#هفته_وحدت
3⃣ ارهاصات #پیامبر هنگام تولد :
⬅️ لرزيدن ايوان كسری و شكسته شدن چهارده كنگره آن.
⬅️ خاموش شدن آتشكده فارس كه هزار سال روشن بود.
⬅️ خشك شدن درياچه ساوه.
⬅️ پر آب شدن وادی سَماوه.
⬅️ خواب های وحشتناک ديدن موبدان (فارس).
⬅️ همراهی نور با پيامبر(ص) هنگام ولادت. آمنه می گوید وقتی محمد دنیا آمد، نوری از وی ساطع شد که بواسطه آن، مغرب تا مشرق روشن گردید تا جاييكه قصرها و بازارهای شام ديده شدند.
📚 علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، ج۱، ص ۳۷۳
⬅️ رانده شدن شياطين و جنّيان از آسمانها و منع آنان از شنيدن اخبار آسمانها و وحی.
👈 امام صادق(ع) در اين باره ميفرمايد: شياطين به آسمانها رفت و آمد ميكردند تا اين كه با تولد حضرت عيسی ، از سه آسمان، و با به دنيا آمدن #پيامبر(ص)، از هفت آسمان منع شدند.
⬅️ واژگون شدن و به رو افتادن بُتها.
✅ اين حوادث بر اساس روايت امام صادق(ع) عبارت است از:
⬅️ شكاف برداشتن ايوان كسری و وارد شدن رود دجله در آن.
⬅️ برآمدن نوری💫 از سمت حجاز و رفتن بسوی مشرق.
⬅️ سرنگون شدن تخت پادشاهان در فردای شب ولادت و لال شدن آنان.
👈 در آن شب،💫 نورى از سمت حجاز بر آمد و همچنان بسمت مشرق رفت تا بدانجا رسید، فرداى آن شب تخت هر پادشاهى سرنگون گردید و خود آنها گنگ گشتند و در آنروز سخن نمى گفتند.
⬅️ ربوده شدن دانشِ كاهنان و بطلان سِحْرِ جادوگران و ممانعت از تماس كاهنان با شياطين.
📚 شیخ صدوق، الامالی، حدیث ۱ ، ص ۳۶۰
ادامه دارد
🆔 @afzayeshetelaat
#هفته_وحدت
4⃣ ارهاصات #پيامبر پس از ولادت و تا پيش از بعثت:
⬅️ نزول خير و بركت بر حليمه از زمان پذيرش دايگی حضرت محمد .
👈 به گونهای که سینه حلیمه و گوسفندان و شتر آنها همگی پر شیر شدند.
📚 ابنهشام، السيرة النبويه، ج ۱، ص ۲۰۱
⬅️ شستشوی محمد (ص) توسط فرشتگان:
👈 حليمه ميگويد: در مدتيكه من مشغول تربيت محمد(ص) بودم، روزی به من گفت: برادران من هر روز كجا ميروند؟
گفتم: گوسفند می چرانند.
محمد(ص) گفت: من امروز همراه آنان ميروم، و چون با آنان رفت، فرشتگان او را گرفته به بالای كوه برده و به شستوشو و نظافت او پرداختند. در اين وقت پسرم نزد من آمد و گفت: محمد را درياب كه ربوده شد!
من نزد او رفتم و نوری💫 ديدم كه از او به آسمان ساطع بود.
او را بوسيده، گفتم: چه بر سرت آمد؟
پاسخ داد: محزون نباش كه خدا با ماست، و سپس داستان خود را بازگو كرد.
در اين هنگام بوی مُشك ناب به مشام ميرسيد و مردم ميگفتند: شياطين بر او چيره شدهاند، ولی او ميگفت: آسيبی به من نرسيده و باكی بر من نيست.
📚 ابنشهر آشوب، مناقب آلابيطالب، ج ۱، ص ۶۰
ادامه دارد
🆔 @afzayeshetelaat
#هفته_وحدت
ادامه ارهاصات #پیامبر_اسلام
5⃣ با بركت شدن غذا هنگام هم غذا شدن محمد (ص) با ديگران:
👈 در جريان سفر تجاری #پيامبر (ص) برای #خديجه، غلامی كه همراه حضرت بود، به خديجه ميگويد: ما (هر وقت) با محمد (ص) غذا ميخورديم، سير ميشديم، اما غذا همانگونه كه بود، باقي می ماند.
📚 بلاذري، كتاب جمل من انساب الاشراف، ج۱، ص ۱۰۶
⬅️ افزايش و با بركت شدن اموال حضرت خديجه به سبب تجارت پيامبر(ص)
⬅️ سايه افكندن ☁️ابر🌥 بر سر پيامبر(ص).
👈 ابنسعد، در الطبقات الكبري، ج ۱، ص ۱۲۱ دراین باره از حلیمه خاطراتی نقل کرده که وی هنگام راه رفتن محمد، مشاهده می کرده که همواره ابری بر وی سایه انداخته و با او همراه و هم مسیر میشود.
⬅️ سجده كردن سنگ و درخت بر پيامبر(ص).
👈 طبری ضمن گزارش سفری كه حضرت همراه ابوطالب به شام داشته، جريان ملاقات راهب را با پيامبر(ص) نگاشته است كه وقتی راهب از پيامبری او در آينده به پيران قريش خبر داد، آنان پرسيدند كه او از كجا ميداند؟
وي در پاسخ آنان گفت: «وقتی شما (كاروانيان) از گردنه نمايان شديد، ديدم كه درختان و سنگها در برابر پيامبر(ص) سجده كردند و آنها تنها برای پيامبران سجده ميكنند.
📚 طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج ۲، ص ۳۳
⬅️ سيراب شدن ابوطالب در بازار ذوالمَجاز توسط پيامبر(ص)
👈 ابنسعد در الطبقات الکبری، از قول ابوطالب در اين باره، اين گونه گزارش كرده است:
در منطقه ذوالمجاز بودم و محمد(ص)، همراهم بود. من از تشنگی شكايت كردم.
وی حركتی به خود داد و (از مركب) فرود آمد و گفت: عموجان تشنه ای؟ گفتم: آری.
حضرت با پاشنه پای خود اشاره ای به زمين كرد، ناگاه آب بيرون آمد و گفت: عموجان، بياشام !
و من آشاميدم.
🆔 @afzayeshetelaat