eitaa logo
مسیر سعادت⁦🏝️⁩
1.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
52 فایل
🌹نابْ تَرینْ نُکاتِ زندگیِ شهدا و علما ❣فضایی صَمیمی و دُورْ از قیلُ و قالِ دُنیا❣ 🌷کشکول 💗حرف دل 👌 #کوتاه_کاربردی_جذاب_خاص 🍃بعد خواندن مطالب خودتان قضاوت کنید. 💌دوستانتان را به این بزم زیبا دعوت کنید. ارتباط با ادمین: @darabi_mohammdebrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ امروز ۲۵ دی‌ماه سالروز شهادت شهید «یونس زنگی آبادی»، مشهور به ، اهل روستای زنگی آباد کرمان است. 🌷 او که سال‌های جوانی اش را دوشادوش ، در تلاش و جهاد و جبهه و جنگ گذرانید و از لحظه لحظه عمرش ، خوشه که نه ! خرمن خرمن توشه اخروی جمع کرد و امروز گمنام و آرام در مزار روستای زنگی آباد کرمان آرمیده است 🌷😭 روحشان شاد و راهشان پر رهرو و یادشان گرامی باد 🌷🇮🇷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اطلاعات بیشتر در پست بعدی👇 🆔 @afzayeshetelaat
✍ بعداز مطالعه کتاب ، که خاطرات زندگی شهید یونس زنگی آبادی است و او کسی بود که تدبیر ، شجاعت و جسارتش موجب شد تا سلیمانی او را به فرماندهی تیپ امام حسین (ع) لشکر ثارالله کرمان انتخاب کند،🤔 به این فکر افتادم که وقتی حاج قاسم می‌گفت (قریب به این مضمون) بگردید دربین این شهدا که بعضی ها هم گمنام هستند یک شهیدی را انتخاب کنید و با او مأنوس شوید، منظورش شهدای والامقامی چون بوده که در اوج گمنامی، زندگیش سراسر درس و الگوست. 🌷 سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی بیش از آن که در پست های مختلف و کلیدی لشکر ثارالله بتواند مراحل ترقی را طی کند، مراحل کمال و انسانیت را طی کرده بود. 🌷 یکی از استوانه های لشکر اسلام بود که خالصانه برای خدا در هر موقعیتی که قرار گرفت بدون کوچکترین چشمداشت و غروری، به تلاش و فعالیت شبانه روزی پرداخت.  👌 با شکوه ترین فراز زندگی سردار شهید، خاک شلمچه و عملیات کربلای 5 بود. حماسه شورانگیز حاجی در این عملیات، نام زیبای او را برای همیشه در کنار بزرگ مردان شهید قرار داد. 🌷 🔹 برای حاج یونس کوه و دشت و بیابان و توپ و تانک، مسلسل و تک تیرانداز دشمن و.... هیچ مانعی به شمار نمی رفت ! خودش می گفت: باید تانک های عراقی را مانند کلید برق که می زنی و روشن می شود همانطور بزنی تا پشت سر هم روشن بشود...!!💥☄ 🌘 علی نجیب زاده، همرزم می گوید: یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. 😳😱⚠️ 😠 بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند؟ شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند !⚠️ ❗️ایشان گفت: از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب، مأمور حفاظت از من نشده باشند؟؟ ❓ مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم؟؟!!👌 ما آمده ایم که شهید شویم.🌷 🌷 درحالی به لقاءالله پیوست که سر و دستش از تن جدا شده بود و نکته مهم این که خودش از چگونگی شهادتش اطلاع داشته است❗️ 👌از کرامات اینکه خودش سالها پس از شهادت، نویسنده کتابش را برای درست نوشتن مطالب آن، کمک کرده ، و هنگامی که فرزندانش برای پدر دلتنگی کرده بودند بصورت یک کبوتر دلربا آمده بود و وقتی فرزندانش با آن کبوتر ، سرگرم شده و دلتنگی را فراموش کرده بودند، پریده و رفته بود❗️🌷 ✅ اگر تمایل دارید اطلاعات بیشتری از این شهید داشته باشید می توانید از سه کتابی که درباره‌ی این شهید بزرگوار است استفاده کنید: 📚 کتاب‌های «حاج یونس»، «ظهور»، و «مثل مالک» خاطرات است. 🌷🇮🇷 روحشان شاد و راهشان پر رهرو و یادشان گرامی باد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🆔 @afzayeshetelaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 اشکی که سال‌ها در فراق یاران شهیدش می ریخت ..... 🌷 یک خاطره از 👆 روحشان شاد 🆔 @afzayeshetelaat
✍ فاطمه زنگی آبادی فرزند شهید از دو نامه‌ای که برایش نوشته می گوید: 💌 نامه اول با این مضمون: بسمه تعالی دختر عزیزم فاطمه خانم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا روح‌الله عزیز دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور شهید حاج یونس بزرگ در این بیت نورانی می‌دانم و اطمینان دارم روح مطهر شهید عزیز من و شما، پیوسته در این بیت شریف آمد و شد دارد. دخترم همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط پدرت نیستی بلکه در محضر مقام عظمای شهادت هستی. از خداوند می‌خواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه قرآن حفظ بفرماید و از معرفت و نورانیت و حکمت قرآن بهره‌مند نماید. همیشه دوستدار شما سلیمانی🌹 💌 اما نامه دوم را فاطمه اینگونه بیان میکند: سال 1397 قبل از تشرف به حج تمتع، برای خداحافظی با سردار سلیمانی تماس گرفتم که سردارحسین پورجعفری تلفن ایشان را جواب داد و به من گفت ما هم امسال به حج مشرف خواهیم شد و این اتفاق خوبی است و سپس تلفن را به حاج قاسم داد و ایشان التماس دعا گرفتند و خداحافظی کردند. 🔹 قبل از انجام اعمال حج، شهید «حسین پورجعفری» به من پیام داد که ساعت 9 صبح در مسجد الحرام باشم و من به اتفاق همسرم به آنجا رفتیم و بعد از یک سلام و احوال پرسی یک پاکت نامه به من داد و گفت این پاکت را سردار دادند و سفارش کردند که به شما برسانم.💌 🤨 ترس داشتم نامه را باز کنم، از آقای پورجعفری خداحافظی کردیم و روبروی حجرالاسود جایی پیدا کردیم و نشستیم و نامه را باز کردم و با تمام وجود با خواندن نامه اشک ریختم که اینجا سردار سلیمانی از من می‌خواهد که برای شهادتش دعا کنم.😭😭 💌 متن نامه سردار این گونه بود : « فاطمه‌ام! دختر خوبم! سلام، حج ات قبول و سعی‌ات مشکور و تمام اعمالت مقبول. دخترم! من به مصیبتی دچار شده‌ام که کلیدش در دست آبروی تو است. دخترم !خواهش می‌کنم خواهش می‌کنم، جز شهادت برای من چیزی نخواه وگرنه ظلم به من است لطف نیست. عزیز دخترم ! یادت نرود. دخترم! خیلی گرفتارم. فاطمه ام ! من در شب تاریک در صحرایی حیران و گرفتارم، جامانده ام جامانده ام جامانده ام.» ✍❗️کاش ما هم رفقایی مثل انتخاب می کردیم چرا که : و حسن اولئک رفیقا ❗️ 🆔 @afzayeshetelaat
✅ امروز ۲۵ دی‌ماه سالروز شهادت شهید «یونس زنگی آبادی»، مشهور به ، اهل روستای زنگی آباد کرمان است. 🌷 او که سال‌های جوانی اش را دوشادوش ، در تلاش و جهاد و جبهه و جنگ گذرانید و از لحظه لحظه عمرش ، خوشه که نه ! خرمن خرمن توشه اخروی جمع کرد و امروز گمنام و آرام در مزار روستای زنگی آباد کرمان آرمیده است 🌷😭 روحشان شاد و راهشان پر رهرو و یادشان گرامی باد 🌷🇮🇷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اطلاعات بیشتر در پست بعدی👇 🆔 @afzayeshetelaat
✍ بعداز مطالعه کتاب ، که خاطرات زندگی شهید یونس زنگی آبادی است و او کسی بود که تدبیر ، شجاعت و جسارتش موجب شد تا سلیمانی او را به فرماندهی تیپ امام حسین (ع) لشکر ثارالله کرمان انتخاب کند،🤔 به این فکر افتادم که وقتی حاج قاسم می‌گفت (قریب به این مضمون) بگردید دربین این شهدا که بعضی ها هم گمنام هستند یک شهیدی را انتخاب کنید و با او مأنوس شوید، منظورش شهدای والامقامی چون بوده که در اوج گمنامی، زندگیش سراسر درس و الگوست. 🌷 سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی بیش از آن که در پست های مختلف و کلیدی لشکر ثارالله بتواند مراحل ترقی را طی کند، مراحل کمال و انسانیت را طی کرده بود. 🌷 یکی از استوانه های لشکر اسلام بود که خالصانه برای خدا در هر موقعیتی که قرار گرفت بدون کوچکترین چشمداشت و غروری، به تلاش و فعالیت شبانه روزی پرداخت.  👌 با شکوه ترین فراز زندگی سردار شهید، خاک شلمچه و عملیات کربلای 5 بود. حماسه شورانگیز حاجی در این عملیات، نام زیبای او را برای همیشه در کنار بزرگ مردان شهید قرار داد. 🌷 🔹 برای حاج یونس کوه و دشت و بیابان و توپ و تانک، مسلسل و تک تیرانداز دشمن و.... هیچ مانعی به شمار نمی رفت ! خودش می گفت: باید تانک های عراقی را مانند کلید برق که می زنی و روشن می شود همانطور بزنی تا پشت سر هم روشن بشود...!!💥☄ 🌘 علی نجیب زاده، همرزم می گوید: یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. 😳😱⚠️ 😠 بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند؟ شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند !⚠️ ❗️ایشان گفت: از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب، مأمور حفاظت از من نشده باشند؟؟ ❓ مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم؟؟!!👌 ما آمده ایم که شهید شویم.🌷 🌷 درحالی به لقاءالله پیوست که سر و دستش از تن جدا شده بود و نکته مهم این که خودش از چگونگی شهادتش اطلاع داشته است❗️ 👌از کرامات اینکه خودش سالها پس از شهادت، نویسنده کتابش را برای درست نوشتن مطالب آن، کمک کرده ، و هنگامی که فرزندانش برای پدر دلتنگی کرده بودند بصورت یک 🕊 کبوتر دلربا آمده بود و وقتی فرزندانش با آن کبوتر ، سرگرم شده و دلتنگی را فراموش کرده بودند، پریده و رفته بود❗️🌷 ✅ اگر تمایل دارید اطلاعات بیشتری از این شهید داشته باشید می توانید از سه کتابی که درباره‌ی این شهید بزرگوار است استفاده کنید: 📚 کتاب‌های «حاج یونس»، «ظهور»، و «مثل مالک» خاطرات است. 🌷🇮🇷 روحشان شاد و راهشان پر رهرو و یادشان گرامی باد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ✍ 🆔 @afzayeshetelaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 اشکی که سال‌ها در فراق یاران شهیدش می ریخت ..... 🌷 یک خاطره از 👆 روحشان شاد 🆔 @afzayeshetelaat
💌 نامه‌های خواندنی حاج قاسم به فرزند شهید یونس زنگی آبادی👇 ✍ فاطمه زنگی آبادی فرزند شهید از دو نامه‌ای که برایش نوشته می گوید: 💌 نامه اول با این مضمون: بسمه تعالی دختر عزیزم فاطمه خانم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا روح‌الله عزیز دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور شهید حاج یونس بزرگ در این بیت نورانی می‌دانم و اطمینان دارم روح مطهر شهید عزیز من و شما، پیوسته در این بیت شریف آمد و شد دارد. دخترم همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط پدرت نیستی بلکه در محضر مقام عظمای شهادت هستی. از خداوند می‌خواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه قرآن حفظ بفرماید و از معرفت و نورانیت و حکمت قرآن بهره‌مند نماید. همیشه دوستدار شما سلیمانی🌹 💌 اما نامه دوم را فاطمه اینگونه بیان میکند: سال 1397 قبل از تشرف به حج تمتع، برای خداحافظی با سردار سلیمانی تماس گرفتم که سردارحسین پورجعفری تلفن ایشان را جواب داد و به من گفت ما هم امسال به حج مشرف خواهیم شد و این اتفاق خوبی است و سپس تلفن را به حاج قاسم داد و ایشان التماس دعا گرفتند و خداحافظی کردند. 🔹 قبل از انجام اعمال حج، شهید «حسین پورجعفری» به من پیام داد که ساعت 9 صبح در مسجد الحرام باشم و من به اتفاق همسرم به آنجا رفتیم و بعد از یک سلام و احوال پرسی یک پاکت نامه به من داد و گفت این پاکت را سردار دادند و سفارش کردند که به شما برسانم.💌 🤨 ترس داشتم نامه را باز کنم، از آقای پورجعفری خداحافظی کردیم و روبروی حجرالاسود جایی پیدا کردیم و نشستیم و نامه را باز کردم و با تمام وجود با خواندن نامه اشک ریختم که اینجا سردار سلیمانی از من می‌خواهد که برای شهادتش دعا کنم.😭😭 💌 متن نامه سردار این گونه بود : « فاطمه‌ام! دختر خوبم! سلام، حج ات قبول و سعی‌ات مشکور و تمام اعمالت مقبول. دخترم! من به مصیبتی دچار شده‌ام که کلیدش در دست آبروی تو است. دخترم !خواهش می‌کنم خواهش می‌کنم، جز شهادت برای من چیزی نخواه وگرنه ظلم به من است لطف نیست. عزیز دخترم ! یادت نرود. دخترم! خیلی گرفتارم. فاطمه ام ! من در شب تاریک در صحرایی حیران و گرفتارم، جامانده ام جامانده ام جامانده ام.» ✍❗️کاش ما هم رفقایی مثل انتخاب می کردیم چرا که : و حسن اولئک رفیقا ❗️ 🆔 @afzayeshetelaat