هدایت شده از *****
#خواندنی
✳️شهیدے کہ امام زمان (عجل اللہ تعالے فرجہ الشریف) کفنش کرد.
🌹شهیدے بود کہ همیشہ ذکرش این بود، نمےدونم شعر خودش بود یا غیر...
💕یابن الزهرا
✨یا بیا یک نگاهے به من کن
✨یا به دستت مرادر کفن کن
❤️از بس این شهید به امام زمان (عجل اللہ تعالے فرجہ) علاقہ داشت به دوست روحانے خود وصیت مےکند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے کنے...
⚪️️روحانے مےگوید: ما از جبهہ برگشتیم وقتے آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتے کرده است آیا من مےتوانم در مجلس ختم او سخنرانے کنم؟ و آنان اجازه دادند...
💠در مجلس سخنرانے کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
💕یا بن الزهرا
✨یا بیا یک نگاهے به من کن
✨یا به دستت مرادر کفن کن
💥وقتی این جملہ را گفتم، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن. وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهاے شب به من گفتند یکے از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهہ شهید شده است باید او را غسل دهے
✨وقتے کہ مےخواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگوارے وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
❓من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟
🌸با عجلہ برگشتم و دیدم این شهید کفن شده و تمام فضاے غسالخانہ بوے عطر گرفته بود.
از دیشب نمےدانستم رمز این جریان چه بود. اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
📗روایت مقدس
به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجة الاسلام سید مسعود پور آقایی
🌺اللهم عجل الولیک الفرج🌺
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❤️ کانال آموزه هاے معنوے
http://eitaa.com/joinchat/1224998924C21c8fc0330
﷽؛
#خواندنے
🔴به بهانه حماسه ۹دی|#بصیرت_چیست؟
🔻 بصیرت، سواد نیست، بینش است
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، میتواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (ص) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند!
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (ص) را نگه داری؛
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) میتواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمیتوانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنهگران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر» ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری» ها را به اعتدال نشناسی
🔹 #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی معاویه ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (ع) دل بستهاند
🔹 #بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ، تکرار میشود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی اش ....
🖌 #سرخط_تحلیلے |
🔻وقتی گرگ حمله میکند، با صدای بلند حمله میکند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) ؛ اما وقتی موریانه هجوم میآورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما میافتد. زمان میبرد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود میکند ؛ ایستادن در برابر گرگ، #شجاعت میخواهد و دفع خطر موریانه #بصیرت‼️
🔷کانال
با #امام_خامنه_ای تا #ظهور
#تبیین مواضع و حمایت از #ولایت و #رهبری
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
❇️ سخنی #خواندنی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✍ استاد مطهری (رحمه الله) درکتاب گرانسنگ خود = جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) می نویسد :
🪧 امام علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار، جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، با گذشت، از عشق او همچون شعلههائی از خرمنی آتش، سوزان و پر فروغاند، جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کردهاند. از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد. در دوران زندگیش عناصر شریف و نجیب، خدا پرستانی فداکار و بیطمع، مردمی با گذشت و مهربان، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچهای آموزنده دارند و پس از مرگش در دوران خلافت معاویه و امویان جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند .
🪧سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد اما مردان حقیقت خود میمیرند ولی مکتب و عشقها که بر میانگیزند با گذشت قرون تابنده تر میگردد. ما در تاریخ میخوانیم که سالها بلکه قرنها پس از مرگ علی افرادی با جان از ناوک دشمنانش استقبال میکنند. از جمله مجذوبین و شیفتگان علی، میثم تمار را میبینیم که بیست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضائل و سجایای انسانی او سخن میگوید. در آن ایامی که سرتاسر مملکت اسلامی در خفقان فرو رفته، تمام آزادیها کشته شده و نفسها در سینه زندانی شده است و سکوتی مرگبار همچون غبار مرگ بر چهرهها نشسته است، او از بالای دار فریاد بر میآورد که بیائید از علی برایتان بگویم. مردم از اطراف برای شنیدن سخنان میثم هجوم آوردند. حکومت قداره بند اموی که منافع خود را در خطر میبیند دستور میدهد که بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حیاتش خاتمه دادند. تاریخ از این قبیل شیفتگان برای علی بسیار سراغ دارد. این جذبهها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد. در تمام اعصار جلوههائی از آن جذبههای نیرومند میبینیم که سخت کارگر افتاده است.
🪧 مردی است به نام ابن سکیت از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز هم در ردیف صاحبنظران زبان عرب مانند سیبویه و دیگران نامش برده میشود. این مرد در دوران خلافت متوکل عباسی میزیسته - در حدود دویست سال بعد از شهادت علی - در دستگاه متوکل متهم بود که شیعه است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود متوکل او را به عنوان معلم فرزندانش انتخاب کرد. یک روز که بچههای متوکل به حضورش آمدند و ابن سکیت هم حاضر بود و ظاهرا در آن روز امتحانی هم از آنها به عمل آمده بود و خوب از عهده برآمده بودند متوکل ضمن اظهار رضایت از ابن سکیت و شاید [ به خاطر ] سابقه ذهنی که از او داشت که شنیده بود تمایل به تشیع دارد، از ابن سکیت پرسید این دوتا (دو فرزندش) پیش تو محبوبترند یا حسن و حسین فرزندان علی ؟ ابن سکیت از این جمله و از این مقایسه سخت برآشفت. خونش به جوش آمد. با خود گفت کار این مرد مغرور به جائی رسیده است که فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسه میکند! این تقصیر من است که تعلیم آنها را بر عهده گرفتهام. در جواب متوکل گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی به مراتب از این دوتا و از پدرشان نزد من محبوتر است. متوکل فی المجلس دستور داد زبان ابن سکیت را از پشت گردنش درآورند.
🪧تاریخ افراد سر از پا نشناخته زیادی را میشناسد که بیاختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کردهاند. این جاذبه را در کجا میتوان یافت؟ گمان نمیرود در جهان نظیری داشته باشد. علی به همین شدت دشمنان سرسخت دارد، دشمنانی که از نام او به خود می پیچیدند. علی از صورت یک فرد بیرون است و به صورت یک مکتب موجود است، و به همین جهت گروهی را به سوی خود میکشد و گروهی را از خود طرد مینماید. آری علی شخصیت دو نیروئی است.
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 31
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/31
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 32
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/32
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 33
📋🖇
❇️ سخنی #خواندنی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✍ استاد مطهری (رحمه الله) درکتاب گرانسنگ خود = جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) می نویسد :
🪧 امام علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار، جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، با گذشت، از عشق او همچون شعلههائی از خرمنی آتش، سوزان و پر فروغاند، جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کردهاند. از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد. در دوران زندگیش عناصر شریف و نجیب، خدا پرستانی فداکار و بیطمع، مردمی با گذشت و مهربان، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچهای آموزنده دارند و پس از مرگش در دوران خلافت معاویه و امویان جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند .
🪧سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد اما مردان حقیقت خود میمیرند ولی مکتب و عشقها که بر میانگیزند با گذشت قرون تابنده تر میگردد. ما در تاریخ میخوانیم که سالها بلکه قرنها پس از مرگ علی افرادی با جان از ناوک دشمنانش استقبال میکنند. از جمله مجذوبین و شیفتگان علی، میثم تمار را میبینیم که بیست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضائل و سجایای انسانی او سخن میگوید. در آن ایامی که سرتاسر مملکت اسلامی در خفقان فرو رفته، تمام آزادیها کشته شده و نفسها در سینه زندانی شده است و سکوتی مرگبار همچون غبار مرگ بر چهرهها نشسته است، او از بالای دار فریاد بر میآورد که بیائید از علی برایتان بگویم. مردم از اطراف برای شنیدن سخنان میثم هجوم آوردند. حکومت قداره بند اموی که منافع خود را در خطر میبیند دستور میدهد که بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حیاتش خاتمه دادند. تاریخ از این قبیل شیفتگان برای علی بسیار سراغ دارد. این جذبهها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد. در تمام اعصار جلوههائی از آن جذبههای نیرومند میبینیم که سخت کارگر افتاده است.
🪧 مردی است به نام ابن سکیت از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز هم در ردیف صاحبنظران زبان عرب مانند سیبویه و دیگران نامش برده میشود. این مرد در دوران خلافت متوکل عباسی میزیسته - در حدود دویست سال بعد از شهادت علی - در دستگاه متوکل متهم بود که شیعه است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود متوکل او را به عنوان معلم فرزندانش انتخاب کرد. یک روز که بچههای متوکل به حضورش آمدند و ابن سکیت هم حاضر بود و ظاهرا در آن روز امتحانی هم از آنها به عمل آمده بود و خوب از عهده برآمده بودند متوکل ضمن اظهار رضایت از ابن سکیت و شاید [ به خاطر ] سابقه ذهنی که از او داشت که شنیده بود تمایل به تشیع دارد، از ابن سکیت پرسید این دوتا (دو فرزندش) پیش تو محبوبترند یا حسن و حسین فرزندان علی ؟ ابن سکیت از این جمله و از این مقایسه سخت برآشفت. خونش به جوش آمد. با خود گفت کار این مرد مغرور به جائی رسیده است که فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسه میکند! این تقصیر من است که تعلیم آنها را بر عهده گرفتهام. در جواب متوکل گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی به مراتب از این دوتا و از پدرشان نزد من محبوتر است. متوکل فی المجلس دستور داد زبان ابن سکیت را از پشت گردنش درآورند.
🪧تاریخ افراد سر از پا نشناخته زیادی را میشناسد که بیاختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کردهاند. این جاذبه را در کجا میتوان یافت؟ گمان نمیرود در جهان نظیری داشته باشد. علی به همین شدت دشمنان سرسخت دارد، دشمنانی که از نام او به خود می پیچیدند. علی از صورت یک فرد بیرون است و به صورت یک مکتب موجود است، و به همین جهت گروهی را به سوی خود میکشد و گروهی را از خود طرد مینماید. آری علی شخصیت دو نیروئی است.
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 31
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/31
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 32
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/32
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 33
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/33
📗کتاب جاذبه و دافعه علی جلد 1 صفحه 34
📋🖇 lib.eshia.ir/50066/1/34
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
.