eitaa logo
منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
2.3هزار دنبال‌کننده
61.2هزار عکس
14.5هزار ویدیو
49 فایل
هر گونه کپی وبرداشت بهر صورت با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان حلال میباشد و معرفی ما صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی خطاب به راننده خودروی خود در جریان سفر به روستاهای کهگیلویه و بویراحمد: چرا با مردم اینجور می‌کنید؟ یک بار دیگر با مردم اینجوری کنید، خودم پشت فرمان می‌نشینم! ✅کانال نبض‌معرفت https://eitaa.com/joinchat/2565210156Cacffe62e5c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶🔶🔶نظیر این تصاویر و خضوع مقامات نظامی، در دنیا کم نظیر و یا شاید بی نظیر باشد... 🔶صحنه هایی زیبا از ادای احترام سردار " رفیعی آتانی" فرمانده سپاه استان قزوین، سرهنگ " اصل بیگی" و سروان " معصوم" به مادران شهدا 🔶و چقدر این تصاویر برای مادران شهدا دلگرم کننده است... این همه ارادت و ادب و منش مقامات نظامی سپاه، یاد آن همه خلوص و ادب فرزندان شهیدشان را برایشان زنده می کند... آری... 🔶هنوز هم فرزندانشان زنده اند... هنوز هم هستند کسانی که بوی فرزندانشان را برایشان به ارمغان می آورند... گر چه فرزندانشان رفته اند، اما همرزمان آنها با این همه ادب و خضوع مثل یک فرزند در برابر آنها زانو می زنند و بر پای آنها بوسه می زنند... 🔶قدر پدران و مادران شهدا را بدانیم، چرا که فرزندانشان تمام وجود و سرمایه آنها بودند که برای عزت امروز بدون منت از آن سرمایه های تکرار نشدنی گذشتند و بر ماست که قدردان این همه صبر و خلوص مثال زدنی باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤شهادت جان سوزپیامبرگرامی اسلام وامام حسن مجتبی برهمه مسلمانان تسلیت وتعزیت عرض میکنم 🖤
🖤یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تڪرار نخواهد شد اما با تڪرار صـلوات بر تـو🖤 نور حضورت را در✨ قلب خود احساس مى ڪنیم پیشاپیش شهادت پیامبراعظم (ص)
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش
آغاز سخن يـــــاد خدا بايد کرد خود را به اميد او رها بايد کرد ای باتـــــو شروع کارها زيباتر آغاز سخن تو را صدا بايد کرد 🌸 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌸 الـهی به امیــد تــو سـ🍁ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🍁 امروز دوشنبه ☀️ ١٢ مهر ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ٢٧ صفر ١۴۴٣ ه.ق 🌲 ۴ اکتبر ٢٠٢١ ميلادى 🍁صبح است و هوا هــوای لطف است وصفا! 🍁 🍁صبح است و نوا نـوای مهر است و وفا!🍁 🍁صبح است و دلا هرآنچه می خواهی هست؛🍁 🍁بر سفرۀ گستردۀ الطافِ خدا !🍁 🍁سلام صبح دوشنبه تون بخیر☕️🍁
صبحدم ذڪرے به جز نامش، نڱویم بهٺر اسٺ جز ره و رسم ولایش را ، نپویم بهٺر اسٺ سمٺِ قبلہ ، رو بہ اربابم حسین بن علے با سلام صبحڱاهے، خُلق و خویم بهٺر اسٺ
😍✋ در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی صبحتون مهدوی
⭕️ از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم! 🔻 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از یک انسان دارد، چه ربطی به دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید.او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. __________ 📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی 🔷 برگرفته از سخنرانی 💠 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
هدایت شده از توییتا
❤️ ازهمان روزی که صَحن ات را نشانم داده ای تـار میبینم جهان را گرچه چشمم سالم است❤️ 🌀رادیو آوا 🆔 @RADIO_AVAZ