eitaa logo
آئینه‌ی جان
6.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
285 فایل
🪞کانال انتشار تولیدات فرهنگی - تبلیغی @Admin_cantact403 ادمین تبلیغات @Admin_farhangi14 ادمین جشنواره فرهنگی هنری @hoda_4561 ادمین همایش تخصصی مبین و همایش فرهنگیاران فعال در فضای مجازی @Ryhan3344 ادمین کنگره فرهنگیاران شاعر و نشست فرهنگیاران نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 عنوان کتاب: قصه کربلا ✍️ نویسنده: مهدی قزلی 🏡 ناشر: شهید کاظمی 📖 صفحات: ۱۹۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب در حادثۀ کربلا اتفاقات ناگواری به وقوع پیوست که هنوز هم بسیاری از مفسران تاریخی از تحلیل جامع آن عاجزند و هر بار فقط گوشه‌هایی از آن واقعۀ بزرگ بررسی و تجزیه و تحلیل می‌شود. نویسنده در این کتاب، با بهره‌گیری از وقایع عاشورا به خلق داستان‌های کوتاه دربارۀ امام‌حسین(ع) و یاران باوفایش در واقعۀ عاشورا پرداخته است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب حسین همیشه پیشِ روی بقیه بود نه پشت‌سرشان، همیشه پناهگاه دیگران بود نه در پناهشان؛ همان‌طور كه شایستۀ امام است. در كربلا هركدام از یارانش كه می‌افتادند و صدایشان درمی‌آمد، حسین را صدا می‌زدند و دوست داشتند سرشان را بگذارند روی پای كسی كه همیشه در همه‌چیز ازشان جلو بوده. خودش اما چه كسی را باید صدا می‌زد وقتی روی زمین افتاده بود؟ «خدایا راضی‌ام به رضایت و تسلیمم به قضایت، معبودی جز تو نیست» و شاید حضرت حق در جواب زمزمه‌های حسین جواب می‌داده: (وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي) یا می‌گفته بیا... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: داستان بریده بریده (داستانی پژوهشی از حادثه کربلا) ✍️ نویسنده: علیرضا نظری خرم 🏡 ناشر: کتابستان معرفت 📖 صفحات: ۵۰۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب در این اثر پژوهشگر با مراجعه به منابع کهن موجود تا قرن هشتم به تعریف زوایای پنهان و آشکار تاریخ واقعه کربلا می‌پردازد. مخاطب در این کتاب ارزشمند ضمن اطلاع از چگونگی بروز حوادث، از اوضاع ‌و احوال شهرهای مهم جهان اسلام و عملکرد مسلمین آگاه می‌شود. از همه مهم‌تر با خواندن این کتاب به شناخت افراد و اسامی مشهوری می‌رسد که شاید امروز به‌گونه‌ای دیگر از آن‌ها یاد می‌شود. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب به شازده پسر قرتی معاویه که برای یلّلی‌تلّلی به منطقۀ خوش‌آب‌وهوای حوران در اطراف دمشق رفته بود خبردادن اگه پیالۀ شراب به دست داری زمین بگذار و خیلی زود خودت رو به کاخ سبز برسون که بابات داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه! یزید که پی هرزگی رفته بود وقتی خبر بدحالی معاویه به گوشش رسید به‌جای این‌که خودش رو جلدی برسونه، سلانه‌سلانه به‌طرف دمشق راه افتاد. معاویه که فرزند سر به هوای خودش رو بهتر از هرکس دیگه‌ای می‌شناخت،... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: بچّه‌های فرات ✍️ نویسنده: لیلا قربانی 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۱۲۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این داستان روایت دوستانی نوجوان به نام‌های سعد، علی و مالک است که در کوفه و در عالم جوانی خود زندگی می‌کنند، اما زمانی که خبر آمدن حسین (ع) به کوفه را می‌شنوند ناگزیر از گرفتن تصمیم‌اند. تصمیم بر این که به کدام راه پای گذارند و به کدام دسته بپیوندند و در این میان پس از چالش‌های فراوان هرکس راه خود را انتخاب می‌کند. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب داشت صبح می‌شد. علی و مالک، با توشۀ راهشان خسته و مأیوس در حیاط نشسته بودند. از سعد و کلاه بزرگی که روی سرشان گذاشته بود، حرف می‌زدند؛ حرف، حرف، حرف. مگر تمامی داشت! هیچ کس باورش نمی‌شد که سعد این قدر حیله‌گر باشد و بتواند به این راحتی علی را دور بزند. ـ سعد که با ما بود. اسبش را هم آورد؛ بهترین اسبش! آن هم علی که دوست صمیمی‌اش را از مرگ نجاتش داده بود. لحظه‌ای علی با خود فکر کرد که کاش آن روز از بین امواج نجاتش نمی‌داد تا سعد زنده بماند و چنین خنجری را از پشت به او بزند. دوباره فکری به ذهن مالک رسید... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: همرزمان حسین (علیه السلام) ‏ ✍️ نویسنده: سید علی خامنه ای 🏡 ناشر: موسسه پژوهشی انقلاب اسلامی 📖 صفحات: ۴۲۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب اکثر متفکران شیعه برخلاف این گروه معتقدند که امامان معصوم (ع) به استثنای نبوت و دریافت وحی، خلیفه و جانشین واقعی پیامبر اکرم (ص) در همه امور و مناصب آن حضرت هستند. تشکیل حکومت اسلامی، قضاوت، تفسیر کلام‌الله مجید، آموزش هنجارها و دفاع از اندیشه‌های اسلامی تنها چند نمونه از این اختیارات است. این چیزی است که "آیت الله خامنه ای" نیز به آن معتقد است و در این کتاب به آن پرداخته است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب موضوعی که در نظر بود در این محفل در ظرف چند روز پیرامون آن صحبت شود، بحثی است درباره‌ی امامت. البتّه درباره‌ی این مسئله از ابعاد گوناگونی می‌شود حرف زد و حرف می‌زنند. بنده باید معلوم کنم که از چه بعدی می‌خواهم درباره‌ی این مسئله صحبت کنم. امروز اگر ما بتوانیم برای شما آقایان روشن کنیم که درباره‌ی چه موضوعی بنا است در روزهای آینده بحث کنیم، کافی است. الف ) بحث درباره‌ی ضرورت امامت یک وقت بحث در این است که... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: ادب عاشقی (آداب حضور در مجالس اهل بیت) ✍️ نویسنده: محمدرضا عابدینی 🏡 ناشر: معارف 📖 صفحات: ۱۶۴ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتب پیش رو حاصل زحمات علی جعفری هُرستانی است. که از مجموع صحبت های پراکنده استاد عابدینی در ابتدای منابر و سخنرانی‌های مناسبتی مختلف را جمع آوری کرده و آن را به صورت یک مجموعه منظّم در آورده است. این کتاب با موضوع آداب حضور در مجالس اهل بیت (ع) و ناظر به مخاطب و شرکت کننده در مجالس اهل بیت (ع) برای استفاده هر چه بیشتر و بهتر از این مجالس تدوین شده است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب انسان بسیاری از چیزها را هَوَس دارد و این هَوَس دوست داشتن و حبّ حقیقی نیست! خداوند قسم یاد می‌کند به حقیقت عصر که انسان در هر لحظه در حال خسران است مگر این‌که آن لحظه را با ایمان و عمل صالح پر کرده باشد. در روایت می‌فرماید ـ خیلی هم روایت زیباست ـ انسان گناهی را انجام می‌دهد و بر آن اصرار می‌کند و شک در امامت برای وی ایجاد می‌شود، تزلزل در نظام امامت برای وی ایجاد می‌شود. سپس اصرار می‌کند و در نتیجه تزلزل در قبول نبوت برای وی ایجاد می‌شود و ... @aeenejan eitaa.com/aeene
📚 عنوان کتاب: پنجره‌های تشنه (روزنوشت‌های انتقال ضریح امام حسین علیه‌السلام از قم به کربلا) ✍️ نویسنده: مهدی قزلی 🏡 ناشر: انتشارات سوره مهر 📖 صفحات: ۳۳۱ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب نثر کتاب ساده است، اما ابعاد جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه‌ آن ساده نیست. نویسنده به‌طور غیرمستقیم، سیمای واقعی «مردم ایران» را «آن‌چنان که هست» به نثر کشیده است. شخصیت‌های کتاب همان‌هایی هستند که هر روز دور و برمان می‌بینیم؛ با این تفاوت که حالا در موقعیت‌ خاصی قرار گرفته‌اند که «منِ درون‌شان» بهتر رخ می‌نمایاند. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازه‌ مکانیکی‌اش همان‌جا بود با تعجب بیرون آمد و مات مات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را شش تیغه کرده بود و تمام لباس‌هایش روغنی بود. خواست دست‌هایش را بگذارد روی شیشه‌های جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دست‌هایش شد. دست‌هایش را پشت کمرش برد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آن‌طرف‌تر دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباس‌های سفید... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: مدافعان حرم ۱۲: بیست سال و سه روز (شهید سید مصطفی موسوی) ✍️ ویراستار سید مجتبی مومنی 🏡 ناشر: روایت فتح 📖 صفحات: ۲۱۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب مجموعه کتاب‌های مدافعان حرم، صحنه‌ای است که در آن، ناگفته‌های حیات سرمدی ایثارگران فرازمینی در منظر مخاطبان به نمایش درآمده تا تأکیدی باشد بر این‌که همیشه پرچم دارانی هستند که بیرق حقانیت اسلام ناب محمدی (ص) را تحت زعامت سلاله‌ای از تبار درخشان ولایت، به هر قیمتی بر دوش کشند. و این زمان، زمان تفوق اسلام بر کفر جهانی است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب وقتی خیال سید مصطفی راحت شد که مادر سراغ کارهایش رفته، برگه دومی را از لای کتابش بیرون کشید و به آقا سید گفت: «رضایت نامه دوم. امضا می‌کنی؟» آقا سید لبخندی زد و گفت: «ای کلک. فکرشو می‌کردی مامان بیاد نه؟» سید مصطفی لبخندی زد و به امضایی که آقا سید پای برگه می‌انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو. باشه؟» آقا سید نگاهی به چهره خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا آن قدر اصرار داری بری؟ برو دانشگاه. درس بخون. الآن مملکت... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: شهید علم؛ دفتر اوّل (دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری در آینه‌ی خاطرات) ✍️ نویسنده: حسین مروتی 🏡 ناشر: نشر معارف 📖 صفحات: ۹۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب دانشمند شهید، در سال ۱۳۴۵ در زنجان متولد شد. او پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه امیرکبیر به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه مشغول به کار شد و در سال ۱۳۸۸ به درجه استادی ارتقاء پیدا کرد. شهید شهریاری از سال ۱۳۸۳ تا زمان شهادت نماینده دانشگاه شهیدبهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هسته‌ای بود و در ۸آذر ۱۳۸۹ به دست عمال رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب در مقطعی برای امرار معاش، برای دانش‌آموزان دبیرستانی تدریس خصوصی می‌کرد، اما بعد از مدتی ادامه نداد. گفتم چرا رها کردی؟ گفت بعضی از خانواده‌‌ها آداب شرعی را رعایت نمی‌کنند. می‌گفت آخرین روزی که برای تدریس رفتم، مادر نوجوانی که به او درس می‌دادم، بدحجاب بود. مدتی پشت در ایستادم تا خودش را بپوشاند، وقتی دیدم همچنان بی‌توجه است، گفتم لااقل یک چادر بیاورید، من... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: بانوی رنگین‌کمان (زندگی‌نامه‌ی داستانی اشرف قندهاری (بهادرزاده)) ✍️ نویسنده: راضیه تجار 🏡 ناشر: انتشارات سوره مهر 📖 صفحات: ۸۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب زندگی‌نامه‌ی زنی است که تمام عمر و دارایی خود را صرف امور خیریه کرده است. اشرف قندهاری (بهادرزاده) در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد. در هشت سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و پس از ازدواج در سن ۱۷ سالگی، فعالیت‌های خیرخواهانه خود را که از خانه پدری آغاز کرده بود ادامه داد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب « ـ مامان بزرگ، خواهش می‌کنم برایم بنویسید. همه‌ی آنچه را که فکر می‌کنید لازم است از خودتان و آسایشگاه کهریزک بدانم.» « ـ عزیزدلم، می‌دانی که این روزها حالم زیاد خوش نیست.» « ـ بهانه نیاورید مامان بزرگ. باید بنویسید. مگر همیشه نمی‌گویید دوست دارم تو هم مثل مادرت، مثل خودم بشوی و ادامه دهنده‌ی راه ما؟» دفتر را به دستم می‌دهد. «نوه‌ی گلم. شیما مفید، دختر کیانوش.» دفتری است با جلد آبی آسمانی که بر جلدش رنگین‌کمانی پل بسته. همراه دفتر یک شاخه گل رز قرمز است... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: کفش‌های سرگردان ✍️ نویسنده: سهیلا فرجام فر 🏡 ناشر: انتشارات سوره مهر 📖 صفحات: ۱۷۹ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب خاطرات خودنگاشت بانویی آبادانى ‏است. پرستاری که سعی دارد با یادآورى دیده‌ها و شنیده‌هاى خود به ذکر وقایع نخستین سال‏ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شهرهاى مختلف بپردازد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب در بیابان تاریک از قطار پیاده شدیم. همگی وحشت‌زده، حالت گوش به زنگ به خودمان گرفتیم. هیچ کس نمی‌دانست که چه شده و چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد؟ همین طور که از سرما می‌لرزیدم، با بقیه روی زمین دراز کشیدیم. باد سردی از یقه لباسم داخل می‌شد، دور کمرم می‌پیچید و امانم را می‌برید. همیشه از سرما بیزار بودم. صورتم داغ شده بود. قلبم آن قدر تند می‌زد که انگار می‌خواست از سینه‌ام بیرون بزند. زیر لب شروع به فرستادن صلوات کردم. چند تا ترکش از بالای سرمان رد شد. دود و غبار حاصل از آن در فضا پخش شده بود. صدای آتش ضد هوایی، آن قدر وحشتناک بود که حتی صدای همکار بغل‌دستی‌ام را نمی‌شنیدم. دلم نمی‌خواست در این بیابان بمیرم. یاد بچه‌هایم... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: دخیل عشق ✍️ نویسنده: مریم بصیری 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۳۵۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب داستان دخیل بستن زنی به نام صبوره در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت می‌کند. صبوره پرستاری است که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش می‌شود و در نهایت دست تقدیر رضا را با خود می‌برد. صبوره تنها می‌ماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا می‌شود و... 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب ـ همیشه فکر می‌کنم من عاشق‌ترم یا تو؟ معلومه من عاشق‌ترم. من دل‌بستن رو خوب بلدم رضا، اما دل‌کندن رو نه. صدای دختر انگار از جایی دور می‌آید. گوش‌های رضا هنوز از موج انفجار سوت می‌کشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیم‌های‌خاردار. نمی‌تواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش می‌آید. ـ صدای من رو می‌شنوی رضا؟ ـ از من دل بکن حوری! من دیگه نمی‌تونم بمونم. حوریه سینه‌خیز خودش را از روی خاک‌ریزی بالا می‌کشد و نگاهش را به رضا می‌دوزد. رضا در میان... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: زمان ایستاده بود ✍️ نویسنده: فرزانه قلعه‌قوند 🏡 ناشر: پیام آزادگان 📖 صفحات: ۳۱۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب به‌طور اختصاصی، به موضوع لحظۀ اسارت آزادگان می‌پردازد؛ موضوعی که سال‌هاست از نگاه اهالی دفاع‌مقدس دور مانده است. از این منظر می‌توان آن را کتاب کم‌نظیری در عرصۀ دفاع‌مقدس نامید. این اثر که خاطراتی از لحظه اسارت ۶۰ اسیر جنگ تحمیلی است نشان‌دهندۀ بخش کوچکی از دردناک‌ترین تجربه‌های جنگی است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب قبل از عملیات خیبر۱۶، حدود دو ماه و نیم در مهران بودیم. چهار روز قبل از عملیات، با بیست‌وسه نفر، از مهران حرکت کردیم سمت سایت پنج. دو روز آنجا بودیم. بعد ما را بردند سمت دشت هویزه. منطقه وسیع و پرآب و علف بود. در سوز و سرمای دم‌دمای صبح، سوار قایق‌ها شدیم؛ قایق‌هایی که فقط هجده نفر گنجایش داشتند. به ما گفتند: «حدودِ یه شبانه‌روز باید تو آب‌های هور باشین و بعد از اینکه رسیدین خشکی، دو ساعت اونجا بمونین و بعدش برین سمتِ شهر القرنه؛ بعد از تصرف القرنه، در جادۀ العماره ـ بصره پدافند کنین. قایق‌هایی که شما رو می‌رسونن... @aeenejan eitaa.com/aeenejan