eitaa logo
منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
2.3هزار دنبال‌کننده
63.4هزار عکس
15هزار ویدیو
50 فایل
هر گونه کپی وبرداشت بهر صورت با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان حلال میباشد و معرفی ما صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : اين خطبه را «قاصعه» يعنی تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهای جاهلی را كوچك و خوار شمرد و از طولانی ترين سخنرانيهای امام است كه در سال ۴۰ هجری در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمودند. 1⃣ والایی پروردگار 🔻ستايش خداوندی را سزاست كه لباس عزّت و بزرگی پوشيد و آن دو را برای خود انتخاب و از ديگر پديده ها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خويش برگزيد و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوی عزّت و بزرگی با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود، با آن كه از آنچه در دلهاست و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود: «من بشری را از گل و خاك می آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد و روح در او دميدم برای او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت. 2⃣ نكوهش تكبر و خودپسندی شيطان 🔻شيطان بر آدم (عليه السّلام) به جهت خلقت او از خاك فخر فروخت و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشوای متعصّبها و سر سلسله متكبّران است كه اساس عصبيّت را بنا نهاد و بر لباس كبريایی و عظمت با خدا در افتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد. آيا نمی نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينی، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازی او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده و آتش جهنّم را در قيامت برای او مهيّا فرمود؟ 3⃣ آزمايشها درمان تكبّر 🔻خداوند اگر اراده می كرد، آدم (عليه السّلام) را از نوری كه چشمها را خيره كند و زيباييش عقلها را مبهوت سازد و عطر و پاكيزگی اش حس بويایی را تسخير كند می آفريد كه اگر چنين می كرد، گردنها در برابر آدم فروتنی می كردند و آزمايش فرشتگان برای سجده آدم (عليه السّلام) آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموری كه آگاهی ندارند آزمايش می كند تا بد و خوب تميز داده شود و تكبّر و خودپسندی را از آنها بزدايد و خود بزرگ بينی را از آنان دور كند. پس از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهای مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص می باشد از سالهای دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتی تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگری همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز! خداوند هيچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمی كند كه برای همان عمل فرشته ای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است و بين خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد كه به خاطر آن حرامی را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و یکم ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 4⃣ هشدار از دشمنی های شيطان 🔻ای بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حركت در آورد و با لشكرهای پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكی برای شكار شما بر چلّه كمان گذارده و تا حد توان كشيده و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است و خطاب به خدا گفت: «پروردگارا ! به سبب آن كه مرا دور كردی، دنيا را در چشمهايشان جلوه ميدهم و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيری در تاريكيها و سنگی بدون نشانه روی رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندی و برادران تعصّب و خود خواهی و سواران مركب جهالت و خود پرستی او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند و طمع ورزی او را در شما كارگر افتاد و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد و حكومت شيطان بر شما استوار شد و با لشكر خويش به شما يورش برد و شما را به ذلّت سقوط كشانيد و شما را به مرز كشتار و خونريزی كشاند و شما را با فروكردن نيزه در چشمها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوی آتشی بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگترين مانع برای دينداری و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد برای دنيای شماست. شيطان از كسانی كه دشمن سر سخت شما هستند و برای در هم شكستنشان كمر بسته ايد خطرناك تر است. مردم! آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت و بر حَسب و نسَب شما طعنه زد و عيب گرفت و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار می كنند و دست و پای شما را قطع می كنند، نه می توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمينگاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور و جولانگاه بلا و سختيهاست، پس شراره های تعصّب و كينه های جاهلی را در قلب خود خاموش سازيد كه تكبّر و خود پرستی در دل مسلمان از آفتهای شيطان، غرورها و كشش ها و وسوسه های اوست. تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهيد و تكبر و خود پسندی را زير پا بگذاريد و حلقه های زنجير خود بزرگ بينی را از گردن باز كنيد و تواضع و فروتنی را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهی لشكريان و يارانی سواره و پياده دارد و شما همانند قابیل نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتری نداد، خويشتن را بزرگ می پنداشت و حسادت او را به دشمنی واداشت، تعصّب آتش كينه را در دلش شعله ور كرد و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد و سرانجام پشيمان شد و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد. 5⃣ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلی 🔻آگاه باشيد، در سركشی و ستم زياده روی كرديد و در زمين در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختيد و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد. خدا را، خدا را، از تكبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشيد كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسه های شيطانی است كه ملّتهای گذشته و امّتهای پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكی های جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند و به آسانی به همان جایی كه شيطان می خواست كشانده شدند. كبر و خود پسندی چيزی است كه قلبهای متكبّران را همانند كرده تا قرنها به تضاد و خونريزی گذراندند و سينه ها از كينه ها تنگی گرفت. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و چهارم ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : خطبه قاصعه 0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری 🔻پس خدا را، خدا را، از تعجيل در عقوبت و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد و از آينده دردناك ظلم و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد. حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد و هرگز بی اثر نخواهد بود و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد. 1️⃣1️⃣ فلسفه عبادات اسلامی 🔻خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است و روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است و پرداخت زكات برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند. 2️⃣1️⃣ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا 🔻من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند جز شما، زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم (عليه السّلام) تعصّب ورزيد و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند» و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد». پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد. همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان و كردار و رفتار زيبا و درست و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
🌹ختم نهج‌البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و پنجم ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه قاصعه 3️⃣1️⃣ علل پيروزی و شكست ملّتها 🔻از كيفرهایی كه بر اثر كردار بد و كارهای ناپسند بر امّتهای پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگی گذشتگان مطالعه و انديشه می كنيد، عهده دار چيزی باشيد كه عامل عزّت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگی آنان را فراهم كرد و نعمتهای فراوان را در اختيارشان گذاشت و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدایی اجتناب كردند و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند و از كارهایی كه پشت آنها را شكست و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزی با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن و دست از ياری هم كشيدن، بپرهيزيد و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند. آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعونهای زمان آنها را به بردگی كشاندند و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند و انواع تلخی ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهی وجود داشت كه سرپيچی كنند و نه چاره ای كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملايمات آنها را در راه دوستی خود و قدرت تحمّل ناراحتيها را برای ترس از خويش مشاهده فرمود؛ آنان را از تنگناهای بلا و سختيها نجات داد و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود و آنها را حاكم و زمامدار و پيشوای انسانها قرار داد و آن قدر كرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمی پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعی داشتند. خواسته های آنان يكی، قلبهای آنان يكسان و دستهای آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياری كننده، نگاهها به يك سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشوای همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد، در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بين رفت و سخن ها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد و نعمتهای فراوان شيرين را از آنها گرفت و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعيل پيامبر و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد. راستی چقدر حالات ملّتها با هم يكسان و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاری كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زمانی كه پادشاهان كسری و قيصر بر آنان حكومت می كردند و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كناره های دجله و فرات و از محيطهای سر سبز و خرّم دور كردند و به صحراهای كم گياه و بی آب و علف، محل وزش بادها و سرزمينهایی كه زندگی در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهای نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند، خانه هاشان پست ترين خانه ملّتها و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت كه به آن روی آورند و پناهنده شوند و نه سايه محبّتی وجود داشت كه در عزّت آن زندگی كنند. حالات آنان دگرگون و قدرت آنان پراكنده و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایی سخت و در جهالتی فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور و بتها را پرستش می كردند و قطع رابطه با خويشاوندان و غارتگريهای پياپی در ميانشان رواج يافته بود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و هفتم •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 📜 ، خطبه قاصعه 7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (عليه السّلام) 🔻من در خردسالی بزرگان عرب را به خاك افكندم و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظه‌ای كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد كه به او اقتدا نمايم. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم و كسی جز من او را نميديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم، من هنگامی كه وحی بر پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را كه من می بينم، می بينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير می روی»
📜 ، خطبه قاصعه 8⃣1⃣ خيره سری و دشمنی سران قريش 🔻من با پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «ای محمد! تو ادّعای بزرگی كردی كه هيچ يك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه ای می خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده انجام دهی، می دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگویی». پس پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود «شما چه می خواهيد؟» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد». پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان می آوريد و به حق شهادت می دهيد؟ گفتند: آری ، پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: من بزودی نشانتان می دهم آنچه را كه درخواست كرديد و همانا بهتر از هر كس می دانم كه شما به خير و نيكی باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسی است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد و كسی است كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «ای درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داری و ميدانی من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه هايت در آی و به فرمان خدا در پيش روی من قرار گير». سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده و پيش آمد كه با صدای شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه های درختان، جلو آمد و در پيش روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاد كه برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) و بعضی ديگر را روی من انداخت و من در طرف راست پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاده بودم، وقتی سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آيد و نصف ديگر در جای خود بماند» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمان داد. نيمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) نزديك شد گويا می خواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روی كفر و سركشی گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود و به صورت اول در آيد» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الّا اللّه، ای رسول خدا من نخستين كسی هستم كه به تو ايمان آوردم و نخستين فردی هستم اقرار می كنم كه درخت با فرمان خدا برای تصديق نبوّت و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد. امّا سران قريش همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو كه سحری شگفت آور دارد و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) گفتند: «آيا نبوّت تو را كسی جز امثال علی (عليه السّلام) باور می كند؟» 9⃣1⃣ الگوهای كامل ايمان 🔻و همانا من از كسانی هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشی نمی ترسند، كسانی كه سيمای آنها سيمای صدّيقان و سخنانشان سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّتهای خدا و رسولش را زنده می كنند، نه تكبّر و خود پسندی دارند و نه بر كسی برتری می جويند. نه خيانتكارند و نه در زمين فساد می كنند، قلبهايشان در بهشت و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است. •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•