رمان #عشق_مجازی فصل دوم‌و ایشالا آخر هفته شروع می کنیم❣

بسم رب العباس...💔

-نشد بـیاری آب بـرای دخترم... داداش فداسـرت فقط بیــا حرم 💔 #رفتم‌که‌برگردم‌نشد #حضرت‌قمر 🖤 @afsaranjangnarm_313 🖤

🖤| #استورے ای که از کوچھ معشوقھ ما میگذری خِدمتش شرح پریشانے ما را برسان :( 🏴"سلام‌برحسین"🏴 @afsaranjangnarm_313 🏴"سلام‌برحسین"🏴

#بیو📱 🏴ꦿ꧅͢ߊߺܝ࡛ߺܝ࡙ߺܭ꯭ߺߺ꯭ߺ͢ ܝ࡙ߺߊ ܟߺܝܝܝܝ࡙ߺࡍ꯭۬ߺ꯭ߺ꧅ꦿ ✌️🏻 @afsaranjangnarm_313 📱

#جنـگ_نـرم 🖥صدا و سیما بداند... مغلوب جنگ نرم شدن یعنے بچه‌‌های ما یانگوم و سوسانو را بیشتر از #حضرت‌زهرا و #زینب‌کبری بشناسند❗️ ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○

لبخندتوراچندصباحےاست‌ندیدم‌، علمدار...✨🍂 #به‌وقت‌دلتنگی 💔 🖤 @afsaranjangnarm_313 🖤

شبکه یک مستند شهید صدرزاده هم اکنون‼️

{•🖤🔗•} ️#چادرانہ🕊 چـــــادرمن‌میراث خون‌دڵ‌هاۍخیمہ‌نشینان ظهرعـــاشوراسٺ🥀 چادرسرڪردم بہ‌همین‌سادگۍانٺقام‌ڪربلاسٺ💔 @afsaranjangnarm_313

#به_وقت_خاطره 📜 🌹به دوستش میگوید: من تا قبل از ظهر تاسوعا بین شما نفس میکشم و اگر شهید نشدم شما میتوانی من را تیر باران کنے یا از سوریه اخراج کنی مصطفی حتی به او میگوید من با یک گلوله شهید میشوم... 🌹وقتی تربت امام حسین و پرچم گنبد را روی مصطفےانداختند،قرآنم را در آوردم و به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند،شاید به اندازه دو دقیقه نشده بود که دیدم دهان و چشم مصطفی بسته شد. 🌹همانجا گفتم: میخواستی در آن لحظه عند ربهم یرزقون بودنت را نشانم دهی و بگویی شهدا زنده اند؟میدانم... 🌹شاید به من بخندند و مسخره کنند ولی هنوز من با مصطفی زندگی میکنم مصطفی درست طبق حرفهایش در ظهر تاسوعا با یک گلوله شربت شهادت را نوشید. •|خاطره‌اے از شهید💔 مصطفےصدرزاده🕊|• 🌴@afsaranjangnarm_313🌴

طنین انداز شدن فریاد حماسی و نجات بخش لبیک یا حسین علیه السلام ساعت ۲۱ شب عاشورا ۸ / ۶ / ۹۹ (شنبه) بر فراز بام منازل و مأذنه های مساجد و مصلی های سراسر کشور #اللٰهُمَ‌عَجِّلْ‌لِوَلیِکَ‌الفَرَجْ‌بِه‌حَقِ‌زینَب @afsaranjangnarm_313