حدیث عشق
#دوباره_میسازیم تا ساخته شویم👤 #جهاد_ادامہ_دارد✌️ 🌍سفر جهادی به مناطق زلزله زده سرپل ذ
🌹خدایا!
تو را شكر ميكنم كه مرا با درد آشنا كردی…
تو را شكر ميكنم كه مرا با #درد آشنا كردی تا درد دردمندان را لمس كنم، و به ارزش كيميايی درد پی ببرم، و #ناخالصی هاي وجودم را در آتش درد بسوزم، و خواسته هاي نفسانی خود را زير كوه غم و درد بكوبم، و هنگام راه رفتن بر روي زمين و نفس كشيدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم و موجوديت خود را حس كنم.
🖋نیایش های عارفانه #شهید_چمران
🌐 گروه جهادی شهید افسران ولایت استان بوشهر
🆔 @afsaranevelayat
🔸 #خـــاطــــره_جـهـادی 🔸
رفتہ بودم چارتایـے؛ روستای چارتایـــــے! جاییست در جنوب کرمان؛ شهرستان قلعہگنج.
یک چیزی سرم آمد کہ برای کسی مثل من کہ سالها هیئت رفتہام و روی برخـے چیزها خیلـے حساسم حسابـے #درد داشت.
دوربین دستم گرفتم و رفتم وسط مثلا کلاس مثلا مدرسہی روستا؛ (اگر بشود اسم یک #کپر بیست متری را گذاشت مدرسہ!)
گفتم یک تیر بزنم و چند نشان؛ هم تہ دل بچہها را بفهمم و هم مستند سازی کرده باشم؛ خیلـے صریح و پوست کنده رفتم سراغ اصل مطلب،
گفتم: بچہها شما چـے میخواید؟
جواب ندادند!
کودکانہتر گفتم: ببینید، الآن هر چـے بخواید من براتون درست میکنم! خب چـے میخواید؟؟
هر جور بود با خجالتشان کنار آمدند و گفتند: عمو ما #آب میخوایم... آب نداریم #عمو...
سرم داغ شده بود، فریاد میزدم، اشک میریختم... #وای_بر_من! چه کار مےکردم؟
وسط #بیابان برای خودم ذکر گرفتم: عمو… آب… عمو… آب…
خیلـے سخت بود و چند ماهـے طول کشید کہ پول کافـے را جور کردیم و دست بہ بیل و کلنگ شدیم و چاه آبـے حفر شد و لولہکشـے شد برای همہ خانہهای روستا.
#الحمداللہ🙏
#جهاد_ادامہ_دارد✌️
🌐گروه جهادی افسران ولایت استان بوشهر
🆔 @afsaranevelayat