نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 عنوان کتاب: مثل بیروت بود ✍️ نویسنده: زهرا بلنددوست 🏡 ناشر: کتابستان معرفت 📖 صفحات: ۳۵۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب سارا همسر یکی از مدافعان حرم است که از تنهایی و غربت و درک نشدن توسط دیگران مغموم است او زیر این فشار کمر خم می‌کند و تاب نمی‌آورد، زهرا نیز به واسطه دوستی با سارا وارد مسیری پرتلاطم می‌شود و دانیال برادر سارا هم که حالا به سپاه پیوسته است ناگهان مفقودالاثر می‌شود و خبر شهادتش در رسانه‌ها پخش می‌شود. اینجاست که داستان وارد فضایی مبهم و مه‌آلود می‌شود. رمانی پر از دوراهی‌های خطرناک و فتنه‌هایی که باید از میانشان راه راست را پیدا کرد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب با سری در مرز انفجار، زیر پتو خزیدم. دلم بی‌خیالی چند هفته قبل را می‌خواست. صدای پیام تلگرام بلند شد. بی‌رمق، گوشی را از زیر تخت برداشتم. همان ناشناس بود. بغض سیب شد و در گلویم غلتید. کاش دست از سر زندگیم برمی‌داشت. مضطرب پیام را گشودم: «این‌که واسه یه منافق‌زادۀ مریض سوپ ببری هم رأفت اسلامی محسوب می‌شه؟!» حالم بد بود، بدتر شد. او می‌دانست، او باز هم همه‌چیز را می‌دانست. اما... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: جاده یوتیوب ✍️ نویسنده: محمدعلی جعفری 🏡 ناشر: دفتر نشر معارف 📖 صفحات: ۲۰۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب مسیر سفر به دمشق است، راهی که مدافعان حرم می‌روند و در آن تجربیات یک مسافر را می‌خوانیم. کتاب روایتی روان و جذاب است که گاه با ترس و گاه با تعلیق آمیخته می‌شود تا ما را با خود همراه کند. از جذابیت‌های کتاب زاویه نگاه راوی از دریچه نویسنده‌ای دغدغه‌مند، پیگیر و کمی بازیگوش است! برای راوی نوشتن اصالت دارد و او سفر می‌کند تا بنویسد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب شنبه‌شب محمدباقر زنگ زد که: «فردا شب فرودگاه امام باش!» با تعجب پرسیدم: «چرا زودتر خبر ندادین؟ من الآن مشهدم.» گفت: «خرجش یه بلیته تا تهران.» رفتم توی اتاق که کسی صدایم را نشنود: «با خانواده و ماشین شخصی اومدم.» سکوتی بینمان اتفاق افتاد. پیشنهاد دادم: «نمی‌شه دو روز عقب بندازین؟» گفت: «باید بپرسم.» تجربۀ تا پای پرواز رفتن و کنسل شدن و دست از پا درازتر برگشتن را داشتم. تأکید کردم اگر می‌بینی کل سفر هوا می‌رود، زن و بچه را می‌فرستم و جایی برای ماشینم دست و پا می‌کنم و هر طور شده... @aeenejan eitaa.com/aeenej
📚 عنوان کتاب: سامان عشق ✍️ نویسنده: زهرا سلگی 🏡 ناشر: کتابستان معرفت 📖 صفحات: ۱۲۵ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب نویسنده در این داستان، رشادت‌های رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی را با دلاوری‌های نیروهای اسلام در سال‌های اخیر در نبرد با گروه تروریستی داعش پیوند زده است. سارا که در خانواده‌ای معتقد با پدری رزمنده زندگی می‌کند به درخواست پدرش برای او دعا می‌کند تا شهید شود و وقتی حرف ازدواج دختر می‌شود؛ پدر هم برای دخترش دعا می‌کند که دامادش هم بتواند به او بپیوندد و دعای پدر و دختر در حق هم مستجاب می‌شود... 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب همیشه می‌گفت: «بدن ما امانت الهی است و باید به نحو احسن از آن مراقبت کنیم.» اشک‌های علی رو که دیدم با نفسم درگیر شدم، پله‌ها رو که پایین می رفتم با خودم فکر می کردم برم یا نرم... به حضرت زینب متوسل شدم و گفتم خودتون کمکم کنید، اگه رفتنم لازمه پاهام رو سفت کنید که قدم‌هام رو محکم بردارم و برم. موقع رفتن به پشت سر نگاه نکردم چون مطمئن بودم اگه برمی‌گشتم و اشک علی یا گریه محمدحسین یا غم چهرۀ تو رو می‌دیدم حتماً از رفتن منصرف می شدم... @aeenejan eitaa.com/aeene
📚 عنوان کتاب: دیدم که جانم می‌رود ✍️ نویسنده: حمید داود آبادی 🏡 ناشر: شهید کاظمی 📖 صفحات: ۳۰۳ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب خاطراتی از شهید کاظم‌زاده است. نویسنده با شهید در سال ۵۸ با هم آشنا می‌شوند و این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۶۱ ادامه پیدا می کند. آنها با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید می‌شود و حمید می‌ماند. در این کتاب به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده و همین هم کتاب را خواندنی کرده است. البته لابلای صفحات کتاب روایت‌هایی هم از دفاع مقدس ارائه می‌شود مانند بخشی از کتاب که روایت حضور داوطلبانه بچه‌های پرورشگاهی در دفاع مقدس و شهادت آنها گفته می‌شود... 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب یعنی یه بچه‌ی پرورشگاهی بلد نیست تفنگ دستش بگیره و جلوی دشمن وایسه؟ درسته که ما پدرومادرمون رو گم کردیم، ولی دین و ایمان‌مون رو که گم نکرده‌ایم «هرگاه در مسئله‌ای گیر کردی، فقط به خدا امید داشته باش.» «هیچ‌گاه از خدا... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: امام موسی کاظم (ع) در کلام مقام معظم رهبری ✍️ نویسنده: بهمن بابیزان 🏡 ناشر: آوای منجی 📖 صفحات: ۶۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب نویسنده (رئیس موسسه علمی پژوهشی امام کاظم (ع)) در دو بخش، مجموعه‌ای از سخنان و فرمایشات مقام معظم رهبری درباره امام موسی کاظم (ع) را جمع‌آوری و تدوین کرده است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «و اما زندگی موسی بن جعفر (ع) یک زندگی شگفت‌آور و عجیبی است. اوّلا در زندگی خصوصی موسی بن جعفر (ع) مطلب برای نزدیکان او روشن بود؛ هیچ‌کس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود که نداند موسی بن جعفر (ع) برای چه تلاش می‌کند و خود موسی بن جعفر (ع) در اظهارات و اشارات خود و کارهای رمزی که انجام می‌داد، این را به دیگران نشان می‌داد، حتی در محل سکونت... آن اتاق مخصوصی که موسی بن جعفر (ع) در آن می‌نشست این‌گونه بود که راوی که از نزدیکان امام هست می‌گوید من وارد شدم دیدم در اتاق موسی بن جعفر (ع) سه چیز هست: یکی یک لباس خشن، یک لباسی که از وضع معمولی و مرفه به‌دور هست، یعنی به تعبیر امروز ما می‌شود فهمید و نه می‌شود گفت لباس جنگ... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: خمپاره‌های نقلی ✍️ نویسنده: اکبر صحرایی 🏡 ناشر: انتشارات سوره مهر 📖 صفحات: ۱۹۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب دربردارنده خاطرات خنده‌دار رزمندگانی است که در جنگ، در جبهه‌ها حضور داشتند و در میان تلخی‌های جنگ، رخدادهای شیرینی نیز برایشان اتفاق می‌افتاد. این خاطرات از روزهایی برمی‌آید که نویسنده، به همراه دارعلی در یک گروه در جبهه می‌جنگیدند. او خاطرات خنده‌دار آن روزها را با زبانی طنزآمیز برای نوجوانان نوشته است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب کله ظهر، بوی مرغ کبابی غلبه می‌کند بر بوی دود و باروت جنگ. روح و جانم تازه می‌شود. زیر پرتاب تک و توک خمپاره‌های دشمن، بو می‌کشم و یکی ـ دو سنگر را پشت سر می‌اندازم تا می‌رسم به سنگری پرت و پلا. هُل می‌خورم توی سنگر و چشمم می‌افتد به چهار درجه‌داری که مرغ بریانی را دوره کرده‌اند. سلام می‌کنم. هماهنگ، کله چهار درجه‌دار به سمتم می‌چرخد. مبهوت و خیره به من، لقمۀ توی دهان و دستشان خشک می‌شود. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: مسافر خوزی ✍️ نویسنده: محمد مسلم حیدری 🏡 ناشر: شهید کاظمی 📖 صفحات: ۶۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب خاطرات معلم شهیدی است که رفاه و آسایش خود را رها کرد و به خدمت محرومان در آمد ـ شهید اهل قلم درباره ایشان می گوید : "با شهادت او تعداد شهدای خانواده حجتی به پنج تن رسید. اما اگر کسی گمان می‌کند که آنها از جنگ خسته‌اند، بداند که اشتباه می‌کند." 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب جناب سروان با عصبانیت به سمتش آمد و گفت: «گفتی می‌خواهی چیکار کنی؟» گفت: «قربان فقیرترین جای کشور!» و سروان نوشت: احمد حجتی صادره از نجف‌آباد محل خدمت: خوزی – لارستان - استان فارس صبح زود بیدار شدم و لباس‌هایم را پوشیدم. به گمان خودم می‌خواستم صف اوّل نماز «عیدفطر» بایستم. به جنت‌الشهدا که رسیدم، جمعیت موج می‌زد. نماز که تمام شد، بچه‌ها اعلامیه‌های امام را بین جمعیت پخش کردند. احمد و چند تا از بچه‌ها را پیدا نکردم. با خودم گفتم: «من از احمد جلوترم». موقع برگشت دیدم مجسمه شاه مرکز شهر سر جایش نبود و خبری هم از احمد در شهر نبود. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: ریحانه خدا ۱: منبع نور بهشت، خنده تو فاطمه؛ قصه آسمانی بانو ✍️ نویسنده: محسن عباسی ولدی 🏡 ناشر: آیین فطرت 📖 صفحات: ۲۰۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب نثری ادبی و شاعرانه پیرامون فضائل حضرت زهرا (س) می باشد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب در مقدمه این کتاب چنین آمده است: خواستند الگویت کنند، مقامت را پایین کشیدند. به گمانشان پایین کشیدن مقام تو اگر چه به قیمت زمینی کردنت تو را برای مردم باورپذیر کرده و باورپذیر شدن تو راه را برای الگو شدنت هموار می کند. من نمی دانم چرا این ها آنچه طاغوتیان نیز فهمیده اند، درک نمی کنند. طاغوتیان می دانند الگوهایی از جنس زمین برای انسان های زمینی، جاذبه ای ندارد از همین رو، اسوه های خویش را چنان ماورائی می کشند که چشم هر تماشاگری را میخ کوب کند. معرفی تو، آن گونه که هستی نگاه فطرت بی نهایت طلب انسان را به سویت خیره می‌کند... پیش از آمدنت نور بودی، وقتی به دنیا آمدی نور بودی، وقتی که به بهشت می روی باز هم نوری. بهشت تاریک نیست، نورانی است اما وقتی تو در بهشت می خندی، خورشید اهل بهشت می شوی. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: ماه‌ترین (تحقیق در زندگی‌نامه و کرامات حضرت ابوالفضل العبّاس علیه‌السلام) ✍️ نویسنده: باقر شریف القرشی 🏡 ناشر: انتشارات موعود عصر 📖 صفحات: ۲۷۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب داستان زندگی سقای تشنه‌ی کربلا، مرد ادب و عشق، ابوالفضل العباس (ع) است. جالب اینجا است که نویسنده با پایان یافتن ماجرای شهادت حضرت عباس (ع)، داستان زندگی او را به پایان نرسانده ‌است بلکه در بخش چهارم و پنجم این کتاب به کرامات و فضایل ایشان پرداخته که پس از شهادت ایشان کشف و ضبط شده ‌است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب سلام بر تو ای ابوالفضل که در زندگی و شهادتت پیام‌آور امنیت و آرامش برای همۀ ارزش‌های انسانی بودی و کافی است که تو تنها نمونۀ شگفت برای شهدا هستی، کسانی که قلّۀ مجد و شرف را در دنیای عرب و اسلام تصرّف کردند. السلام علیک یا قمربنی هاشم این کتاب هدیه‌ای است به قهرمان عقیده و جهاد و پرچم‌دار حسین در کنار رود فرات. به خون سرخ تو که همواره و در هر زمان و مکان تاج و تخت ستمگران را می‌لرزاند. به تو، ای کسی که خون پاکت با آب گوارای فرات در هم آمیخت تا با حروفی... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: نامیرا ✍️ نویسنده: صادق کرمیار 🏡 ناشر: کتاب نیستان 📖 صفحات: ۲۲۴ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب از آن دسته کتاب‌هایی است که با وجود داستانی عاشقانه، بیش از هر کتاب دیگری به تاریخ و روایات مستند از زندگی ائمه وفادار مانده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده است با بیانی صادقانه و در عین حال واقعی، مخاطب را به جدال با خودش بکشاند و او را وادار به هم ذات پنداری با شخصیت‌هایش و انتخاب بکند. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب چند تن دیگر از بزرگان کوفه به جمع خانۀ مختار اضافه شده بودند. پیدا بود بحث بالا گرفته و هر کس نظری می‌داد. مسلم هم‌چنان با توجه و دقت به حرف‌ها گوش می‌داد. ابوثمامه گفت: «نگرانی عمرو و شبث نیز بجاست. من هم می‌گویم، تا یزید بر تخت خویش به خود نیامده، فرصت اندیشیدن به کوفه را از او بگیریم.» شبث گفت: «ترس من از مخالفت مختار این است که به خاطر خویشاوندی با نعمان احتیاط کند.» عمرو گفت: «مذحج هیچ خویشاوندی با نعمان و بنی‌امیه ندارد؛ و اگر مسلم‌بن‌عقیل به خانۀ من وارد می‌شد، در یاری او تردید نمی‌کردم و بی‌درنگ نعمان را از تخت... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: گره باز ✍️ نویسنده: لیلا عباسعلی‌زاده 🏡 ناشر: کتابستان معرفت 📖 صفحات: ۲۵۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب داستان گمشده‌هاست. داستان برادری است چهل و چندساله که گمشده، پدری که چهل سال پیش گم شده و خواهرانی که در روزمرگی زندگی خود را گم کرده‌اند. اما گم‌شدن برادر، همه را جمع می‌کند. خواهران تصمیم گرفته‌اند خودشان را از این گم‌گشتگی نجات دهند و برادرشان را هم پیدا کنند. داستان از مشهد شروع می‌شود و به نیشابور می‌رسد اما همه ماجرا در نیشابور جمع نمی‌شود. آنها در زمان و مکان جابه‌جا می‌شوند. به خوزستان سال ۵۹ می‌روند تا گره زندگی‌شان را باز کنند. اما واقعاً گره‌بسته است؟ 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب بعد از تلفن تابان، پوران از علی نخواست برساندش نیشابور. به فرهاد و فرشاد هم چیزی نگفت. در مقابل اصرار فرناز برای همراهی‌اش تا نیشابور مقاومت کرد. از اسنپ برای ترمینال ماشین گرفت و خودش را به اتوبوس آماده حرکت نیشابور رساند. نمی‌دانست چرا، ولی بعد از مدت‌ها احساس رهایی می‌کرد. سردردش به لطف دیکلوفناک آرام‌تر شده بود و نشستن روی صندلی اتوبوس بعد... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: بدرقه جان ✍️ نویسنده: واحد پژوهش انتشارات کتاب جمکران 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۹۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب به واکاوی ولادت تا فضایل و کرامات حضرت علی اکبر(علیه السلام) در قالبی ساده و شیوا می پردازد. مباحثی مانند ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)، کنیه‌ها و القاب حضرت(علیه السلام)، دیدگاه‌های مورخان درباره مادر حضرت علی اکبر (لیلا)، پسر امام حسین(علیه السلام) در جریان واقعه کربلا و همچنین شباهت‌های حضرت علی اکبر(علیه السلام) به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این اثر بررسی شده اند. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب حضرت سید الشهداء علیه‌السلام باید بدانند این چراغ خاموش نشدنی است. انوار و اعماق وجودِ انسانی را روشن ساخته و محبت و دوستی آن شبه رسول، دری است که بسته نمی‌شود و از راه آن، می‌توان به وصال معشوق رسید. بلاغت و فصاحت حضرت علی اکبرعلیه‌السلام علم و هنر دو عنصر به هم آمیخته است و آشکار شدن هر یک، ظهور دیگری را دربر دارد؛ هرچند میان دانشمندان در این رابطه نظراتی وجود دارد و عدّه‌ای بر این عقیده‌اند که علم و... @aeenejan eitaa.com/aeenejan