eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
672 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهرم سرت رو بالا بگیر🧕🏻💕 تو💚 سرباز❤️ عفیف جنگ نرمی…❣✨ ‌ ‌ -------•|📱|•------- @afsaranjangnarm_313
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازٺہ‌دݪـٺ‌الـآن‌بگـو اۍڪآش‌الـآن‌مشھدبودم ...💛🌱 اۍڪآش‌الـآن‌اونجآبودم ..💛🌱 بࢪآٺ‌مۍنویسن‌هم‌ࢪحمٺ‌اش هم‌بࢪکٺ‌زیاࢪٺش . . .!ツ - 🌱'• ☆☆☆☆ بیاین یکم فکر کنیم ببینیم چی شد که اینجوری شد... چی شد که در حرم ها به رومون بسته شد بخشید آقا که بد کردیم😔 🌿 ‌ ‌ -------•|📱|•------- @afsaranjangnarm_313
{•🌱📚•} دوراݧ‌جــنڱ‌وشرایط‌خاصـ‌آݩ‌روزهــا‌، بــراے‌‌عده‌اۍازجواناڹ‌ایݧ‌مملڪت، یڪ‌‌انقلابـ‌معنوے‌وحقیقۍ‌بہ‌‌وجــودآورد 🌱 ‌ ‌ -------•|📱|•------- @afsaranjangnarm_313
🌱🌸 ازیخ‌پرسیدن‌ڪه‌چرا‌اینقدر ســردۍ؟!یخ‌جوا‌ب داد گفت؛ من‌کھ‌اوّلم‌آب‌وآخرم‌آب🙂 پس‌گــرمی‌را‌با‌مـن‌چھ‌ڪار؟! اِی‌انسان‌اوّلت‌خـاڪ‌وآخَرت هم‌خاڪ؛پس‌اینهمہ‌سردی‌و غـــــرور‌ازکجا؟!☹ این همہ گناھ واسہ چے🙂 واسہ اینکہ بیشتر دل امام زمانتو بشکنی؟!💔 ‌ ‌ -------•|📱|•------- @afsaranjangnarm_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 🌹توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند‌ مردم می‌امدند برای عرض تسلیت . یکهو حاجی از مسجد زد بیرون ! 🌹فهمیدیم اتفاقی افتاده. پشت سرش راه افتادم . کمی ان طرف تر از ورودی مسجد ، گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را میگشتند ! خیلی بدش آمد. اخم پیشانیش را چین انداخت . 🌹رفت و با ناراحتی گفت: « ما سی سال کسب آبرو کردیم ، جمع کنید این ها رو ! مردم باید راحت رفت و آمد کنند، ما داریم برای آسایش همین مردم کار میکنیم، نه اینکه اون ها رو بذاریم تو تنگنا... •|خاطره‌ای‌ازشهید💔سردارحاج‌قاسم‌سلیمانی🕊|• 🌴 @afsaranjangnarm_313 🌴
~•°🖤°•~ -"حاج‌قـاسم" : فاطمیه‌ سـال دیگه یه فرقی داره ... +چه فـرقی داره حاجی؟! -"حاج‌قـاسم" : فاطمیه سال دیگه من نیستم ... ↓ « هر که شد عـاشق حیدر بدنش میسوزد 🕊 » ‌ ‌ -------•|📱|•------- @afsaranjangnarm_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 به خاطر دعوای شدیدم با بلژیت شب دیر خوابم برد و نتونستم برای نماز شب بیدار بشم؛اون100 روزی که تنها بودم همیشه اگر نماز شبم ترک میشد داخل دفتر زندگی مینوشتم و برای خودم تنبیه در نـظر میگرفتم. اما الان نمیدونم خودم رو چه جوری تنبیه کنم؛ناگهانی به فکرم خطور کرد که برم و از اناستازیا کمک بخوام. از سوییت زدم بیرون و به سراغ اناستازیا رفتم در زدم و بعد از چند دقیقه اناستازیا اجازه داد تا وارد سوییتش بشم.از دیدن اناستازیا در اون شکل و شمایل تعجب کردم -اناستازیا چرا خودت رو این شکلی کردی؟ +بنوعا ما در بلاد کفر هستیم و در بلاد کفر من باید به پوشیده ترین شکل خودم ظاهر بشم -اوه درست میگی حالا اینا چی هست که پوشیدی اناستازیا؟ +این پارچه بلندی که از روی سرم تا مچ پام کشیده شده رو میگن چادر و این پارچه مشکی که از بالای سر تا نزدیکی سینه کشیده شده رو رو بنده یا پوشیه میگن راستی....بنوعا -هوم +تو چرا اومدی اینجا؟ -اها اومدم ازت یه سوالی بپرسم +چی؟ -دیشب من دیر خوابیدم و به همین خاطر نتونستم برای نماز شبم بیدار بشم! +خب؟ -اومدم ازت مشورت بگیرم تا برای تنبیه نفسم چیکار کنم؟! +خب به نظر من.... ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍
https://harfeto.timefriend.net/16059465391969 نظراتتون رو اینجا بهمون بگین☺️ @afsaranjangnarm_313📱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا