eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
683 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ باز دوباره قرار شد که این دوتا برن باهم خرف بزنن خدا بخیر کنهههههههه😑 رفت تا دوساعت دیگه از شدت بیکاری به روبه رو خیره شده بودم که با سوال مامان گوشام تیز شد +محمد اقا تو مکتب مشغولن؟ -اره امروز و گفتیم نره بیاد همراهمون +پس با کوثر خانم ما همکارن -کوثر جان شماهم مکتبی پس؟ +بله محمد ازم پرسید +میشه بپرسم چه درسی اموزش میدید؟ -ادبیات +جسارت نباشه میشه بدونم چطوری به بچه ها آموزش میدید؟ چون از سال دیگه من هم باید ادبیات اموزش بدم روش تدریسم و توضیح دادم و براش چندتا کتاب اوردم درمورد تدریس بهتر تشکر کرد و شروع کرد به خوندنشون مامان گفت برم کمیل و زینب و صدا کنم بیان ناهار.... صداشون کردم اومدن بیرون سفره رو پهن کردیم وسط ناهار بودیم که صدای زنگ در اومد در و رفتم در و باز کنم دیدم علیه🤦🏼‍♀🤦🏼‍♀ اومد تو و بی توجه به نگاه پراز تعجب من سلام کرد و بدون تعارف اومد داخل +عهه خاله جون مهمون داشتید ببخشید بد موقع مزاحم شدم -نه خواهش می کنم خاله خیر باشه؟ +راستش اومدم دنبال کوثر جان بریم باهم دور بزنیم نگاهم افتاد به محمد سرش و انداخته بود پایین و دستاش مشت شده بود این دفه کمیل جوابش و داد +پسرخاله جان ما که باهم حرفامون زدیم -ولی اخه... +اخه نداره بیا فلن ناهار بخور بعدا باهم حرف میزنیم اوایل قبول نکرد ولی مامان خیلی اصرارش کرد و موند😑 ✍به قلم: ث.نیکوتدبیر 💫 @afasaranjangnarm_313 💫