eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
671 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 •|در شفاعت دست درازے دارند... عکسشان را بنگر چهره‌ے نازی دارند... ما به یاد آوری محتاجیم... ورنه آنان به من و تو چہ نیازی دارند؟... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانالمون رو به دوستاتون معرفی کنید😉👇🏻 🌷@afsaranjangnarm_313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎥 بن‌سلمان این روزها غصه‌دار است، چون می‌داند فاکتور خرابی‌های آمریکا را او باید پرداخت کند! 🔸مجری مشهور شبکه‌لندنی "الحوار": می‌گویند وقتی این حوادث در آمریکا شعله‌ور شد، بن‌سلمان دستش را روی قلبش قرار داد و شروع به هذیان گفتن کرد و بر سر و صورت خود می‌زد و گریه می‌کرد! 🐮@afsaranjangnarm_313🐮
📜 فروردین پنجاه‌ و هشت، با بچه‌های کمیته رفتیم ماموریت. خبر رسیده بود کسی را که پیش از انقلاب، فعالیت نظامی داشته و دنبالش می‌گردیم، در جایی دیده شده. با دو خودرو رفتیم آن‌جا. یک مجتمع آپارتمانی بود. مظنون را بی درگیری دستگیر کردیم. آمدیم برویم دیدیم جمعیت زیادی جلوی مجتمع ایستاده‌اند که ببینند چه کسی را گرفته‌ایم. ناگهان، ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت: «صبر کنید.» و چفیه‌ای را که به کمرش بسته بود، باز کرد و چهره‌ی مظنون را با آن پوشاند. گفت: ما بر اساس یک گزارش، این آقا رو بازداشت کرده‌ایم. شاید او همان که می‌خواهیم، نباشد. اگر چهره‌اش شناخته شود، آبرویش می‌رود و از فردا نمی‌تواند این‌جا زندگی کند. {خاطره‌اے از ابراهیم هادی💔} 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
- شغلت چیه؟! +بسیجی، امنیتے -یعنی چیكار میکنی؟! + روزای عادی فوش میخوریم؛ روزای شلوغ گلؤله!💔 @afsaranjangnarm_313
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
🌹 #بسم_رب_العشق ❤️ #برای_همیشه 🌹 #قسمت‌چهل‌و‌چهارم کم کم علائم سرما خوردگی داشت خودش رو نشون میدا
🌹 ❤️ 🌹 نزدیکای غروب بود که سمیه گفت: +خب عروس خانوم چی می پوشی می خوای انتخاب کنم برات یا خودت میتونی؟ _واقعن میخواین امشب بیاین؟ آخه این طوری من سرما خورده داداشت سرما خورده +خوبه که خاطره میشه😂😂 _حیف که الان حالم بده وگرنه یه خاطره ای نشونت میدادم که کیف کنی سمیه شروع به خندیدن کرد و گفت : _نه پس خداروشکر حالت خوبه که اینطوری جواب منو میدی و بعد به سمت در رفت و گفت : _فعلا تا شب عروس خانوم😜 در و بست و رفت .آخه وقت اومدن بود الان من هنوز سر قضیه کامران تکلیفم با خودم مشخص نیست. بابا رفته بود دوش بگیره خونه رو هم که سمیه آماده کرده بود گوشیمو برداشتم و رفتم روی تخت دراز کشیدم . داشتم پی دی اف کتاب دلتنگ نباش و می خوندم که برام پیام اومد 💬_سلام دختر عمو.....خواستم بگم امیر علی پسر خیلی خوبیه از همه نظر همونیه که با اعتقاداتی که داری جوره.... میدونم نیاز به تایید من نبود ولی خواستم فقط خیالتون و راحت کنم...ببخشید که پیام دادم ...هنوز مونده تا اعتقاداتم قوی بشه و بانامحرم حرف نزنم... خوشبخت بشین.... همون جوری زل زده بودم به گوشی چند بار پیامشو خوندم واای یعنی انقدر عوض شده ؟بیین چجوری رفتار کردی که من تشخیص نمیدونم کدوم حرفات راسته و کدوم بازی زل زده بودم به گوشی و تو فکر بودم که بابا اومد تو اتاق من پاشدم روی تخت نشستم و بابا هم کنارم نشست _بهتری خترم؟ +آره قرص و سوپ و خوردم بهتر شدم _خدا رو شکر نگاهم به گوشی تو دستم یود که بابا گفت: _چیه؟چرا تو فکری؟چیزی شده؟یا داری به شب فکر میکنی بی مقدمه گفتم +کامران عوض شده،نمی دونم شاید داره وانمود میکنه _خب اگه واقعا عوض شده باشه تو جوابت چیه؟ +نمی دونم _خوب فکر کن جوری تصمیم نگیر که بعدا پشیمون بشی بابا +نمی تونم _چرا امشب که عمو اینا رفتن تا هروقت که بخوای می تونی فکر کنی از روی تخت بلند شد و رفت سمت در که برگشت و گفت: +آتنا جان بابا نمیخوای حاضر شی؟ _چرا بابا جون الان پامیشم +باشه بابا جون فقط لباس گرم بپوش که رفتین تو تراس حالت بدتر نشه +عه بابا _جان دلم +اذیت نکن +چشم بدو آماده شو با یه بسم الله بلند شدم و رفتم سراغ کمد ✍🏻 و کپی بدون ذکر نام نویسنده ممنوع🚫 🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
به وقت رمان📚 قسمت چهل و پنجم تقدیم نگاهتون🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 اگه میخواے کنی باید دل بکنی از دنیا و تعلقاتش... در سجده‌‌‌یِ آخرِ نمازهایت این دعـ🤲🏻ـا را بخوان… "اللهم‌ أخرِجنے حُب ‌الدُّنیا مِن‌ قُلوبِنا" 🌱@afsaranjangnarm_313🌱